دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۶
آغازگر علم ناميدن يونانيان يك عادت است

نويسنده مجموعه «تاريخ علم در ايران» گفت: هنگامي كه مي‌خواهند تاريخ علم را بنويسند، عادت شده كه از يونان آغاز كنند و آنها را پديد آورنده علم جديد بنامند اما درست است كه در گذشته، فرهنگ ما شفاهي بوده و توجه چنداني به آثار نوشتاري نداشتيم اما آناني كه تاريخ علم را مي‌نويسند ناگزيرند كه از تمدن و فرهنگ ايران، با احترامي خاص ياد كنند./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست‌ تخصصي موسسه فرهنگي هنري جمشيد جاماسيان عصر يك‌شنبه (29 خرداد) به بررسي مجموعه «تاريخ علم در ايران» اختصاص داشت كه با سخنراني اسفنديار معتمدي، نويسنده و پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران و نويسنده اين مجموعه برگزار شد. معتمدي در مجموعه ‌چهار جلدي، تاريخ علم ايران را از زمان باستان تا دوره‌ كنوني بررسي كرده و پيشرفت‌هاي علم را در دوره‌هاي گوناگون به تصوير كشيده است. 

معتمدي در ادامه سخنانش گفت: نخستين آثاري كه در فلات ايران به دست آمده است، به 800 هزار سال پيش بازمي‌گردد اما از حدود 12 هزار سال پيش بود كه كشاورزي در ايران پديد آمد و مردمي كه پيش از آن كوچ‌ نشين بودند، يكجانشين شدند و با ساختن خانه و پديد آوردن كشاورزي، توانستند انديشه‌هاي مشتركي بيابند و از اين راه، علم را بوجود آورند. 

اين نويسنده و پژوهشگر فرهنگ و تاريخ ايران خاطرنشان كرد: در حقيقت، علم تلاشي براي شناخت راه‌هايي است كه نيازهاي آدمي را پاسخ دهد و رابطه بين پديده‌هاي مختلف را بيابد و انديشه‌هاي مشتركي را بنيان نهد. 

معتمدي يادآور شد: نويسندگاني كه تاريخ و فرهنگ و تمدن ايرانيان را پاس مي‌دارند، مي‌دانند كه در گستره ايران، مردماني مي‌زيستند كه در پي يافتن و كشف پديده‌ها بودند. ضمن آن كه از گفتار و كردار و انديشه نيك نيز برخوردار بودند. 

پيشينه توجه ايرانيان به علم و فن آوري
وي افزود: به هر روي ما از ايران باستان، سند مكتوبي نداريم. به طوري كه از مادها و هخامنشيان، جز كتيبه‌ها و آنچه از دل خاك به دست مي‌آيد، چيزي به ما نرسيده است. اگر هم سند مكتوبي بوده، در حمله‌ها و يورش‌هاي بيگانگان از ميان رفته است. با اين همه، مي‌دانيم كه ايرانيان هم در بخش علم كارهاي بسياري انجام داده‌اند و هم در قسمت فن آوري. 

اين پژوهشگر و نويسنده يادآور شد: فرق اين دو در اين است كه هدف علم، يافتن ارتباط ميان پديده‌هاست؛ در حالي كه فن‌آوري، توانمند كردن انسان و ساختن ابزارها و شيوه كاربرد آنهاست. در ايران كساني بوده‌اند كه در هر دو زمينه علم و فن‌آوري فعاليت كرده‌اند. حتي گفته‌اند كه مغ‌هاي ايراني، انديشمنداني بودند كه مي‌انديشيدند تا راه‌هايي براي بهتر زندگي كردن مردمان بيابند. آنها اطلاعات را گردآوري مي‌كردند و به مطالعه و بررسي آنها مي‌پرداختند. 

ايرانيان بنيانگذار گاه‌شماري در جهان
وي افزود: شايد يكي از اولين كارهايي كه ايرانيان در زمينه علم انجام دادند، مساله تقسيم زمان بود. اين موضوع آنها را به سوي گاه‌شماري كشاند. البته مشخص نيست كه چه ملتي مخترع گاه‌شماري است. اغلب مصري‌ها را پديد آورندگان گاه‌شماري مي‌دانند و مي‌گويند كه ايرانيان اين شيوه محاسبه زماني را از آنها فراگرفتند و خيلي زود به كار بستند. 

معتمدي خاطرنشان كرد: اما اين را مي‌دانيم كه ايرانيان نخستين ملتي بودند كه مي‌دانستند سال از 12 ماه بيشتر است و روزهاي آن 365 روز است. حتي بعدها پي بردند كه سال از 365 روز نيز به اندازه يك چهارم روز بيشتر است. اين در حالي است كه سامي‌ها سال را 354 روز محاسبه مي‌كردند. 

وي افزود: مساله دومي كه در زمينه علوم، ايرانيان بدان پرداختند، ستاره شناسي بود. از روزهاي نخستيني كه بشر پا به هستي گذاشت، متوجه آسمان بود. چون خورشيد در آسمان قرار داشت و گرما و نور و باران و برف از آسمان مي‌آمد. انسان به انديشيدن به اين موضوع پرداخت. 

اين نويسنده و پژوهشگر يادآور شد: در ايران نيز كساني بودند كه به كار ستاره شناسي مي‌پرداختند. آنها در روزگار باستان ستارگان را مي‌شناختند و از 2 هزار سال پيش، نام‌هايي بر آنها گذاشته بودند و صورت‌هاي فلكي را راهنمايي براي كاروانيان مي‌دانستند. يكي از ستاره شناسان بزرگ ايران نيز زرتشت بوده است. 
در هزاره‌هاي بعد نيز ما اخترشناس بزرگي چون «عبدالرحمن كواكبي» داشته‌ايم كه كتاب بسيار مهم «صور الكواكب» را به زبان عربي تاليف و در اين كتاب، تصوير تمام صورت‌هاي فلكي را به دقت رسم كرد. چند سده بعد، خواجه نصيرالدين توسي كتاب او را به فارسي ترجمه كرد. 

وي به تاريخ اسلام نيز اشاره كرد و گفت: در تاريخ اسلام فعاليت‌هاي علمي از زماني آغاز شده كه امنيت و آسايشي كه لازمه كار معلمي است به وجود آمد و تمركز قدرت و ثروت، سبب پيدايش فضاي علمي در مركز حكومت اسلامي شد. 

معتمدي به مجموعه كتاب «تاريخ علم در ايران» نيز اشاره كرد و گفت: جلد نخست كتاب درباره‌ تاريخ علم در ايران پيش از اسلام است و از گذشته‌هاي دور تا زماني كه دانشگاه جندي‌شاپور تأسيس شد را دربرمي‌گيرد. جلد دوم نيز دوره‌ اسلامي تا دوران صفويه را در بردارد كه بيشتر دانشمندان و فرهيختگان ما در اين دوره بوده‌اند، مانند ابن سينا و ابوريحان بيروني. 

وي افزود: جلد سوم هم دوران صفويه تا پايان حكومت قاجارها را در برمي‌گيرد كه در اين دوران ايرانيان با علوم جديد آشنا مي‌شوند، دارالفنون برپا مي‌شود و در پي آن دانشجوياني براي تحصيل به خارج از كشور مي‌روند. جلد چهارم مجموعه‌ «تاريخ علم در ايران» نيز از تاريخ مشروطه تا دوره كنوني را دربر مي‌گيرد. ايجاد دانشگاه‌ها و فعاليت‌هاي آن‌ها و نيز مراكز تحقيقاتي از جمله موضوعاتي‌اند كه در اين كتاب به آن‌ها پرداخته شده است. 

وي به جلد دوم «تاريخ علم در ايران» اشاره كرد و گفت: اين مجلد تاريخ علم را «از شروع دوره اسلامي تا آغاز دوره صفوي» دربردارد كه شامل معرفي فعاليت‌هاي علمي و نامداران علم در ايران اسلامي است. در اين دوره است كه ايرانيان با استفاده از موقعيت به وجود آمده شايستگي خود را نشان دادند و با تكيه بر فرهنگ گذشته خود و سنت جديد، توانستند علوم و فنون جديد را فراگيرند و آن را گسترش دهند. 

معتمدي خاطرنشان كرد: طبقه‌بندي علوم در فرهنگ اسلامي، علوم طبيعي و رياضي در ايران، اثر ايرانيان در علم جهان، مراكز آموزشي در ايران بعد از اسلام، نمونه‌اي از كارهاي اخترشناسي ايراني، پرسش‌هاي اساسي فيزيك‌دانان ايراني، نامداران علم مانند برمكيان، خاندان نوبخت، حكيم عمرخيام، غياث‌الدين جمشيد كاشاني، فهرست اختراعات و كارهاي معماري و مهندسي در ايران از ظهور اسلام تا آغاز دوره صفوي و رصدخانه‌هاي ايران تا قرن دهم هجري برخي از بخش‌هايي اند كه در كتاب دوم «تاريخ علم در ايران» به آنها پرداخته‌ام.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها