یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۰۸:۰۰
جامعه شناسی مخاطبان کتابخانه‌ها

عبدالجليل آرخي، رييس كتابخانه ابن سيناي تهران: داشتن تحصیلات و اطلاعات تخصصی برای کار در کتابخانه از اصول لازم و اولیه است و این امر برای همگان ثابت شده، ولی نکته دیگری که هست و شاید در سایه مانده باشد بحث جامعه شناسی مخاطب برای مدیران و کتابداران کتابخانه هاست...

خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، عبدالجليل آرخي، رييس كتابخانه ابن سيناي تهران: داشتن تحصیلات و اطلاعات تخصصی برای کار در کتابخانه از اصول لازم و اولیه است و این امر برای همگان ثابت شده  ولی نکته دیگری که هست و شاید در سایه مانده باشد بحث جامعه شناسی مخاطب برای مدیران و کتابداران کتابخانه هاست. البته باید اذعان کنم که چند سالی است به این قضیه تاحدودی پرداخته می‌شود ولی توجه بیشتری را می طلبد لذا شناخت جامعه و فهمیدن نیازهای آنان موضوعی است که یک کتابدار باید به آن بپردازد، چرا که لازمه خدمت به مخاطبان شناخت نیاز و ذائقه آنهاست.

اگر کتابداران مخاطبان خود را بشناسند طبیعتاً از نیازهای آنها نیز آگاه خواهند شد و در نتیجه نیاز اطلاعاتی مراجعان تامین می‌شود و این همان هدف غایی است که کتابخانه‌ها دنبال آن هستند، یعنی کسب اعتماد مردم. وقتی مخاطب به کتابخانه اعتماد کند بازخورد آن معلوم است و عده بیشتری از مردم علاقمند به کتابخانه و کتاب‌خوانی می‌شوند و این چیزی نیست که به آسانی به دست آید. 

نکته دیگری که در این بین به ذهنم رسید آن است که وقتی نیاز به مخاطب شناسایی شد، اطلاعات سالم و مناسب با توجه به شرایط مخاطب در اختیارشان باید قرار گیرد که حال این شرایط به جنس، سن و تحصیلات مخاطب بستگی دارد که این هم باز نشانگر شناخت مخاطب است. 

مطلب دیگری که شاید بیانگر این تئوري باشد این است که اطلاعات و دانش به خودی خود شاید ارزشی نداشته باشند. مثلاً کتابی ارزشمند است ولی تا این کتاب توسط کتابدار برای مخاطب معرفی نشود بلا استفاده باقی می‌ماند لذا کتابداران عامل اصلی برقراری ارتباط میان کتاب و مردم هستند و باید از یک توانایی منحصر به فردی برخوردار باشند تا بتوانند از عهده این امر مهم بربیایند. این نکته زمانی اهمیت دوچندان می‌یابد که «ایفلا» اشاره به این موضوع دارد و می‌گوید: «منابع همواره محدودند و باید به دقت آنها را توسعه داد تا حداکثر بهره را به جوامع خود برسانند» موضوعی که از لابلای این مطلب می‌شود استخراج کرد بحث توسعه منابع است. توسعه منابع فقط این نیست که کتابی تجدید چاپ بشود و یا تکثیر شود چرا که اگر اطلاعات از متن کتاب گرفته شود و در ذهن مخاطب قرار گیرد این به نظر نگارنده مطلب همان توسعه است یعنی انتقال اطلاعات از طریق افراد به افراد دیگر که هم کم هزینه است و هم صرفه جویی در زمان. 

حال بعد از طرح این مطالب نکته دیگری که بدان باید توجه کرد این است که کتابدار چگونه می‌تواند در باره جامعه کتابخانه خود اطلاعات کسب کند؟ در جواب باید گفت که راه‌های متفاوتی برای این موضوع وجود دارد. اولین راهی که به نظر می‌رسد همان ارتباط رودرویی است که کتابدار با مخاطب دارد و از لابه‌لای گفت‌وگو می‌توان بخش‌هایی از نیاز مخاطب را فهمید ولی اشکالی که این راه می‌تواند داشته باشد این است که مراجعه کننده خیلی شاید راغب به تبادل اطلاعات نباشد و شاید هم کتابدار نتواند در آن زمان کم به اطلاعات لازم دست پیدا کند و مشاوره خوبی صورت نگیرد. اما راه های دیگری نیز برای این امر وجود دارد مثل مطالعه روزنامه و مجلات و استفاده از صدا و سیما که کتابدار می‌تواند از طریق آنها از نیازهای جامعه آگاه باشد و می‌طلبد که وي حوادث جاری و جریان‌های اجتماعی روز جامعه را دنبال کند. 

برقراری ارتباط با نهادها و  مراکز همجوار راه دیگری است که کتابدار می‌تواند جامعه مخاطب خود را بشناسد و از طریق توزیع پرسشنامه  می‌توان علاوه بر شناخت جامعه به معرفی کتابخانه نیز پرداخت و جمعیت جدیدی را با کتابخانه آشنا كرد. ذکر نکته آخر اینکه انجام کار مطالعه در مورد مخاطبان نقطه شروع دارد ولی هیچ انتهایی ندارد و می‌طلبد که کتابدار همیشه در حال تحقیق و پژوهش در مورد محیط پیرامونی خود باشد. امید است که همه کتابداران عزیز در این راه ارزشمند همیشه استوار و کوشا باشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها