فاطمه راكعي، شاعر و محقق: اگر از ابعاد سياسي، اجتماعي، فرهنگي، فلسفي و فقهي شخصيت امامخميني (ره) بگذريم، آنچه كه تا دوران قبل از رحلت ايشان ناشناخته مانده بود، شاعر بودن امام(ره) است./
اشعار زيبا، دلنشين، عرفاني و اجتماعي امامخميني (ره)، نشانگر نزديك بودن ايشان به ساحت شاعري است. معمولا" انسانهايي كه روحي بزرگ دارند و در گروه فيلسوفان و عالمان بزرگ قرار ميگيرند، از هنر و شعر به دور نيستند.
همه نقشآفرينان تاريخ و موثر در تحولات اجتماعي و رهبران نهضتهاي مردمي، در كنار روحيه انقلابي، لطافت شاعري را نيز داشتهاند. حتي عالمان ديني مانند علامه طباطبايي نيز اين حس و حال را تحربه كردهاند.
امامخميني (ره) رهبري يك انقلاب بزرگ را برعهده داشته و به نظر من، اين امر كه در كنار تمام مشغلهها، خلوت خود را به شعرسرايي اختصاص داده، بسيار باشكوه است.
اما ايشان داعيه شاعر بودن را نداشته و در زمان حيات خود اجازه انتشار ديوان اشعار را ندادند و پس از چاپ اين كتاب بعد از رحلت ايشان، همدردي و همدمي بيشتري با امامخميني (ره) پيدا كرديم. غزليات بنيانگذار انقلاب اسلامي، نمادين است و اين نمادها مانند "مي"، "ساقي"، "مسجد" و "ميخانه" به اشعار حافظ نزديكاند، اما زبان و حس و حرف، متعلق به شخص امام(ره) است.
بخش ديگري از ديوان امام(ره) ـ دوبيتيها و رباعيات ـ به بيان مضامين اجتماعي و به ويژه خطاب به فاطمه طباطبايي، همسر زندهياد سيد احمد خميني اختصاص داده شدهاند. اين اشعار، نشانگر ارزش خاص زن و رابطه عميق انساني امامخميني (ره) با خانوادهشان است.
اين عاطفه زلال الهي ـ انساني تا جايي پيش ميرود كه فاطمه طباطبايي تا مدتها پس از رحلت امامخميني (ره) در بستر بيماري بوده و پس از بهبود، ديوان امام(ره) را براي انتشار آماده ميكند.
بايد اعتراف كرد كه اشعار امامخميني (ره) از ساختار شعري و زباني مستحكمي برخوردارند و ديوان امام(ره) با اين حجم و محتوا، براي همه شاعران و مردم ايران، معظم است.
نظر شما