«عذاب در آينه» از مجموعهكتابهاي وحشت به قلم «آنتوني هوروويتس» نويسندهي معروف اين نوع كتابها با ترجمهي ناهيد قهرماني است.
اصلاً چرا من توي آن دستگاه رفتم؟ دستگاهي كه دربارهاش حرف ميزنم يكي از آن باجههاي عكس فوري است. اين باجه در سكوي شماره يك ايستگاه يورك بود؛ چهار عكس با دو پوند و نيم. باجهاي كه اگر بخواهيد برويد آن را ببينيد، احتمالاً هنوز هم آنجاست.
ديگر هيچوقت به آنجا برنگشتم پس مطمئن نيستم. به هر حال، آنجا همراه با عمو و زنعمويم، منتظر رسيدن قطار به مقصد لندن بوديم. ما بيست دقيقه زود رسيده بوديم و من تقريباً سه پوند در جيبم داشتم كه تنها چيزي بود كه از پول توجيبيام باقي مانده بود. ميتوانستم برگردم به دكهي روزنامهفروشي و يك كتاب مصور يا يك تخته شكلات ديگر يا كتاب چيستان بخرم. ميتوانستم به كافه تريا بروم از تمام كيكهاي آنجا بخرم. ميتوانستم دو دستي پولم را بچسبم.
شايد شما هم بدانيد وقتي در تعطيلات هستيد و مادرتان مبلغ معيني براي خرج كردن به شما داده است چه حالي دارد. بايد هر طور هست آن را خرج كنيد. تقريباً يك مبارزه است. مهم نيست آن را خرج چه چيزي ميكنيد. فقط بايد كاري كنيد كه وقتي به خانه برگشتيد تمامش خرج شده باشد... .»
آنچه خوانديم بخش آغازين داستان «عذاب در آينه» است كه از زبان يك جوان نقل ميشود. اين موضوع مربوط به دوران نوجواني اوست؛ نوجواني كه در يك باجهي عكس فوري، ماجراي هولناكي را تجربه ميكند.
اين كتاب با استفاده از يك ماجراي ساده، اتفاقي غيرمنتظره را به تصوير ميكشد و دو داستان با نامهاي «كامپيوتر مرموز» و «عذاب در آينه» را در خود جاي داده است.
اين كتاب براي نوجوانان گروه سني «ج» نوشته شده و ناهيد قهرماني آن را به فارسي برگردانده است.
چاپ نخست كتاب «عذاب در آينه» از سوي انتشارات پيدايش در 72 صفحه و با قيمت 2000 تومان روانه بازار كتاب شده است.
نظر شما