جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۸
سيدقطب و اصرار بر پيوند ادبيات عرب و ادبيات فارسي

دكتر محمدعلي آذرشب، در نشست «ميراث ادبي سيدقطب» كه عصر پنجشنبه( 22 ارديبهشت ماه) در غرفه ديدار بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران برگزار شد، گفت: سيد قطب بر اين باور بود كه چنانچه ادبيات معاصر عرب بخواهد از عقب‌ماندگي نجات يابد بايد با ادبيات فارسي پيوند بخورد./

خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا) ـ به گزارش ستاد خبري سراهاي اهل قلم بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران، نشست «ميراث ادبي سيدقطب» عصر پنج‌شنبه 22 ارديبهشت در غرفه ديدار نمايشگاه كتاب برگزار شد.

در اين نشست كه با حضور دكتر محمدعلي آذرشب، دكتر ابراهيم خدايار، دكتر خليل پرويني، دكتر صادق خورشا، دكتر جمشيدنژاد اول، ‌دكتر ساكت و دكتر امامي برگزار شد، كارشناسان حاضر در نشست به بررسي شمه‌اي از تاريخچه زندگي مبارزاتي سيدقطب و نيز سير رشد و تحول شخصيت ادبي وي پرداختند.

دكتر آذرشب كه نخستين سخنران اين نشست بود، از سيدقطب به عنوان يكي از احياگران جهان اسلام نام برد و آراء او را حاوي نگاهي جديد و جامع نسبت به اسلام دانست.

نويسنده كتاب «مسيرة التقريب» درباره اهميت ادبي سيد قطب و نوآوري‌هاي وي در حوزه نقد ادبي يادآور شد: سيدقطب در زمان خودش، اين موضوع را در ميان تحصيلكردگان جا انداخت كه ادبيات نقش مهمي در تمام عرصه‌هاي حيات بشري دارد و خودباختگي جامعه خود را به خودباوري نسبت به ميراث ادبي تبديل كرد.

رييس مركز مطالعات فرهنگي ايران و عرب مجمع تقريب مذاهب اسلامي اثر تفسيري «في ظلال القرآن الكريم»‌ سيدقطب را،‌ تفسير منحصر به فرد و نخستين تفسير ادبي جهان اسلام عنوان كرد و گفت: گرچه ترجمه‌هايي از تفسير او به فارسي صورت گرفته اما من فكر مي‌كنم متن اصلي اين تفسير ويژگي‌هايي دارد كه شايد هيچ ترجمه‌اي هرگز نتواند به متن اصلي آن برسد.

دكتر آذرشب در ادامه سخنان خود با اشاره به علاقه سيدقطب به ادبيات فارسي و به ويژه حافظ،‌ اظهار داشت: سيد قطب در جايي از آثارش مي‌گويد چنانچه ادبيات معاصر عرب بخواهد از عقب‌ماندگي نجات يابد بايد با ادبيات فارسي پيوند بخورد و بعد طي مقايسه‌اي ميان حافظ وخيام، حافظ را به واسطه شيفتگي‌اش و نيز به خاطر شيوه‌اش در طلب حقيقت، مي‌ستايد.
 
وي همچنين درباره كتاب «نقد ادبي» سيد قطب تأكيد كرد: فكر مي‌كنم لازم است كه همه اين كتاب را بخوانند. سيد قطب در اين كتاب بر اين نكته اصرار دارد، كساني كه مي‌خواهند وارد علوم انساني شوند بايد ابتدا به نقش و اهميت ادبيات پي ببرند.

آذرشب افزود: سيدقطب بين وهم و خيال تفاوت قائل مي‌شود و نقش خيال را براي ورود به معناي ادبيات مهم مي‌داند ادبياتي كه انسان‌ساز است و در تمام شئون اجتماعي، سياسي و فرهنگي جامعه نقش دارد.

دكتر ساكت كه از ديگر سخنرانان اين نشست بود به مقايسه سيد قطب با ديگر شخصيت ادبي مصر يعني محمد المندور پرداخت و گفت: محمد المندور از كساني است كه هم با ادبيات غرب و مشخصاً با نقد ادبي فرانسه آشناست و هم با نقد ادبي اسلامي؛ به اين ترتيب متوليان نهضت ادبي كه در مصر ايجاد شد و سيدقطب و طه حسين نيز در زمره آن بودند، غالباً كساني بودند كه مكتب‌هاي ادبي غرب را مي‌شناختند و با دستاوردهاي اين مكاتب آشنا بودند.

وي همچنين تصريح كرد: مهم‌ترين ويژگي نقد ادبي سيدقطب اين بود كه او آگاهانه به سمت اسلامي كردن نقد ادبي معاصر در برابر غرب‌گرايان حركت و تلاش كرد تا اصالت نقد ادبي اسلامي را با پشتوانه ميراث گرانبار اسلامي زنده كند كه البته تا حد زيادي هم توانست به اين هدف برسد.

ساكت درباره تأثير ادبيات فارسي بر ادبيات مصر نيز متذكر شد: سيد جمال‌الدين اسدآبادي نخستين كسي بود كه مصر را با ادبيات فارسي آشنا كرد چرا كه او استاد محمد عبده بود و گرچه سيد قطب از نظر بينش فكري و اصولي با سيد جمال تفاوت دارد، اما تأثير سيد جمال را در گرايش مصريان به ادبيات فارسي نمي‌توان ناديده گرفت.

دكتر غلامرضا جمشيد‌نژاد اول مترجم حوزه ادبيات عرب سخنران ديگر اين نشست، با اشاره به اين كه نقد ادبي از موضوعات بسيار مهمي بوده كه همواره و از همان صدر اسلام در همه زمينه‌هاي شعر، داستان و نثر مورد توجه بوده، از كتاب «البيان» جاحظ به عنوان نمونه‌اي نام برد كه حاوي گزارش‌هايي درخور توجه در حوزه نقد ادبي است و در ادامه اظهار داشت: بعد از جاحظ، نوبت به عبدالقاهر جرجاني مي‌رسد. جرجاني يك ايراني است كه اصول بلاغت ايراني را در باب قرآن مجيد جست‌و جو و پياده مي‌كند يعني همان ادب اسلامي و اين ادب اسلامي در قالب‌هايي از زبان فارسي، تركي، اردو و ديگر زبان‌هاي رايج در جهان اسلام تجلي پيدا مي‌كند.

مترجم ادبيات عرب درباره وجه تمايز سيدقطب از ديگر همتايانش نيز يادآور شد: وجه مميزه سيدقطب با ديگران اين است كه سيد قطب يك درد و يك رسالت براي ادب و نقد ادبي احساس مي‌كند. او مي‌گويد ما بايد زبان و ادب را در خدمت رسالت اسلامي و رسالت قرآن و در خدمت احياي تمدن اسلامي درآوريم همچنان كه اسلام در سده‌هاي نخست چنين تمدني را ساخت و الان هم مي‌تواند بسازد.

در ادامه نشست، دكتر خليل پرويني استاد زبان و ادبيات عرب دانشگاه تربيت مدرس طي سخناني به بررسي نكاتي درباره يكي ديگر از آثار سيدقطب با عنوان «نظريه التصوير الفني في القرآن» (صورت‌پردازي هنري در قرآن) پرداخت و گفت: آشنايي سيدقطب با قرآن ـ كه در هفت سالگي كل قرآن را حفظ مي‌كند ـ در ابتدا بيشتر از جنبه شيفتگي نسبت به صوت قرآن بوده و نه تفسير و ديگر جنبه‌هاي آن، چنان كه خود او مي‌گويد: با گوش كردن به صوت قرآن در عالم خيال پرواز مي‌كردم و بعدها با تفسير آشنا شدم اما آنچه در تفسير ديدم ديگر آن احساس را در من برنمي‌انگيخت چرا كه تفاسير نمي‌توانند روح قرآن را بيان كنند.

پرويني افزود: به اين ترتيب سيد قطب چنان كه خود نيز در جايي اشاره مي‌كند، تأثيرپذيري جامعه عرب را با قرآن در صدر اسلام بيشتر از باب تأثيري بود كه صوت قرآن از حيث ادبي بر روح و روانشان مي‌گذاشت و در مرحله بعد و دوره‌هاي بعد به جنبه‌هاي ديگري از قرآن مثل تفسير توجه شد.

پرويني در پايان سخنانش اظهار داشت: از نظر سيدقطب قرآن، صورتگري هنري را روش و جوهر و بن‌مايه خود انتخاب كرده البته بجز آيات تشريعي كه آنها را با تعبير بيان مي‌كند و نه با تصوير.

درادامه اين نشست كه به موضوع نقد و بررسي ترجمه كتاب «نقد ادبي سيد قطب» به زبان فارسي اختصاص داشت، دكتر صادق خورشا به ذكر نكاتي درباره ترجمه دكتر باهر از اين كتاب پرداخت.

خورشا همچنين به آراء سيد قطب درباره اختلاف پيروان تشيع و تسنن پرداخت و تصريح كرد: سيدقطب درباره اختلاف شيعه و سني بر اين باور است كه اين اختلاف چندان زياد و مهم نيست و اين دو اشتراكات زيادي دارند و به راحتي مي‌توان اختلافات را كنار گذاشت.

دكتر خورشا با تأكيد بر اين كه سيدقطب هم ناقد، هم شاعر و هم داستان‌نويس بود، جمع اين‌ها را در يكجا از ويژگي‌هاي خاص او دانست و درباره ترجمه كتاب دكتر باهر گفت: ترجمه استاد باهر ترجمه‌اي بسيار عالي و درخور توجه است هر چند بعضاً علائم سجاوندي را رعايت نكرده است.

دكتر ابراهيم خدايار كه كار اداره اين نشست را نيز برعهده داشت در ادامه به موضوع «روش‌شناسي سيدقطب در نقد ادبي» پرداخت و با ذكر تاريخچه‌اي از مكاتب ادبي هم عصر سيدقطب، شيوه ادبي سيد قطب را شيوه‌اي معتدل توصيف كرد و گفت: سيدقطب، به رغم آشنايي با نقد ادبي و مكاتب غربي زماني خودش، به دنبال بنيان نهادن شيوه‌هاي فرهنگي متناسب با عصر و زمان و جامعه فرهنگي خودش بود.

وي افزود: سيدقطب در جايي مي‌گويد نبايد ذات هنر و ادبيات ملي‌مان را با دستاويز قرار دادن شيوه‌هاي ناهمخوان خفه كنيم. شيوه‌اي كه قطب انتخاب كرده بود حتي تا دهه‌هاي 80 هم طرفدار داشت چرا كه او در اين عرصه پيشرو و پيشتاز بود.

بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشت‌ماه سال جاري در مصلاي امام‌خميني (ره) تهران برپاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها