محمدعلي ناجي اصفهاني، ارايه دهنده نظريه «تفسير علمي قرآن» در نشست دفاع از اين نظريه در كرسي نظريهپردازي گفت: از يافتههاي قابل اطمينان علوم تجربي ميتوان براي فهم بيش از دوهزار آيه استفاده كرد./
رضايي اصفهاني يك سوم قرآن را داراي نكات علمي دانست و گفت: اين نكات در رويات اهل بيت(ع) نيز ديده ميشوند.
وي افزود: برخي از دانشمندان مسلمان و سپس مفسران قرآن از قرن چهارم به بعد مساله تفسير علمي را در آثارشان وارد كردند. نخست ابن سينا و سپس فخر رازي در تفسير كبير خود اين مساله را مطرح كردند. غزالي نيز در «احياءالعلوم» و «الجواهر» به مباحث قرآني پرداخت. البته غزالي شيوه خاصي داشت كه امروز مورد قبول ما نيست. او قصد داشت تمامي علوم را از قرآن استخراج كند.
رضايي اصفهاني ادامه داد: در يك قرن اخير مساله تفسير علمي در ايران، هند و مصر اوج گرفت، چرا كه اين سه كشور دروازه ورود علوم غربي به كشورهاي شرقي به شمار ميآمدند. نمونه اين تفسيرها در مصر، تفسير «طنطاوي» است. آيت الله مكارم شيرازي نيز در تفسير «نمونه» وارد اين مبحث شد.
وي با اشاره به رويكرد جديد درباره تفسير علمي گفت: در اين رويكرد، قرآن منبعي قلمداد ميشود كه ميتواند به علوم انساني هدف و جهت بدهد. براي مثال قرآن ميتواند در مبحث تربيت، اهداف و مباني و روشهاي جديدي را ارايه كند.
اين پژوهشگر در نتيجهگيري از بحث خود گفت: از يافتههاي قابل اطمينان علوم تجربي ميتوان در فهم بيش از دوهزار آيه استفاده كرد.
وي افزود: به طور كلي سه رويكرد در تفسير علمي وجود دارد؛ نخستين رويكرد به دنبال استخراج تمام علوم از قرآن است. رويكرد دوم برخي يافتههاي علمي را به قرآن تحميل ميكند و در رويكرد سوم از يافتههاي علمي براي تفسير قرآن استفاده ميشود. رويكرد چهارمي نيز وجود دارد كه در پي جهت دادن به علوم انساني از طريق قرآن است.
سپس رستمنژاد روش بودن اين شيوه تفسير را مورد سوال قرار داد و گفت: به نظر ميرسد تفسير علمي نوعي ابزار براي فهم قرآن است نه روشي مستقل براي تفسير آن. همچنين ريشه داشتن تفسير علمي در قرآن مورد مناقشه است، زيرا قرآن منبع تفسير است نه خود تفسير.
وي با اشاه به ابطالپذيري نظريات علمي گفت: چگونه ميتوان در دورهاي كه نظريات علمي مدام در حال تغيير و ابطال و تحولند از روش علمي در تفسير استفاده كرد. اين تغييرات سبب ميشوند برداشتهاي علمي كه از قرآن داريم در سالهاي بعد اعتباري نداشته باشند. اين امر ممكن است سبب تضعيف اعتقادات عدهاي از افراد شود، بنابراين نميتوان در تفسير علمي سخني قطعي گفت و آن را به قرآن نسبت داد.
سپس رضايي اصفهاني درباره ابزار يا روش بودن تفسير علمي گفت: ما بايد ابتدا تعريفي از روش و ابزار ارايه دهيم. روش يعني مستند، بر اين اساس اگر يك مفسر تفسير علمي را مستند خود قرار دهد از روش علمي استفاده كرده است.
وي درباره سوال دوم رستمنژاد مبني بر اين كه آيا تفسير علمي ريشه در قرآن دارد يا خير؟ گفت: تفسير علمي در آيات قرآن وجود ندارد، شايد مقصودم را خوب بيان نكردم كه منجر به اين برداشت شده است.
رضايي اصفهاني با تاييد اين كه اكنون در دوران ابطالپذيري علم هستيم گفت: به همين دليل قانوني در علم وجود ندارد. ابطالپذيري در تمامي عرصههاي علم وجود دارد، در اين ميان ضابطهمند كردن علم است كه اهميت دارد. ضابطه در تفسير علمي به ما اطمينان ميدهد و بر اين اساس ظاهر قرآن بايد با مطلب علمي اثبات شده مورد نظر سازگار باشد. مفسري كه از روش تفسير علمي استفاده ميكند بايد به هر دو حوزه علم و قرآن اشراف داشته باشد.
وي تفسير علمي را مبحثي بينرشتهاي دانست و گفت: به گفته آيت الله معرفت، اگر مطلب علمي كه آيات را به آن ارجاع ميدهيم قطعي نباشد، بايد در تفسير از واژه احتمال استفاده كنيم. آن چه مهم است ضابطهمند كردن علم است، چرا كه ضابطه در تفسير علمي به ما اطمينان ميدهد.
سپس رستمنژاد گفت: اگر بنا را بر قطعيات علم بگذاريم، هيچ مسالهاي در حوزه علوم انساني با قطعيت بيان نميشود، بنابراين نميتوان در اين حوزه تفسير علمي داشت. همچنين از كجا بايد دانست كه نظريه علمي كه آن را در آيات جستوجو ميكنيم، تا دهههاي بعد نيز اطمينانآور خواهند بود يا خير.
رضايي اصفهاني در پاسخ به اين انتقادات گفت: درست است كه نظريات علمي قطعي بسيار كمي وجود دارد، اما اين گونه نيست كه نتوانيم از نظريات قطعي بر اساس معيارهاي خاص استفاده كنيم.
وي معناي تفسير علمي در حوزه علوم انساني را تا اندازهاي متفاوت با ساير حوزهها برشمرد و گفت: در اين حوزه، ادبيات را از علم ميگيريم، براي مثال مباني تربيت را از علم ميگيريم و سپس مشخص ميكنيم كه قرآن كدام مبنا را درست و كدام را نادرست ميداند.
بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشتماه در مصلاي امامخميني (ره) تهران برپاست.
نظر شما