يك صاحبنظر عرصه علوم انساني در سراي اهل قلم:
پيشفرضهاي ايدئولوژيك نبايد وارد عرصه علوم انساني شوند
دكتر اكبريبيرق، صاحبنظر عرصه علوم انساني در نخستين كرسي آزادانديشي بوميسازي علوم انساني در نمايشگاه كتاب تهران با اشاره به اينكه پيشفرضهاي علوم انساني نبايد وارد عرصه اين علم شوند، گفت: اين پيشفرضها عامل خروج از دايره علم خواهند شد؛ علم با واقعيات سروكار دارد و سامان آن به دلخواه افراد، خلاف مباحث علمي است./
دكتر حسن اكبريبيرق، صاحبنظر عرصه علوم انساني، موضوع اين بحث را «بوميسازي علوم انساني، امكان يا ضرورت» ناميد و گفت: براي پرهيز از شبهات در حوزه علوم انساني، نخست بايد بحث را با ارايه تعريف از اين علم آغاز كرد. با آغاز تفكر نوين در دورهاي كه ديدگاه يوناني از تئوس فاصله و به سمت لوگوس سوق پيدا كرد، انسان مواجه منفعل از دورههاي هستي را رها و به مواجه مفهومي دست يافت، در اين زمان بشر صرف تماشاگر صحنه هستي نبود و به ديدگاه موضوعي دكارت تمايل پيدا كرد.
وي با اشاره به اينكه علوم انساني با پرسشهاي انسان درباره هستي آغاز شد، توضيح داد: در يك تعريف، علوم انساني عبارت است از رفتارهاي جمعي و فردي انسان در قالبهاي تجربه پذير كه منجر به يك نظم درباره رفتارهاي انسان ميشود. در اين تعريف، علوم انساني شامل رفتار انسان و روش آن تجربي است. در تعريف ديگري از علوم انساني بيان شده كه مجموعهاي از علوم با روش تجربي رفتارهاي بشر را تشريح كرده و هدف آن پيشبيني رفتارهاي انسان است.
اكبريبيرق يكي از علل بحث در حوزه بوميسازي علوم انساني را مشكوك دانستن معارف آن ميان مردم دانست و گفت: علوم انساني جديد از انساني سخن ميگويد كه با درك خام و عرفي ما در جامعه سازگار نيست. عرف جامعه تلقي از انسان دارند كه اين ديدگاه توسط خرد جمعي و دين ساخته و پرداخته ميشود، يكي از دلايل مشكوكيت علوم انساني، تفاوت تعريف از انسان است. موضوع علوم انساني انسان متعارف است، انسان همانگونه كه هست با گوشت و پوست و استخوان.
وي ديگر علت سوءظن نسبت به علوم انساني را مقالته مشهور كنه و وجه دانست و اظهار داشت: علوم انساني، انسان را از جنبه خاصي مطالعه مي كند و براين اساس گاهي مخاطب تصور ميكند كه اين علم صرفا به يك جنبه از وجود انسان توجه نشان ميدهد. در نهايت علوم انساني از سنخ علم است و مرتبط به دين و اعتبار نيست، درصورتي كه اين مساله درست فهميده شود، علوم قابل بوميسازي خواهد بود.
اكبريبيرق، علوم انساني را داراي روش و قاعده مشخص نظير ديگر علوم دانست و گفت: علوم انساني بيطرف است و انسان را مورد داوري ارزشي قرار نميدهد. درصورتي كه بپذيريم علوم انساني با وجود تفاوتهاي ظريف با ديگر علوم، داراي روش تجربي است و مانند علومي چون دين، اخلاق و علوم اعتباري نيست، درباره بومي سازي آن نيز به تصور درست خواهيم رسيد.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا به بحث درباره بوميسازي علوم انساني ميپردازيم، گفت: بعضي از علماي دين اعتقاد دارند كه علوم انساني در عرض ارزشهاي اخلاقي قرار گرفته است. متاسفانه هر فردي با مقامي در جامعه، خود را محق ميداند كه درباره پيچيدهترين مباحث علوم انساني تئوريپردازي كرده و بخشنامه صادر كند. اگر اين مباحث در حوزه شيمي و فيزيك مطرح ميشد نيز آيا اين همه متولي و صاحبنظر پيدا ميكرد؟ در صورتي كه بحث علوم فلسفه و الهيات از علوم انساني جدا شود، شايد اين همه بومي سازي علوم انساني در جامعه جاي بحث نداشته باشد.
همچنين دكتر سيد يحيي يثربي، منتقد حوزه علوم انساني و استاد بازنشسته دانشگاه، با بيان اينكه جهان سوم در بخشي از پيشرفت جهان مشاركت نداشته و اكنون با آواري از صنعت و اطلاعات ديگر جوامع مواجه شده است، افزود: مشروطه، جمهوريت و اخلاقيات متفاوت اين جوامع، مشكلاتي را براي جهان سوم ايجاد كرده است. برخي از محصولات اين كشورها چون راديو و تلويزيون مورد پذيرش جهان سوم قرار گرفته اما برخي بخشها چون دموكراسي، اخلاق، نحوه لباس پوشيدن انحرافاتي را در اين جوامع ايجاد كرده است.
وي درباره اسلامي و دينيسازي علوم انساني توضيح داد: درصورتي كه اين علوم براي اسلام يا دين خاصي باشند، ميتوانند مورد بوميسازي قرار گيرند، درحالي كه بسياري از شاخههاي علوم انساني، آزادند و مربوط به دين خاصي نيستند؛ غيرعقلاني كردن دين نيز خيانت به بشريت محسوب ميشود. بنابراين بوميسازي به معناي تعلق به خود داشتن است، امروزه ايران در حوزه علوم تجربي تا حدودي به پيشرفت هايي دست يافته اما در مباحث اقتصاد، جامعه شناسي، روانشناسي و ... نيازمند بومي سازي است. متاسفانه حوزه علوم انساني در برخي از شاخهها بسيار كمسواد و ناكافي است و روز به روز آشفتهتر مي شود.
سپس دكتر حسن اكبريبيرق با اشاره به اينكه در علم جامعه شناسي برخي پيشفرض ها دلالت بر نوعي ايدئولوژي و دينباوري است، توضيح داد: افراد در مقام جامعهشناس بايد فراموش كنند كه چه باور ديني و اسطورهاي دارند، درصورتي كه اين باور فراموش نشود، مشكلاتي مانند معضلات كنوني در ايران به وجود مي آيد، اما در مقام يك علم انساني، مسايل جامعه شناسي در ايران با مباحثي كه در ديگر كشورها مطرح است، تمايز دارد. بنابراين يك جامعه شناس به ماهو جامعه شناس در ايران داراي رسالت خطيري است كه اين رسالت در ديگر كشورها متفاوت است.
وي با بيان يك انتقاد به دكتر يثربي، منتقد اين نشست درباره عقلاني كردن دين گفت: در سخنان دكتر يثربي مشخص نشد كه عقلاني كردن دين و تبيين تعلق مباحث علوم انساني به چه معناست، همين شكاكيتها و تعارضات عامل تحريك علماي علوم انساني و اسلامي در تقابل با استادان ميشود. بوميسازي علوم انساني بايد در ذيل ارتباط علم و دين و علم و ايدئولوژي قرار گيرد.
دكتر يثربي، جدا سازي ايمان از عقل را ويژه مسيحيان دانست و گفت: مسلمانان با تكيه بر مباحث قرآن كريم بر عقل تاكيد ميكنند. منظور از مال خود كردن علوم نيز كسب معرفت آن است نه صرف مونتاژ علوم.
بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشتماه سال جاري در مصلاي امامخميني (ره) تهران برپاست.
نظر شما