در نشست «تعامل تاريخ و داستان در قصههاي تاريخي»مطرح شد
داستانهاي تاريخي قرآن براساس واقعيتهاي تاريخياند
حميدرضا شاهآبادي، عصر چهارشنبه 14 ارديبهشت، در نشست «تعامل تاريخ و داستان در قصههاي تاريخي»، در سراي اهل قلم نمايشگاه كتاب، وفاداري به وقايع تاريخي و داستاني قرآن كريم را در داستاننويسي ديني، روشي پسنديده دانست و يعقوب جعفرينيا تاكيد كرد كه همه داستانهاي تاريخي قرآني براساس واقعيات تاريخياند./
اين داستاننويس افزود: مساله مهم آن است كه در داستانهاي زندگي پيامبران و ائمه و صحابه ايشان، ما نميتوانيم اتفاقي را كم و زياد كنيم يا در در اصل روايت تغييراتي به وجود آوريم.
فتاحي همچنين با اشاره به نحوه توجه قرآن به تاريخ توضيح داد: قرآن بهاي فراواني به مساله تاريخ و سرگذشتهاي پيشينيان دارد و درجاي جاي قرآن كريم ما رد پاي تاريخ را مي بينيم. قرآن كريم از زمانهاي دور و از زمان حضرت آدم تا هنگام نزول قرآن، به تاريخ اهميت ميداده است.
وي افزود: قرآن يك كتاب تاريخي نيست و ما نبايد انتظار داشته باشم قرآن مانند كتابهاي تاريخي، به داستان يا ماجرايي تاريخي بپردازد؛ چرا كه قرآن در شيوه بيان رخدادهاي تاريخي هدفهاي ويژهاي داشته است.
اين پژوهشگر افزود: قرآن تاريخ را مانند قصه مطرح نميكند و بيشتر مواد خام يك داستان يا روايت را به دست ميدهد و نحوه برداشت و بهره بردن از آن را به خواننده واگذارميكند. همانگونه كه موضوعاتي مانند عدل و اقتصاد نيز به همين طريق در قرآن مطرح شده است.
وي با برشمردن اهداف قرآن از توجه به روايت و تاريخ گفت: يكي از اهداف قرآن موعظه و حكمت است، اين درحالي است كه هدفهاي والاتري نيز همواره مد نظر قرآن قرار گرفته است كه يكي از آنها استخراج سنتهاي الهي و مسايلي از قبيل حدود و ثغور تمدنها در تاريخ است.
جعفرينيا همچنين تاكيد كرد: هدف مهم ديگر قرآن، تسلي دادن به قلب پيغمبر اسلام(ص) است. قرآن از مشقتهاي پيغمبران گذشته بسيار سخن گفته، تا موجبات صبر و تسلاي قلب پيامبر اكرم(ص)اينگونه فراهم شود و در جايي بيان كرده كه ما اخبار پيامبران را برايت بيان مي كنيم تا قلبت آرام گيرد.
وي يادآور شد: منظور ديگر قرآن كريم از نقل داستانهاي پيامبران آن است كه انبيا با هم اختلافي نداشتند و گاهي سخنان مشابهي از پيامبراني مانند نوح، صالح، شعيب و ديگران به صورت يك ترجيعبند در قرآن تكرار شده است. چون همه آنها اهداف واحدي را دنبال ميكنند.
اين قرآنپژوه تاكيد كرد: در هر حال وظيفه نويسندگان ما اين است كه هنر خود را در اين رابطه ارتقا دهند.
شاهآبادي نيز در ادامه اين جلسه، سخنرانياش را بر دو محور «رابطه تاريخ و داستان» و «تاريخ دين و تبديل آن به داستان» استوار دانست و گفت: تاريخ، روايتگر حوادثي است كه رخ داده و نويسنده براي نگارش داستان واقعهاي را مطالعه و آن را با زباني داستانگونه بيان ميكند، ضمن آنكه همه تلاشش اين است كه از خط اصلي آن ماجراي تاريخي خارج نشود. در چنين داستانهايي شخصيتهاي اصلي داستان همان شخصيتهاي تاريخي اند.
وي افزود: در وجهي هم نويسنده وقايع ديگر را درذهن مرور ميكند و شخصيتهاي ديگر را نيز در رابطه با وقايع در نظرميگيرد و از نگاه آنان داستانش را شكل ميدهد؛ شخصيتهايي كه تاثيري در رخ دادن آن واقعه تاريخي نداشتند، ولي تاثيراتي را پذيرفتهاند و البته كار سوم نويسنده نيز درباره آدمهايي است كه پشت پرده وقايع تاريخي اند. در هر صورت نويسنده بايد تاريخ را به طور دقيق بخواند و پژوهشگر خوبي باشد.
وي با اشاره به تكنيكهاي نوين داستاني و داستانهاي پستمدرنيستي در نگارش داستان تاريخي توضيح داد: البته در داستانهاي پستمدرنيستي، نگارش فرا داستان يا متافيكشن شكل ميگيرد. در اين ژانر ممكن است هر تغييري دررابطه با زمان و تاخر و تقدم شخصيتها در داستان ايجاد شود.
اين نويسنده همچنين با اشاره به روشهاي تاريخپژوهي جديد گفت: امروز در دانشكدههاي خارجي، به تحليل تاريخهاي جزئي، مانند تاريخ پيدايش ميز، صندلي، كاغذ و ... ميپردازند و در تلاشند تا تاريخ را از شكل كلي و اعتقاد به جريان داشتن تكامل روح كلي در طول تاريخ خارج كنند؛ چرا كه نويسنده غالبا درصدد است تا چكيده تجربيات بشري را بنويسد.
سپس جعفرينيا نيزبا بيان توضيحات ديگري درباره واقعگرا بودن داستانهاي قرآني گفت:اكثر قرآنشناسان معتقدد كه در قرآن، تخيل وجود ندارد و داستانها در قرآن، بالذات و واقعي اند، ولي هنر قرآن در اين است كه همين داستان واقعي را در قالب الفاظي بريزد كه به اندازه يك قصه جذاب باشد و واضح است كه در ماجراهاي تاريخي قرآن، قسمتهايي از زندگي شخصيتهاي برجسته آمده يا پيامي خاص به ثبت رسيده است.
شاهآبادي نيز در بخش ديگري از اين جلسه با اشاره به اينكه وفاداري در داستانپردازي تاريخي يا ديني روش پسنديده اي درداستاننويسي تاريخي و ديني است، گفت: نويسنده داستان تاريخي، تاريخ را از فيلتر ذهن خودش عبور مي دهد. وقتي هم ما با تاريخ دين مواجهيم، امكان دست بردن ما در تاريخ صفر است و نبايد در اصل تاريخ مقدس دخالتي بكنيم. در اين صورت نويسنده بر مبناي زاويه ديدش تحليل تاريخ را در داستان شكل ميدهد و تاريخ را از وجوه مختلف ميبيند. به اعتقاد من به كاربردن اين شيوه پسنديده است.
اين نويسنده در تكميل صحبتهايش درباره شيوه نگارش داستانهاي ديني خاطرنشان كرد: من طرحي را كه شخصيتهاي اصلي تاريخي شخصيتهاي محوري و اصلي قصه قرار ميگيرند، نميپسندم، نويسنده ميتواند رخدادهاي ديني را از نگاه قهرمانان داستاني ديگري به نحوي كه مرتبط با واقعه و يا ماجرا هستند، بيان كند.
جعفرينيا نيز در پايان اين برنامه، با بيان اينكه نويسندگان ما نبايد در دام اسراييليات گرفتار شوند، گفت: من به داستاننويسان خوب كشورمان توصيه ميكنم كه گرفتار روايات اسراييلي نشوند؛ چرا كه اين روايات در كتابهاي زيادي وجود دارند و چه بسا كه بسياري، اين روايات را در كتابهاي ما به فراواني وارد كردهاند.
بيستوچهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشت در مصلاي امام خميني(ره)به كار خود ادامه ميدهد.
نظر شما