به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست نقد و بررسی دو مجموعه داستان «كلاژ» و «واهمههاي سرخابي» پنجشنبه، 10 فروردين در دفتر نشر آموت برپا شد.
محسن فرجي در این نشست گفت: آمدن دوربين نويسنده به فضاهاي باز و خارجي، از نكات مثبت اين كتاب است كه جزو جسارتهای نويسنده به شمار ميآيد.
وي افزود: تكساحتي و تكلايهاي بودن اغلب داستانهاي اين مجموعه در انتقال پيامي خاص، از ديگر اختصاصات اين داستانهاست و در برخي موقعيتها احساس ميشود كه از استفاده برخي موضوعات براي رساندن يكسري مفاهيم استفاده ابزاري شده است و نويسنده در به كار بردن اينهمه اطلاعات و سوژه، به دنبال نوعي اظهارفضل و خودنمايي است.
وي افزود: حضور اسامي و چهرههاي ادبي در اين كتاب ربطي به بينامتنيت ندارد و كمكي به پيشبرد وقايع داستاني نميكند؛ اين در حالي است كه نميتوان جهانبيني نويسنده را از وراي داستانها مشاهده كرد و به گونهاي شايد بتوان اين داستانها را در برخي موقعيتها سوژه محور دانست.
اين روزنامهنگار همچنين تصريح كرد: تداعي نامنسجم انديشهها كه در داستانهاي پستمدرن وجود دارد، در داستانهاي اين دو مجموعه ديده ميشود؛ ولي تكمعنايي بودن آنها نقطه مقابل خصيصههاي طنزپردازي است؛ چرا كه در برخي داستانها، به هزل نزديك ميشويم.
مرشدي نيز در بخش ديگري از اين جلسه نقد توضيح داد: من زبان داستانهاي اين كتاب را در استفاده از محاوره موفق ديدم؛ ولي استفاده زياد از محاوره ممكن است مخاطب را پس بزند. البته شايد نويسنده فكر كرده از اين طريق با مخاطب راحتتر ارتباط ميگيرد و شايد هم برخي مخاطبان واقعا ارتباط خوبي با اين متن برقرار كنند.
وي اضافه كرد: خواننده اين كتاب در مجموعه «كلاژ» در ابتدا با هجوم اطلاعات خبري مواجه ميشود، در حالي كه اين اطلاعات براي من مخاطب بايد خروجي تعيين كند.
مرشدي تصريح كرد: گسستهاي روايت و تكنيك داستانهاي پستمدرن و طنز مختص اين قبيل آثار را در اين دو مجموعه ميبينيم، ولي ما بايد اين مولفهها را با تدوين يك خروجي ارايه كنيم.
اين منتقد همچنين با اشاره به داستان كوتاه «كلاژ» گفت: در كلاژ مساله اسم خود داستان براي من بسيار جالب بود، ضمن آنكه روش نويسنده در نگارش اين داستان نيز برايم دوست داشتني است. شايد چون عاطفه شخصي نسبت به نويسندهاي مانند كورت وونهگات را تداعي ميكند.
عباسلو نيز در بخشهاي پاياني اين جلسه گفت: من به فضاي نقد و منتقد احترام ميگذارم؛ همچنانكه خودم نيز تا به حال آثار بسياري را نقد كردهام.
وي افزود: من در نگارش اين داستانها اصلا به موضوعي مانند پستمدرن فكر نكردم و از منظر پست مدرن نميخواهم وارد فضاي داستان شوم.
اين داستاننويس افزود: براساس تعرف داستان كوتاه، در اين گونه داستاني بايد جنبهاي از موضوع را دنبال كرد. منتقدان ما در اين جلسه، در مرحلهاي از گفتههايشان، از هجوم اطلاعات و سوژه در داستانهاي اين دو مجموعه سخن گفتند و بعد، مساله تك ساحتي و تك معنايي بودن را درباره آنها مطرح كردند. در اين دو اظهار نظر تناقض وجود دارد.
وي درباره بخشي از گفتههاي منتقدان جلسه مبني بر استفاده از متن انگليسي در كتاب توضيح داد: مننقد نبايد بگويد من از متن انگليسي كتاب عبور كردم؛ چرا كه او بايد به دنبال كنكاش در متن باشد و اين به معناي خواندن واقعي اثر نيست. شايد ارجاعات بيروني در متن اين داستانها زياد باشد و برخي منتقدان آ ن را نقص بدانند، ولي من معتقدم خوانندهاي كه ميخواهد نوشتههاي من را بيشتر بفهمد، بايد به دنبال تحقيق برود.
عباسلو خاطرنشان كرد: همانگونه كه هر هنرپيشهاي بايد از عهده اجراي نقشهاي متنوع برآيد، نويسنده نيز بايد در خلق ژانرهاي متفاوت داستاني توانا باشد. به اعتقاد من نويسندهاي كه بتواند هم در ژانر وحشت، هم تراژيك، و هم طنز و جنايي بنويسد، قابل اعتناتر است.
دو مجموعه داستان «كلاژ» و «واهمههاي سرخابي»، فروردين امسال(90) از سوي نشر آموت به چاپ رسيد.
شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۰
نظر شما