«مرتضي دانشمند» در كتاب «ميخواهم دانشمند شوم» قصههايي از زندگي پيامبر اكرم (ص) را براي بچهها روايت كرده است.
اين كتاب، 4 داستان كوتاه را در برميگيرد كه براي گروه سني(ج) مناست است. «ميخواهم دانشمند شوم»، «هر كسي كار خودش»، «وعده» و «بچهي شما به چه كسي رفته است؟» عناوين اين داستانها هستند.
در داستان آخر اين كتاب يعني «بچهي شما به چه كسي رفته است؟»، ماجراي مردي روايت ميشود كه خداوند بهتازگي به او فرزندي عطا كرده:
«پيامبر پرسيد: «دختر است يا پسر؟»
مرد سكوت كرد و به اطراف چشم گرداند. حتماً دنبال جوابي ميگشت كه خندهدار باشد. هميشه دوست داشت با شوخيهاي لطيف و جوابهاي عجيبش پيامبر(ص) را شاد كند. پيامبر (ص) هم اين را ميدانست. مرد فكري كرد و گفت: «يا رسول الله! آخر ما آدمهاي عادي و معمولي، زنهايمان معمولاً بهجز دختر يا پسر چيز ديگري كه نميزايند...»
پيامبر(ص) پرسيد: « [حالا اين دختر يا پسر شما] به چه كسي رفته است؟ قيافهاش شبيه كيست؟»
مرد پشت سرش را خاراند و گفت: «يا رسول الله! انتظار داريد به چه كسي رفته باشد؟ ما معمولاً بچههايمان يا به پدرش ميرد يا شبيه مادرش ميشود و يا...»
پيامبر (ص) با لبخند فرمود: «اما هميشه اينطور نيست!»
اگر كنجكاو شديد تا بدانيد پس بچهها غير از مادر و پدرشان ممكن است شبيه چه كساني شوند، بهتر است كتاب «ميخواهم دانشمند شوم» را بخوانيد كه انتشارات بوستان قم آن را با قيمت 1900 تومان منتشر كرده است.
نظرات