شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۲
تمثیل، ویژگی اصلی آثار سبک هندی است

احمد خیالی خطیبی، پژوهشگر ادبیات عرفانی و استادیار زبان و ادبیات فارسی تاکید دارد که تمثیل در معنی دقیق آن محور خصایص سبک هندی است و می‌تواند در شکل معادله و جمله مورد بررسی قرارگیرد.

احمد خیالی خطیبی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با بیان اینکه تمثیل از اصل یونانی alegoria به معنی نوع دیگر صحبت کردن روایتی است به شعر یا نثر که مفهوم واقعی آن از طریق برگزداندن اشخاص بر حوادث به صورت‌های غیر از آنچه در ظاهر دارند به دست می‌آید، عنوان کرد: از خیلی جهات نماد با تمثیل بسیار نزدیک است و در خیلی از موارد این دو با هم می‌آمیزد و تفکیک و تشخیص آنها از یکدیگر مشکل می‌شود.

خیالی خطیبی با اشاره به اینکه تمثیل یا استدلال تمثیلی حجتی است که در آن حکمی را بریا چیزی از راه شباهت آن چیز دیگر معلوم می‌کنند، گفت: تمثیل بهترین وسیله‌ای است که عقل به وسیله آن معانی غیر محسوس را برای افراد کندذهن محسوس می‌کند و پرده از روی حقایق عقلی برمی‌دارد و هر ناشناخته‌ای را شناخته می‌کند زیرا گاه توده‌ای از مردم برهان‌های عقلی را نمی‌توانند به سادگی درک کنند و از راه تمثیل حقایق را بهتر می‌توان تفهیم کرد.

این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه تمثیل از روزگاران قدیم در زبان فارسی در اغلب اشعار بزرگان شعر یافت می‌شود، افزود: بهترین راه برای تشخیص تمثیل از دیگر انواع تصویر این است که از دیدگاه زبان‌شناختی موردبررسی قرارگیرد و تقریبا مجموعه آنچه متاخرین به آن تمثیل اطلاق کرده‌اند معادله‌ای است که به لحاظ نوعی شباهت میان دوسوی بیت یا دو مصراع وجود دارد و شاعر در مصراع اول چیزی می‌گوید و در مصراع دوم چیزی دیگر می‌گوید اما دو سوی این معادله قابل تبدیل به هم هستند و شاید بتوان آن را اسلوب معادله خواند«صورت نبست در دل ما کینه کسی/ آیینه هرچه دید فراموش می‌کند»

خیالی خطیبی توضیح داد: می‌توان نشانه تساوی میان دو مصراع قرارداد یعنی هردو مصراع دوسوی یک معادله‌اند و به جای هرکدام از آنها می‌توان دیگری را قرارداد و یک معنی را دریافت. این اسلوب معادله در شعر فارسی قرن دهم به بعد محور اصلی سبک است ولی در شعر قدما هم نمونه‌های آن را می‌توان دید. در حقیقت رشد اسلوب هندی در شعر فارسی به‌ویژه شاخه ایرانی آن همواره موازی گسترش درصد کاربرد این اسلوب معادله است به حدی که در بعضی از شاعران و در برخی از غزل‌هایشان اساس سبک را به طور کلی همین اسلوب معادله تشکیل می‌دهد.

وی با بیان اینکه قالب شعر سبک هندی تک بیت است نه غزل ولی این ابیات با قافیه و ردیف به هم وصل شده و شکل غزل یافته‌اند، گفت: شاعر بزرگ در سبک هندی شاعری است که ذهن او بتواند مدام بین معقول و محسوس روابط تازه ایجاد کند بنابراین گاهی مصراعی را به کسی پیشنهاد می‌کردند تا ببینند او چگونه برای آن معادل‌سازی هنری می‌کند. همین موضوع کم‌کم باعث شد تا وجوه شبه متعارف تمام شود و شاعران روز‌به‌روز به سراغ ربط یا وجوه شبه دورتر و بغرنج‌تر بروند و ابیاتی گفته شود که فهم ربط بین دو مصراع دشوار است. «سبکرو جای خود وا می‌کند گر سنگ باشد/ چو آب افتاد در ره جویباری می‌شود پیدا»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها