پنجشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۵
داستان‌های کتاب مفهوم پنهانی دارد به نام غیرت ملی

علی‌الله سلیمی با بیان این‌که در کتاب «دختر مو شرابی» بانوان کلیدواژه داستان هستند، اظهار کرد: در تمام داستان‌های این اثر یک مفهوم پنهان داریم به نام غیرت ملی، غیرت ملی نماد دارد و طبق قرارداد پنهانی گفته شده آن نماد، زن‌ها هستند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «دختر مو شرابی» نوشته محمد حسین‌زاده، عصر چهارشنبه (6 بهمن‌ماه 1400) با حضور مهدی مرادی؛ مدیر کتاب مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، محسن ده‌گلی؛ کارشناس اندیشکده هنر و رسانه، علی‌الله سلیمی؛ منتقد، نویسنده و روزنامه‌نگار و عضو انجمن قلم ایران و محمد حسین‌زاده؛ مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان رضوی و نویسنده کتاب «دختر مو شرابی» برگزار شد.
 
علی‌الله سلیمی در این نشست با تأکید بر موفق بودن محوریت زنان در روایت داستان، گفت: خواه ناخواه بانوان به‎عنوان کلیدواژه در طول داستان حضور دارند. نویسنده سعی کرده حوادث را بهسمتی بچرخاند که نقش این قشر از جامعه هم پررنگ شود. وقتی داستان را می‎خوانیم احساس می‌کنیم که زن‌ها خواه ناخواه در طول داستان در حاشیه هستند و خیلی نقش محوری ندارند. ولی نویسنده سعی کرده آن‌ها را به هر شکلی که است به وسط میدان بیاورد. گاهی می‌فهمیم که زن‌ها با این‌که حضور خیلی فعالی در تعاملات اجتماعی ندارند، ولی وجودشان در جامعه به شکل دیگری نمایان است. در داستان اول می‌بینیم که وقتی خبرنگار و راوی پیش شاه قاجار می‌رود تا با او صحبت کند و موضوع گلستان را پیش می‌کشد و او طفره می‌رود و بعدا به زبان غیرمستقیم اشاره می‌شود که شاه قاجار ترجیح می‌دهد بیشتر در حرمسرا باشد، انگار آن نشست‌هایی که با سیاسیتون خارج از مرز دارد، خیلی برایش خوشایند نیست. دوست دارد سریع به داخل حرمسرا برگردد. در اینجا زن‌ها نقش کلیدی ندارند اما به‎عنوان عنصر آرامش‌بخش نقش دارد.
 
وی ادامه داد: در تمامی جوامع بشری زن به‌عنوان یکی از ستون‌های مهم خانواده مسئول تزریق آرامش است؛ چه در نقش همسر باشد، چه مادر و چه خواهر. منتها در تاریخ از این منبع آرامش به غلط استفاده شده است. در همان عهدنامه گلستان ما می‌بینیم که شاه قاجار به‌جای این‌که به مفاهیم مهم کشوری رسیدگی کند، فکرش جایی است که نباید باشد و در آنجا استفاده ابزاری از زن‌ها شده است و این نشان می‌دهد که ما در تاریخ خلأهایی داریم، خلأهایی که باعث شده نگاه به زن نگاهی ابزاری باشد و این نگاه بر معادلات سیاسی هم تأثیرگذار بوده است. البته در داستان، نویسنده مستقیم به این مقوله اشاره نمی‌کند، ولی خواننده می‌فهمد کسی که در رآس حکومت قرار دارد و به چنین چیزی فکر می‌کند و آرامش را در آنجا می‌بیند، از این آدم نمی‌شود انتظار داشت که برای یک کشور افتخار ملی بیافریند.
 
این نویسنده بیان کرد: در داستان‌های دیگر هم به همین شکل است. البته در داستان دختر کرد، دختری را می‌بینیم که زیر گرفته می‌شود و حقش پایمال می‌شود و پدرش به خون‌خواهی به لانه جاسوسی می‌آید که البته فرد کشته شده می‌توانست پسر باشد نه دختر. معمولا در داستان‌نویسی، قرارداهای ناپیدایی بین نویسنده و خواننده منعقد است. در تمام داستان‌های این اثر، یک مفهوم پنهان داریم به نام غیرت ملی، غیرت ملی نماد دارد و طبق قرارداد پنهانی گفته شده آن نماد، زن‌ها هستند.
 
این منتقد ادبی درباره مؤثر بودن وجود این دست کتاب‌ها بر اقشار مختلف جامعه خاصه زنان، توضیح داد: فکر می‌کنم این کتاب از این جهت مفید است که بیشتر ارجاعات بیرون از متن دارد. وقتی روایت‌ها و قصه‌های کتاب را می‌خوانیم، احساس می‌کنم باید برویم اصل واقعه را در تاریخ بخوانیم. نویسنده سعی کرده به تاریخ بافت داستانی بدهد. بافت داستانی می‌طلبد که نویسنده در داستان شخصیت‌های فرعی و خیالی خلق کند. چیزی که به‌صورت میانگین در این اثر به‌چشم می‌خورد این است که یک روایت از دل تاریخ گرفته شده، برای پرداخت داستانی کردن آن نویسنده فضاسازی کرده و شخصیت‌هایی را به داستان اضافه کرده و حُسن این کار این است که وقتی ما این اثر را می‌خوانیم به‌نوعی به آن واقعه تاریخی راهنمایی می‌شویم. خیلی از اتفاق‌های این اثر برای نسل جدید حالت افسانه دارد؛ مثل حرمسرا و حضور استعمارگران در داخل کشور.
 
سلیمی گفت: مردم عادی خیلی به دنبال تاریخ نمی‌آیند، چون خشک است، اما داستان و قصه را دنبال می‌کنند. حال نویسنده با خلق چنین کتاب خواسته که توده عام را وارد تاریخ کند و بگوید که به هریک از این مفاهیم علاقه‌مند هستید بروید اصل واقعه را در تاریخ مطالعه کنید. پس این اثر می‌تواند نسل جدید را با وقایعی که در دو قرن گذشته پشت‌سر گذاشتیم، آشنا کند.
 
سلیمی در زمینه وجو طنز در داستان برای لطیف کردن وقایع داستان و همزادپنداری مخاطب با شخصیت‌های آن، افزود: طنز در دو داستان طنز تلخی است. طنزی نیست که خواننده را بخنداند. در واقع نویسنده کوشیده تا با زبان طنز یکنواختی روایت را از بین ببرد. در داستان اول راوی براساس عدم تناسب خود با قصه صحبت می‌کند و انگار جای او در داستان نیست و این در راستای همان قرداد نانوشته است و ما می‌پذیریم که نویسنده وارد تاریخ شده و آن آدم‌ها در دل تاریخ جایی ندارد و جایگاه آن آدم خودش مایه طنز می‎شود.
 
کتاب فانوسی است که ما را به دالانهای تاریک تاریخ راهنمایی میکند
این روزنامه‌نگار در بیان نقد خود بر این کتاب، اظهار کرد: نقد من بر قالب داستان است. وقتی قالب داستان را برای ایده خود انتخاب می‌کنیم، روایت‌گری نیاز داریم. داستان، تاریخی است که در آن احساس و عاطفه است. منتها داستان یک ظرفیت‌هایی دارد که باید به‌درستی از آن استفاده شود. من احساس کردم که آقای حسین‌زاده به‌عنوان نویسنده دغدغه‌های زیادی دارند. 200 سال در چند داستان نمی‌گنجد و از هر چیزی یک مهمش را انتخاب و به‌صورت کلی روایت کرده است، درصورتی‌که داستان با جزئیات ساخته می‌شود و زیبایی داستان به بیان جزئیات، فضاسازی و شخصیت‌پردازی است. وقتی این موارد نادیده گرفته شود، مثل فرش درشت بافت می‌شود و تراکمی ندارد و از اصالت کمتری برخوردار است و این اتفاق برای اثر آقای حسین‌زاده رخ داده و این موضوع سبب گیجی خواننده می‌شود و برای شخصیت‌های کتاب تمایزی قایل نمی‌شود. مثلا وقتی شیخ فضل‌الله به دار آویخته می‌شود، مردم نمی‌دانند که کشته شدنش به حق بوده یا نه. پس در نهایت هرکدام از این فصل‌ها به تنهایی می‌توانست یک رمان بشود.
 
وی در بخش پایانی صحبت‌های خود درباره تأثیر این کتاب‌ها در جامعه و چگونگی حمایت نهادها از این‌دست آثار، گفت: در این کتاب با نویسنده دغدغه‎مند روبه‌رو هستیم و کتاب قشر جوان را نشانه رفته و سعی دارد آن‌ها را با تاریخ کشورشان آشنا کند. این کتاب‎ها مثل فانوسی هستند که ما را به دالان‎های تاریک تاریخ راهنمایی می‎کند و براساس این سخن که ملتی موفق است که از گذشته خود عبرت بگیرد، نهادهای فرهنگی با حمایت از این کتاب‌های داستان تاریخی می‎تواند عموم مردم را به تاریخ کشورشان علاقه‎مند کند.
 
«دختر مو شرابی» جایزه یک دغدغه است
محمد حسین‌زاده؛ نویسنده کتاب «دختر مو شرابی» نیز در این نشست درباره تشریح چگونگی شکلگیری کتاب و روند نوشتاری آن، بیان کرد: «دختر مو شرابی» جایزه یک دغدغه است. من سال‌ها بود که در فضای رسانه‌ها، روزنامه‌ها و سایت‎های خبری قلم می‌زدم. دغدغه‌هایی که نسبت به فضای سیاسی کشور، خصوصا سیاست خارجی داشتم را در غالب یادداشت‌های سیاسی با مردم در میان می‌گذاشتم. در راستای تجربه‌هایی که در بستر ارتباط با عموم مردم، خصوصا نوجوان‌ها و دانش‌آموزشی برایم ایجاد شد، حس کردم زبانی که می‌خواهیم با نسل نوجوان استفاده کنیم باید با فضایی که در ادبیات ژورنالیستی داریم و سرمقاله روزنامه‌ها یا یادداشت‌های خبری و سایت‌های سیاسی گذاشته می‌شود، متفاوت باشد. به همین خاطر کم‎کم جرقه قصه‎گویی در ذهن من گرفت و با گذر زمان پخته‌تر شد تا به «دختر مو شرابی» رسید.
 


بستر نگارش کتاب، غیرت ملی است
وی با اشاره به این نکته که همه داستان‌های کتاب از زبان بانوان روایت شده‌اند، ادامه داد: جنس زاویه دید خانم‌ها در حوزه مباحث سیاسی و تاریخی از نکات مغفول تاریخ است. در بعضی از فصل‌های کتاب به اپیزودها نزدیک شدم و در برخی‌ها هم خیر. ولی یک زاویه دید پنهانی و یک نکته مفهومی دارد. من اگر بخواهم بگویم که تِم اصلی «دختر مو شرابی» چیست، عنوانش را می‌گذارم غیرت ملی. یعنی بستر نگارش کتاب، غیرت ملی است؛ غیرت در فضای ایرانی و فضای تشیع . از غیرت به ناموس و زن تا غیرت به وطن و کشور یک مسیر نزدیک به‌هم وجود دارد که در حوزه مفاهیم و نمادسازی معمولا زن مام وطن است و سعی کردم به این مفهوم نزدیک شوم. البته که به‌عنوان اولین قلم خطایی دارم، اما در یکی دو فصل توانستم کمی به این ماجرا و مفهوم نزدیک شوم.
 
این نویسنده افزود: چند نفر از خانم‌های خواننده به یکی دو فصل خصوصا فصل ماجرای نهضت تنباکو و ورود میرزا که من داستان را از نگاه حرمسرای ناصرالدین شاه نقل کرده‌ام، اشاره کردند. آنجایی که یک زن با نگاه زنانه وارد می‎شود. زن‌ها عموما در جنگ هیچ وقت حضور میدانی ندارند و همیشه پشت جنگ هستند. در دفاع مقدس خودمان تعداد خانم‌هایی که در خط مقدم حضور دارند خیلی کم هستند. ولی الان که تاریخ شفاهیمان را که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم چقدر نقش خانم‌ها پر رنگ بوده است و کم‌کم آن جمله معروف امام که «از دامن زن مرد به معراج می‎رود» خودش را نشان می‌دهد و این نقش، نقش بسیار کلیدی است؛ زاویه دید خانم‌ها. در نهضت تنباکو که اشاره شده می‌بینیم در حرمسرا قیام زنانه‌ای اتفاق افتاده است. مردان حکومت تصمیمی گرفتند، میرزا پیامی داده و داخل حرمسرا قیامی برپا شده است و این از نکات مخفی‌ای بود که من سعی کردم روی آن کار کنم. در بقیه فصول هم تا حدودی نزدیک شدم.
 
تاریخ را عموما مردهاروایت کردند
حسین‌زاده گفت: در فراز و فرود فصل‌ها می‎بینیم که زن در یک فصل قهرمان است و در فصل دیگر قربانی و در یک فصل فقط تماشاگر. اتفاق‌هایی است که برای او تصمیم می‌گیرند. تاریخ هم چنین است. تاریخ را عموما مردان روایت کردند و چون روایت مردانه بوده، نقش زنان در تاریخ کمرنگ بوده است. اتفاقی که در انقلاب اسلامی و بعد دفاع مقدس افتاده و در توجهی که حضرت آقا به حوزه کتاب و ادبیات دفاع مقدس داشتند، می‌بینیم حالا که نگاه‌های زنانه وارد می‌شود، چقدر ابعاد جدیدی شکل گرفته است. مثلا در حوزه دفاع مقدس نقش مادر شهید، نقش همسر شهید و حتی خواهران شهدا. اینها حلقه‌های مفقوده و زاویه دیدهای نادیده شده است که توجه به آن‌ها باعث شده اتفاقات جدیدی در آینده ادبیات کشور رخ بدهد.
 
وی در تکمیل حرف سلیمی در زمینه داستان دختر کُرد که گفتند می‌توانست پسر باشد، بیان کرد: باید خدمتتون عرض کنم اصل ماجرای دختر کُرد سابقه تاریخی دارد. چنین دختری توسط افسر آمریکایی زیر گرفته شده و خانواده به حقوق خود در خصوص کشته شدن دخترشان نرسیدند. دقیقا دوره کاپیتالاسیون است. من یک خط روزنامه را تبدیل به قصه دختر کرد کردم.
 
همه شهدای ما قهرمان هستند
نویسنده «دختر مو شرابی» در ادامه درباره ملقب بودن تمام زنان داستان به لقب قهرمان، گفت: محور اصلی غیرت دینی و ملی است؛ لذا یک جا زن قربانی است و یک جا فقط تماشاچی و جای دیگر قهرمان. اما در این اثر قرار نبوده که لزوما زنان قهرمان باشند. قصه به قصه فرق دارد. شما در ماجرای «دختر گرجی»، قهرمان دختر گرجی نیست. قهرمان مجتهد تهرانی‌ای است که فرمان به آزادی دختران گرجی می‌دهد. یا قهرمان دیگر کریم سنگی. خیلی‎ها با من تماس گرفتند که کریم سنگی کجاست، ما در تاریخ پیدایش نمی‌کنیم. گفتم که این شخصیتی است که من خلق کردم تا داستان شکل بگیرد. البته ما به‌ازای کریم سنگی در تاریخ ایران وجود دارد. مردانی که لات بودند، ولی لوتی شدند. ما در دفاع مقدس‎مان هم از این آدم‌ها خیلی داشتیم.
 
حسین‌زاده ادامه داد: گاهی وقت‌ها ما قهرمان را یک قهرمان تلویزیونی و سلبریتی می‌دانیم در صورتی که قهرمان‌ها در بین مردم کوچه بازار هستند. همه شهدای ما قهرمان هستند. همه از دل یک محله‌ای آمدند، رشد کردند و غیرشان آنها را به خط مقدم رسانده تا از کشور و ناموسش دفاع کند.  البته ما در یک برهه از تاریخ دچار رکود هستیم. می‌‍بینیم که در ماجرای عهدنامه گلستان کشور شکست خورده و ذلت‌بار معاهده‎ای را قبول کرده است.ما در اینجا قهرمان نداریم. من سعی کردم در قسمت اول اثر چنین چیزی را رقم بزنم که قهرمانی وجود ندارد و هرچه کتاب جلوتر می‎رود کم‌کم و اپیزود اپیزود داستان شیب عزت به خود می‌گیرد که اوج این اتفاق انقلاب اسلامی است.
 
وی درباره سیاسی یا تاریخی بودن اثر نیز توضیح داد: هر دو مقوله باهم همراه است، چون درست است که من هشت فراز مختلف از تاریخ را انتخاب کردم، ولی نخ رشته‌ای که اینها را به‌هم وصل می‌کند یک موضوع سیاسی است، تحت عنوان غیرت ملی. غیرت ملی امروزه در کشور کارایی خوبی در حوزه روایت پیشرفت داشته است. عملکرد دانشمندان هسته‌ای، سلول‌های بنیادی، واکسن کرونا و ... که همه اینها نیاز به روایت دارد و این روایت‌ها غیرت ملی است، منتها از جنس پیشرفت. غیرت ملی است از جنس حوزه سیاسی و نظامی.
 
این نویسنده درباره استفاده کردن از ادبیات طنز در داستانش گفت: در یک تا دو فصل سعی کردم از ادبیات طنز استفاده کنم. در فصل ناصرالدین شاه سعی کردم طنزی با سیبیل شاه داشته باشم. به این دلیل که طنز تاریخ را روان‌تر می‌کند. یک نکته پنهانی هم دارد. ما یک جاهایی داریم حقارت ملی را روایت می‌کنیم. یک جاهایی روایت عزت می‌کنیم، باید غم را تلطیف کرد. در فصل یک و سه تا حدودی طنز به‌کار بردم. چندین نفر از خوانندگان حرفه‌ای با من تماس داشتند و گفتند که ما با فصل دختر گرجی گریه کردیم.
 
حسین‌زاده درباره چرایی برداشت عنوان کتاب از داستان آخر، بیان کرد: «دختر مو شرابی» دختر نسل امروز است. چون قرارد بود مخاطب نوجوان و جوان امروز باشد و شاید این عبارت حاج قاسم در انتخاب داستان مؤثر بود، آنجایی که می‌گویند: «همین دختر بی‌حجاب دختر من است». یعنی دارد او را جزو جامعه حساب می‌کند. و ما با کاراکتری روبرو هستیم که ظاهراً فضای بیرونیش با فضای انقلاب اسلامی هم‌خوانی ندارد اما اتفاق‌ها و رویدادها او را همراه می‌کند. پس او را به اثر و عزتی که انقلاب و جبهه مقاومت داده، نزدیک می‌کنم لذا اسم آخرین فصل را عنوان کتاب قرار دادم.
 


آنچه انقلاب اسلامی به ما آموخت، نگاه ایدئولوژیک است
وی افزود: زمانی مصرر شدم بر نوشتن این اثر که اوج ماجرای برجام و خروج آمریکا از برجام و اصرار ما برای حفظ این معاهده و انکار آمریکایی‌ها بود. اصل کتاب بر نقش برجام است وهرکس کتاب را بخواند ناخودآگاه کلید واژه برجام در ذهنش ایجاد می‌شود و این‌که این کتاب یک دغدغه بود و من بیشتر از اینکه بخواهم قصه بگویم، می‌خواستم دغدغه‌ام را روایت کنم. قالب قصه را برای روایت دغدغه‌ام انتخاب کردم. من با گفته آقای سلیمی موافقم که در فصل ظرفیت رمان شدن را داشت البته باید به این واقعیت هم اشاره کرد که جوان نسل امروز خیلی حوصله رمان‌های مفصل را ندارند. پس سعی کردم یک دغدغه را داستانوار بگویم یعی هشت برهه تاریخی را با یک نخ تسبیح به هم وصل کنم که مفاهیمی مثل غیرت ملی، عزت ملی، در میدان بودن علما و مردم را بتوانم بیان کنم و فردی که کتاب را مطالعه می‌کند وقتی که آن را بست حس کند که انقلاب اسلامی از دل چه کوران و حوادثی شکل گرفته است و این عزتی که داریم ثمره خون دل‌هاست.
 
نویسنده کتاب «دختر مو شرابی» درباره بازخورد افراد جامعه نسبت به اثرش، تصریح کرد: در شروع نوشتن کتاب دوستان پیشنهاد دادند که یا سراغ اساتید داستان‌نویسی بروم یا منابع داستان‌نویسی. من یک جورایی لجبازی کردم و گفتنم که می‌خواهم با اندوخته خودم و مطالعاتم در حوزه تاریخ و سیاست این اثر را بنویسم. امروز که دارم صحبت برخی از اساتید را می‌شنوم و برخی منابع مرتبط را می‎خوانم می‌بینم خیلی نکات جدی‌ای وجود دارد که باید در حوزه داستان‌نویسی استفاده کرد. اما با این وجود بازخورد عموم مخاطبان خیلی خوب و امیدوارکننده بود. از شخصیت‌های سیاسی گرفته تا مخاطبان فضای مجازی به‌طوری که هفته پیش کتاب به چاپ چهارم رسید.
 
حسین‌زاده در پایان گفت: آنچه انقلاب اسلامی به ما آموخت، نگاه ایدئولوژیک است. ما هنر را ابزاری برای بیان ترویج انقلاب اسلامی، ترویج دین و ... باید استفاده کنیم. همه کسانی که دستی در هنر دارند، مؤظف به انجام آن هستند. حاتمی‌کیا در جشنواره فیلم فجر گفت: «من سرباز انقلاب اسلامی هستم.» امیدورام که به من این سعادت و برکت را بدهد تا برای انقلاب قدم بزنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها