دومين روز همايش بينالمللی سنایی امروز (چهارشنبه ۱۱ دی) طي نشستهایی با عناوين «آراي كلامی، مذهبی سنايی»، «حكيمان، فيلسوفان، شاعران و سنايي»، «جامعهشناسي شعر سنايي و شيوههاي شاعری» به كار خود ادامه داد._
این پژوهشگر یادآور شد: سنايي 31 سال پيش از خيام به دنيا آمده و 10 سال پيش از خيام دنيا را وداع گفته است. اين دو از منظر زبان، هر دو فارسي دري گو هستند و از ضمير آنها سبزههايي روييده كه هيچ گاه خشك نميشوند.
وي افزود: سنايي، مرد بزرگ عرفان و اساسگذار عرفان و خيام، رند و سخنگر است و هر دو خدا را يكه و يگانه بيان كردهاند.
نظيرآتش ادامه داد: در قياس رباعيهاي اين دو شاعر و عارف، عشق، محبت، عرفان، وفاداري و... هماهنگيهاي زيادي وجود دارد؛ ولي خيام جهان مادي را بيشتر جانبداري ميكند و زندگي دنيا را بيشتر مطرح ميكند.
در ادامه اين نشست مقالهاي كه توسط مهين پناهي نوشته شده بود، قرائت شد. عنوان اين مقاله "توجهات سنايي به انديشههاي امام محمد غزالي در كيمياي سعادت" نام داشت.
تاثيرپذيريهاي سنايي از تعاليم و انديشه ديني و قرآني غزالي، از مواردي بود كه در اين مقاله به آن پرداخته شده بود. بنا به این مقاله، سنايي پايبند شريعت است و پيش از وي، غزالي، متابعت از شريعت را مايه سعادت بشر ميدانست.
شريفي نويسنده ديگر اين مقاله و خواننده آن، با بيان اينكه سنايي حديقه را بر اساس كيمياي سعادت به نگارش درآورده، گفت: غزالي تنها كسي بوده كه واژه عشق را در ارتباط با رابطه بين انسان و خدا در كيمياي سعادت به كار برده و بعدها اين واژه از سوی عارفان ديگر از جمله سنايي استفاده شده است.
شريفی گفت: غزالي و سنايي در تحول مضامين شعري در ادب فارسي بنيانگذار عرفان براساس تعاليم ديني هستند.
اين نشست تخصصي با سخنراني دكتر احمد گلي با قرائت مقاله «سنايي و خاقاني، سنايي و حافظ» ادامه داشت. وي با اشاره به جايگاه شاعري سنايي گفت: در تاريخ شعر فارسي كمتر شاعري مانند سنايي تاثيرگذار بوده است. در ديوان صائب، شاعر با ابياتي به استقبال غزلهاي سنايي رفته است.
گلي به شباهتهاي كلامي و مضمون در اشعار اين دو شاعر (صائب و سنایی) اشاره كرد و توضيح داد: بين اين دو شاعر هماننديها و همسانيهايي در موسيقي بيروني كلامي و نيز در قالب و محتوا ديده ميشود. نیز، هر دو در سطح بالايي از صنايع ادبي استفاده كردهاند.
وي با اشاره به تازهتر بودن زبان صائب تاكيد كرد: با فاصله زماني بين زندگي سنايي و صائب، طبيعي است كه زبان صائب نوتر باشد. در سطح ادبي هم هر دو با زباني بديع به زيباييشناختي شعر توجه داشتهاند.
اين محقق در ادامه گفت: اتحاد مضمون در غزلهاي سنايي بيشتر است. در مجموع صائب كوشيده كه شعر خود را به شعر سنايي نزديك كند و درحد بالايي هم موفق بوده. او بارها ارادت خود را به سنايي مطرح كرده است.
آخرين سخنران اين نشست، خديجه حاجيان بود كه به قرائت مقالهاي با عنوان «وامگيري حافظ از سنايي» پرداخت.
وي دراينباره به تشابهات مضموني در اشعار شاعران كلاسيك فارسي اشاره كرد و توضيح داد: اگر ما در شعر دو شاعر به مضامين مشابه برخورد كنيم، این امر بر اين واقعیت دلالت دارد كه يكی از این دو شاعر از ديگری تاثير پذيرفته. چرا كه حكما و شاعران ما براي آنكه ميخواستند شعر خوب بگويند، از شاعران قبل از خودشان هزاران بيت شعر در ذهن داشتند.
حاجيان با بيان اينكه حافظ و سنايي در مطرح كردن عشق خيلي به هم نزديكند، شباهت و تقابل عشق را نيز در اشعار و نگرشهاي اين دو به هم نزديك دانست و اضافه كرد: علاوه بر مضامين مشترک مربوط به عشق، در شعرهای اين دو شاعر در حوزه مباحث كلامي مانند قضا و قدر و جبر و اختيار و..، شباهت فكري بسیار وجود دارد.
اين محقق شباهتهاي ديدگاهي و نگرشي بين شاعران و عارفان ايراني را اين گونه شرح داد: حافظ و سنايي در رابطه با هماهنگي بين علم و عمل و فضل و هدايت و عنايت الاهي و...، در اشعارشان، و نیز به دليل آبشخور و پيشينه يكسانی كه متاثر از مضامين عرفاني است، رويكردي مشابه دارند. البته با تحقيق بیشتر ميتوان اين تاثيرات را در آثار ديگر شاعران كلاسيك فارسي هم به وضوح نشان داد.
نظر شما