چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۷
رفتن بماند برای وقتی دیگر

نوش‌آفرين انصاری در بزرگداشتی که به پاس 40 سال تلاش برای او برگزار شد گفت: ما کتابدارها دوست داریم که جلسات خود را در کتابخانه برگزار کنیم؛ به روح ما قوام می‌بخشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مراسم بزرگداشت «قلب مهربان شورای کتاب کودک» به پاس چهل سال تلاش نوش‌آفرین انصاری در آستانه هشتادمین زادروز او، در کتابخانه ملی با حضور نوش‌آفرین انصاری، محمود دعایی، هوشنگ مرادی‌کرمانی، توفیق سبحانی، علی‌اصغر سیدآبادی، ابراهیم عمرانی، مهدی محقق، پندار خمارلو، علی میرفخرایی، محمدرضا منصوری، فرامرز مسعودی، مجتبی میرطهماسب، فرهاد حسن‌زاده،  محمدرضا بهزادی، زهره قائنی، ثریا قزل ایاغ، شهرام اقبال‌زاده و ... برگزار شد.
 
ماجرای میرزا مسعود؛ جد نوش‌آفرین انصاری
در ابتدای این نشست محمدرضا بهزادی، پژوهشگر حوزه تاریخ، درباره خانواده انصاری توضیحاتی ارائه داد و گفت: اگر بخواهیم به پیشینه خانواده انصاری به‌خصوص مسعود انصاری بپردازیم باید به اواخر حکومت صفوی برگردیم که تعدادی از افراد این خانواده از جمله شیخ الاسلامی، مصدر برخی از خدمات شهر شدند. در دوره‌های بعدی افراد بزرگی از این خانواده به دنیا آمدند و پست‌های مهمی را برعهده گرفتند.

او ادامه داد: عبدالحسین مسعود انصاری، پدر خانم انصاری در صفحات نخست کتاب خود عنوان می‌کنند که ما به جای ابن عبدالله منصوب هستیم. در تاریخ دوران قاجار دو وزیر امورخارجه انصاری داریم؛ یکی میرزا مسعود است که جد بزرگوار خانم انصاری است. 

بهزادی با اشاره به اینکه میرزا سلیمان دارای چند فرزند بود که مهمترین آن‌ها میرزا عبدالرحیم انصاری است، بیان کرد: به صورت سنتی از اواخر دوره صفوی بخشی از میانه در تصرف این خانواده قرار گرفت. میرزا عبدالرحیم که سمت مستوفی آذربایجان را داشت، پسری به نام میرزا مسعود دارد. مشهور است، در دوره‌ای دنبال مترجم نامه‌های فرستاده شده از فرانسه برای عهدنامه ترکمنچای می‌گشتند از جوانی به نام میرزا مسعود کمک می‌گیرند، او بعدها در تهران به دربار فراخوانده می‌شود و در اواخر دوره فتحعلی‌شاه و محمدشاه و مدت کوتاهی در دوران ناصری سمت وزیر امور خارجه را برعهده می‌گیرد.

او افزود: میرزا  مسعود در سفر مشهور  امیرنظام زنگنه و میرزاتقی‌خان فراهانی و چند نفر دیگر برای عذرخواهی قتل گریبایدوف به روسیه سفر می‌کنند و در آنجا تصویری از او کشیده می‌شود که تنها تصویری است که از او وجود دارد .

به گفته بهزادی، میرزا مسعود جد این خانواده دارای فرزندان متعدد بود، بعد از فوت فتحعلی خان قاجار با ضیا‌السلطنه با دختر فتحعلی شاه ازدواج کرد، او ادامه داد: ضیاالسلطنه از شاهزادگان مهم قاجاریه است و نامه‌های فتحعلی شاه معمولا به خط ضیا‌السلطنه است.  

بهزادی با اشاره به اینکه میرزا مسعود از ضیاالسلطنه دارای فرزندانی می‌شود، بیان کرد: در میان فرزندان علی قلیخان مشاور الممالک انصاری از باقی شاخص‌تر است. او دورانی را همراه پدر در سفارت گرجستان می‌گذراند و مدتی به عنوان مترجم وارد دستگاه دولتی می‌شود.

او در پایان با اشاره به دقت نوش‌آفرین انصاری در کارهایش گفت: از میان فرزندان او، مرحوم عبدالحسین مسعود انصاری پا به عرصه وجود می‌گذارد. مسلط به زبان انگلیسی می‌شوند و یادداشت‌های مهمی از ایشان برجای می‌ماند. چیزی که در این یادداشت‌ها مهم است، دقت آن‌ها است که مطالب تاریخی با ارزشی دارد.
 
کتاب، سطحی از هستی است
مهدی یوسفی، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه کودکان سخنران بعدی این مراسم بود. او با بیان اینکه درباره واقعیت‌هایی که شاهدش بوده، سخن خواهد گفت، بیان کرد: برای نخستین بار در دهه ۳۰ تلاش‌هایی برای منظم کردن ادبیات کودک شکل گرفت، این تلاش‌ها در دهه ۴۰ نهادینه شد و نهادهایی به وجود آمد که شورای کتاب کودک یکی از نهادهای اصلی از آن میان است. وقتی به سابقه ادبیات کودک نگاه می‌کنیم می‌بینیم اینجا تلقی متفاوتی از کتاب در ادبیات کودک ما وجود دارد. فکر می‌کنم این، آن چیزی است که به ادبیات کودک ما بالندگی و توان داده است تا کارهای زیادی انجام دهد.

به گفته یوسفی، کتاب در ادبیات کودک از دهه ۴۰ به عنوان رسانه و واقعیت شناخته شد؛ اتفاقی که در دیگر حوزه‌های علوم انسانی رخ نداد. او در ادامه سخنانش با اشاره به گفته‌های انصاری اظهار کرد: خانم انصاری جایی توضیح می‌دهند که به کتاب می‌توان نه به عنوان شی و محتوا بلکه به عنوان سطحی از هستی نگاه کرد؛ آن بخش هستی که مکتوب می‌شود. اگر به این معنی به کتاب نگاه کنیم، کتاب موجودیتی پیدا می‌کند فراتر از محتوایش و فراتر از شی بودنش. کتاب  واقعیت اجتماعی است که ما را به هم پیوند می‌زند، ما را می‌سازد و باعث می‌شود بتوانیم با هم گفت‌وگو کنیم.

یوسفی در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه در اوایل دهه۴۰ عده‌ای که درگیر مسائل تربیتی بودند بحثی را درباره اهمیت خواندن راه انداختنند، گفت: این بحث گره می‌خورد با بحث‌های دیگر که کتاب را در ارتباط با کتابخوانی و توزیع کتاب و در رابطه با ترفیع ادبیات کودک قرار می‌داد.

او ادامه داد: این فکر که در ادبیات کودک وجود داشت، به شبکه‌ای جان داد که بتواند به کتابدار، کتابخوان و کسی که کتاب را تولید می‌کند، به عنوان مجموعه نگاه کرد. این روند باعث اتفاق مهمِ گره خوردنِ رشته کتابداری به ادبیات کودک شد. اگر این پیوند اتفاق نمی‌افتاد تصور ما از ادبیات کودک تا این حد گسترده نبود.

به گفته یوسفی پیوند کتابداری و ادبیات کودک تا امروز ادامه داشته است. او افزود: ما می‌گوییم شورای کتاب کودک و نمی‌گوییم شورای ادبیات کودک. شورای کتاب کودک بیش از اینکه خود را محدود به تولید کتاب کند، به ترویج و توسعه کتاب می‌پردازد؛ به تربیت کتابدار و تنظیم موادی که در کتابداری و کتابخانه‌ها به‌کار می‌آید و می‌تواند کودکان را به کتاب متصل کند.

او افزود: در اثر این پیوند است که انجمن نویسندگان کودک و نوجوان جشنواره کتابخانه‌های خانگی برگزار کند اما انجمن بزرگسالان ما چنین کاری نمی‌کند. پیوند بین ادبیات کودک و مسأله کتاب به عنوان مسأله هستی کار می‌کند. فکر می‌کنم گفتن ندارد که بانی آن کیست و در چه فضایی شکل گرفته است.
 
دوستی و فداکاری را جشن بگیریم
در ادامه نشست پیام  الیزابت پیچ، یکی از اعضای هیات مدیره دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان، خطاب به نوش‌آفرین انصاری(نوشین) پخش شد که بدین شرح است: نوشین عزیزم با اینکه تو یکی از اعضای فعال هیات مدیره دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان، در سال‌های ۱۹۸۶  تا ۱۹۹۰ بودی اما نخستین دیدار ما به کنگره بین‌المللی دهلی نو در ۱۹۹۸ بازمی‌گردد.  من تازه کارم را در ibby از سال ۱۹۹۷ آغاز کرده بودم. ما یک دیگر را در یکی از هتل‌های زیبای هند ملاقات کردیم. تو با مهربانی با من، یکی از اعضای دفتر بین‌المللی رفتار کردی و آن خاطره در ذهن من حک شد و از آن زمان تا کنون ارتباط همیشگی‌مان را حفظ کردیم تا سال گذشته به تهران سفر کردم و موفق شدم که کارهایی که در این ۴۰ سال انجام دادی یا بانی آن بودی، ببینم. مهد کودک‌ها، شورای کتاب کودک، فرهنگنامه و فعالیت‌های زهره در موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، و طرح با من بخوان 20 سال برنامه‌ریزی که نتیحه‌اش بازگشایی موزه کودک بود.

در ادامه این پیام آمده است: اما تو نوشین عزیزم مرکز تمام این امور بوده و هستی. نگاه باز تو موجب شکوفایی شعبه ایران بوده است. باید بیشتر جشن بگیریم و فقط منتظر جشن تولد نباشیم. 80 سالگی سن بسیار خاصی است اما ما باید هر زمان توانستیم دوستی و فداکاری را جشن بگیریم. امروز به تو و تمام دوستانم در ایران فکر می‌کنم. دوست عزیزم تولدت مبارک و از تو ممنونم.
 
45سال مدیریت بحران
ثریا قزل ایاغ، نویسنده کتاب کودک با اشاره به پیشینه 57 سال فعالیت نوش‌آفرین انصاری سخنانش را آغاز کرد و گفت: بر این باورم هر کدام از مهمانان در طول زمان جرعه‌ای از رود مهرورزی او نوشیده باشند، سخنانی برای گفتن دارند. من از آنچه درکنار او مشاهده و تجربه کرده‌ام و آموخته‌ام سخن می‌گویم.

قزل ایاغ در ادامه داستان آشنایی خود با نوش‌آفرین انصاری را تعریف کرد: داستان او و من از یک نامه کوتاه رسمی چند خطی تقاضای کار به مدیر گروه کتابداری دانشگاه تهران در بهار 1353 آغاز شد. چراکه منجربه دریافت پاسخ کوتاه و مختصر و شگفت‌انگیز و سرنوشت‌سازی شد «برای تدریس ادبیات کودکان تحصیلات دانشگاهی کافی نیست، لازم است مدتی در ایران با آثار این حوزه بیشتر آشنا شوید». آمدم و به کار دیگری مشغول شدم اما دلم در گرو کار برای کودکان بود.

وی افزود: در دی‌ماه 1353 مرا برای شرکت در جلسه سالگرد شورا دعوت کرد. برای نخستین بار او را دیدم. او بود که دستان مرا در دستان افرادی قرار داد که امکان دسترسی به کتاب‌های خوب برای کودکان و ساخت کتابخانه‌ها برای مدارس را فراهم کرد.

او ادامه داد: فراخوان دوم او زمان استقرار شورای کتاب کودک در ساختمان ایرانشهر بود. با دانشجویان کتابداری آمده بود و بسته‌های کتاب می‌آمد و در کتابخانه شکل می‌گرفت و برای من کتابخانه کاری فرعی شد زیرا فرصتی مغتنم برای خواندن و خواندن کتاب‌های کودک ایرانی را به دست آوردم.

قزل ایاغ با اشاره به توصیه انصاری در سال 54 برای ثبت درخواست شرکت در گروه کتابداری دانشگاه تهران، گفت: همچنین در سال 55 به من ماموریتی داد که برایم باورپذیر نبود. او که برای ادامه تحصیل عازم سفر بود، به من ماموریت داد تا پایان دوره عضویت او در هیات مدیره شورا جای او در جلسات هیات مدیره شرکت کنم چراکه حضور یک کتابدار را در جلسه‌های هیات مدیره لازم می‌دانست.

او در پایان سخنانش بیان کرد: در این 45 سال همواره از او مدیریت بحران دیدم؛ می‌گفت آنچنان بر خودت مسلط باش که بر امور مسلط شوی. هنر او، دیدن کورسویی در دل تاریکی‌ها بود و هست.
 
در ادامه؛ گروه فرهنگی و هنری «آوای مهر» اجرایی داشت. رهبر این گروه کاوه مقدم، روانشناس کودکان استثنایی و هنردرمانگر است. ابتدا زهرا امیری دکلمه‌ای خواند، سپس تکنوازی پیانوی امیرحسین شیرازی بود که قطعه شکار آهو را نواخت و بعد تک‌نوازی پیانوی محمدامین محمدی که قطعه خواب‌های طلایی را نواخت. در ادامه روح الله طاهری دکلمه خواند. تکنوازی پیانوی امیرحسین عبدالهی‌نژاد با قطعه کورال شادی در ادامه انجام شد و بعد از او تورج سهرابی‌حق‌دوست قطعه کرخه تا راین را نواخت. هنرجویان در پایان، قطعه «دلیار» را به خانم انصاری تقویم کردند.
 
عصبانی شدنت تو را مانند گربه سیاه زشت می‌کند
زهره قائنی، نویسنده و پژوهشکر ادبیات کودک در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به اینکه در این روزها بیش از هر زمان درگیر موضوع تاریخ فرهنگ کودک است، گفت: در سه ماه گذشته درگیر راه‌اندازی موزه کودکی بودیم که یک ماه است تاسیس شده است. این موزه سرشار از روایت است و اکنون در اینجا یکی از این روایت‌ها را برای شما بازگو می‌کنم.

وی ادامه داد: آن‌ها که به موزه کودکی آمده‌اند شاید عکس‌ها و اسباب‌بازی‌ها را دیده‌اند. میان این بازیچه‌ها، گربه‌ای خودنمایی می‌کند که جدای از ارزش تاریخی آن، ارزش مادی گزافی هم دارد. این گربه سیاه، شناسنامه دارد، ساخت یکی از شرکت‌های بزرگ اسباب‌بازی در هلند است و از سوی احمد میرفندرسکی هدیه شده. پدر خانم انصاری سفیر هلند بود و همواره با میرفندرسکی بحث ادبی داشت و نوشین خانم جوان عصبانی می‌شد. میرفندرسکی در یک مهمانی شام این گربه را به نوشین هدیه کرد و گفت عصبانی شدنت در بحث‌ها تو را مانند این گربه سیاه، زشت می‌کند. این شایسته یک دختر جوان نیست. او به نشان صلح این گربه را به نوشین هدیه کرد.

او ادامه داد: زمان گذشت تا اینکه خانم انصاری در آستانه 80 سالگی خانمی صبور و صلح‌طلب است. نقش مادر و پدر و شیوه تربیتی آن‌ها در خانواده، نوش‌آفرین انصاری را در این جایگاه قرار داده است. او در بنیانگذاری شورای کتاب کودک نقش به‌سزایی داشت. شورای کتاب کودک در شکل‌گیری ده‌ها نهاد همانند خود از خانه کتابدار تا مادران امروز و ... نقش داشت.
 
مدیریت پویاترین شعبه دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان 
در ادامه این مراسم، پاتریشیا آلندانا، یکی دیگر از فعالان دفتر بین‌المللی کتاب در پیغام تصویری، تولد نوش‌‌آفرین انصاری را تبریک گفت و ادامه داد:
نوشین عزیز تولدت و سالگرد 40 سال فعالیت مبارک. بدون شک یکی از پویاترین و فعال‌ترین شعب دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان توسط تو اداره می‌شود. ای‌کاش مردم از سراسر دنیا آنچه تو به عنوان مشوق و مروج در شورای کتاب کودک در قالب پروژه‌ها انجا دادی می‌دانستند.

وی افزود: سفر سال 2011 در ایران و ملاقات با تو همکارانت سفری به‌یادماندنی بود. تو واقعا شجاع هستی و هرگز آن سفر مهیج به کابل برای دیدن مهندس یوسف را فراموش نمی‌کنم.
 
در ادامه رادمهر رامین کودک، هنرمند به تکنوازی پیانو پرداخت. پس از آن رونمایی از سه کتاب انجام شد؛ « زندگی من، تاریخ معاصر ایران و جهان» جلد اول از یک مجموعه 6 جلدی که خاطرات پدر نوش‌آفرین انصاری است، کتاب «با مهاتما گاندی شروع شد» درباره اینکه چه چیزی در انصاری اندیشه صلح را آغاز کرد و کتابچه «شورا و فرهنگنامه» برای معرفی فعالیت‌های شورا و اینکه چگونه شکل گرفت. در این رونمایی نوش‌آفرین انصاری، هوشنگ مرادی کرمانی، زهره قائنی، محمدرضا بهزادی و ثریا قزل ایاغ حضور داشتند. همچنین نمایندگان انجمن کتابداران تابلویی به انصاری اهدا کردند و پیام خود را خواندند.
 
انصاری هیچگاه بازیکن تنها نبود
در ادامه پیام تصویری جهان حلو، مدیر دفتر کتاب‌های نسل جوان فلسطین پخش شد. در این پیام آمده است: اغراق نیست اگر بگویم خیلی دوست داشتم در این جشن خاص همراه شما باشم. او اشتیاق زیاد در شکل‌گیری شعبه ملی فلسطین داشت. خیلی آرام و بی‌صدا با حقوقدان‌ها صحبت کرد که ما و مردم فلسطین یک ملت هستیم. او مرا با فروتنی و عشق با دیگران تحت تاثیر قرار داد. انصاری هیچگاه بازیکن تنها نبود و همیشه می‌خواست با دیگران بدرخشد. همچنین بسیار شگفت زده شدم وقتی دیدم او چقدر با همسایگانش، دوستانش و افرادی که با او در ارتباط‌اند مهربان است. نوشین خیلی دلم برایت تنگ شده و هیچ گاه سفر به جزیره نامی را فراموش نمی‌کنم.
 
سپس پیام تصویری هستی محقق، دختر خانم انصاری پخش شد:
او علاوه بر همه فعالیت‌ها در خانه، شورای کتاب کودک و روابط اجتماعی قوی داشت. می‌توانست زمانش را مدیریت کند. می‌توانست به همه کارهایش در یک روز برسد. و من درباره اینکه چگونه می‌توانست همه کارها را انجام دهد با شما صحبت می‌کنم. او برنامه‌ریزی خیلی خوبی داشت. لیست می‌نوشت و هنوز هم می‌نویسد. به وقت کار، هیچ‌وقت منفی‌گرا نیست و با انرژی مثبت کار انجام می‌دهد. به یاد ندارم او شکوه و شکایتی از زیادی کار کرده باشد.
 
کتابخانه به روح ما قوام می‌بخشد
نوش‌آفرین انصاری سخنران پایانی مراسم بود، او گفت: از دکتر بروجردی که جلسه داشتند و نتوانستند با ما بمانند تشکر می‌کنم. ما کتابدارها دوست داریم که جلسات خود را در کتابخانه برگزار کنیم؛ به روح ما قوام می‌بخشد.

وی بیان کرد:در 20 سالگی دبیری‌ام اشارتی به واگذاری این سمت داشتم و بزرگان روی ترش کردند و امر به ماندن. 20 سال دیگر هم گذشت و باز زمزمه واگذاری داشتم. این‌بار هیچکس هیچ نگفت و هیچکس نگفت خیر و هیچکس نگفت بمانید و من امیدوار شدم.

او ادامه داد: طرح جشن مطرح شد و من از 95 درصد از برنامه بی‌خبر بودم. زمانی که بحث تولد را بعد از 40 سالگی دیدم، این جریان مخفی را حس کردم و فهمیدم برنامه‌ای است برای ماندن. اما اینقدر ظریف اجرا شد که سخت بود بدانم چطور شد. رفتن باید بماند برای وقتی دیگر.

انصاری گفت: مهندسان این برنامه پندار خمارلو، علی میرفخرایی و محمدرضا منصوری هستند که از تک تک آنها تشکر می‌کنم. برنامه متنوعی بود. پیام دوستان خارج را نشنیده بودم.

وی با اشاره به توجهی که به کانال «مامان توران» دارد، افزود: هر روز صبح به کانال مامان توران سر می‌زنم تا ببینم مامان توران به من چه می‌گوید. این کانال خانم میرهادی است که خانم میرفخرایی سخنان او را گزینش و در این کانال منتشر می‌کنند. پیام امروزم این بود «مگر به تنهایی می‌توان کار کرد؟»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها