دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۲:۰۹
علامه طباطبایی نظریه اعتباریات را در نقد تجربه‌گرایی مطرح کرد

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، پژوهشگر حوزه دین در نشست بررسی کتاب «واقعیت اجتماعی و اعتباریات از دیدگاه علامه طباطبایی و جان سرل» گفت: علامه طباطبایی نظریات اعتبارات را به عنوان یک نظریه معرفت‌شناسی در نقد تجربه‌گرایی مطرح کرد.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «واقعیت اجتماعی و اعتباریات از دیدگاه علامه طباطبایی و جان سرل» عصر یکشنبه 20 اسفند با سخنرانی منصوره اولیایی نویسنده کتاب، حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا، پژوهشگر و نویسنده حوزه دین و محمدامین قانعی‌راد، رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران در محل این انجمن برگزار شد. 

در ابتدای این نشست اولیایی توضیحاتی درباره کتابش ارایه کرد و گفت: از نظر علامه، اعتباریات اجتماعی متناسب با اهداف اجتماعی تولید می‌شوند. در واقع از نظر وی این اعتباریات تولید انگیزش و قدرت می‌کنند و بنابراین لازمه پیشرفت بشری هستند.

وی افزود: سرل، رویکرد طبیعت‌گرایی و زبان‌شناسی دارد اما علامه طباطبایی از مساله جوهری در فلسفه اسلامی متاثر است. همچنین هر دو آن‌ها دغدغه دفاع از رئالیسم را داشتند. 

اولیایی یادآوری کرد: به زعم علامه  طباطبایی، نخستین پله در ساخت واقعیت اجتماعی، زبان است. او بسیار به جنبه اجتماعی زبان توجه دارد البته قاعده اعتبار، زبانی نیست بلکه ادراک ذهنی است اما به این دلیل که در اجتماع ادراک می‌کنیم و در این ادراک نیاز به تفهیم و تفهم داریم زبان وارد گود می‌شود. هر دو این اندیشمندان، حیوانات را دارای واقعیت اجتماعی و موجوداتی اعتبارساز می‌دانند. علامه در سیر تولید واقعیت اجتماعی معتقد به سلسله مراتب است بر این اساس که معانی و مفاهیم اجتماعی مانند آجرهایی هستند که روی هم گذاشته شده‌اند، اما سرل چنین سلسله مراتبی را قایل نیست.

وی به عنوان نتیجه‌گیری گفت: به اعتقاد من علامه طباطبایی سلسله مرابت شکل‌گیری واقعیت اجتماعی را بهتر از سرل بیان کرده است.

قانعی‌راد سخنران دوم این نشست بود. وی گفت: سرل یکی از پیشگامان فلسفه جامعه قلمداد می‌شود. این فلسفه که با فلسفه جامعه‌شناسی متفاوت است به دنبال اصل بنیادینی است که جامعه را تشکیل می‌دهد و آن را حفظ می‌کند. در واقع فلسفه جامعه به دنبال مکانیزم واحدی است که جامعه بر مبنای آن شکل می‌گیرد. این مکانیزم را می‌توان در سایر موارد نیز یافت؛ برای مثال در علم شیمی دنبال واحدی می‌گردند که مواد را تشکیل می‌دهد.

قانعی‌راد ادامه داد: علامه مجموعه‌ای از اعتباریات اجتماعی مانند خوب و بد را برمی‌شمارد که پیش از اجتماع بوده‌اند و زبان را نیز از اعتباریات بعد از جامعه می‌داند. همین تفکیک‌ها مانع از رسیدن به فلسفه جامعه می‌شود.
وی با اشاره به اعتباریات غیراجتماعی از منظر علامه طباطبایی گفت: این اعتباریات غیراجتماعی که علامه برمی‌شمارد از کجا می‌آیند؟ وی مجموعه‌ای از اعتباریات را برمی‌شمارد که فرازمینی و فرازبانی هستند. آیا علامه در اینجا از فلسفه جامعه فاصله نمی‌گیرد؟ اساسا چگونه می‌توان گفت که خوبی و بدی، هیچ نوع اعتبار اجتماعی نیستند؟ تعریف‌های علامه از اعتباریات می‌تواند بر فقه شرع ما تاثیر داشته باشد.

قانعی‌راد با بیان این‌که علامه طباطبایی شرعیات را یک امر حقیقی می‌داند که ارتباطی با جامعه ندارد، گفت: هر چیز مقدسی آیا توسط یک برساخت، مقدس می‌شود یا تقدس آن حقیقی است؟‌ آیا بنا بر اعتبار مذهبی این تقدس وجود دارد یا این تقدس در ذات آن‌هاست؟

سپس قائمی‌نیا گفت: علامه طباطبایی نظریات اعتباریات را در مواجهه با دو جریان مهم فلسفه غرب به عنوان یک نظریه معرفت‌شناسی مطرح کرد. او اعتباریات را یک نوع ادراک می‌داند و معتقد است ما یک نوع از اعتباریات داریم که عقل‌گراها در غرب و دنیای اسلام به آن توجه نکرده‌اند.

وی با بیان این‌که علامه طباطبایی اعتباریات را در نقد تجربه‌گرایی مطرح کرد، گفت: او در مقام نقد این جریان این نظریه معرفت‌شناختی را مطرح کرد که ادراکات ما دو دسته‌اند؛ برخی حقیقی و برخی اعتباری هستند، ایده‌ای که می‌تواند فلسفه را متحول کند.

این نویسنده و پژوهشگر یادآوری کرد: اعتباریات معانی گوناگون دارند و آن اعتباریات مد نظر علامه از نوع ادراکات حقیقی نیستند. او اعتباریات را به قبل و بعد از اجتماع تقسیم می‌کند و مقصودش این است که مواردی مانند وجوب و حسن و قبح مجموعه‌ای از واقعیت‌ها هستند که ما از حیث این‌که اجتماعی هستیم آن‌ها را درک نمی‌کنیم. یعنی هرچند در جامعه درک می‌شوند اما عقل اجتماعی آن‌ها را درک نمی‌کند.

وی با اشاره به تناسب نظریات سرل با جامعه معاصرش گفت: سرل عقادیش را در مواجهه ان دیدگاه ساختی‌گرایی که در آن دوران رایج بود مطرح کرد.

قائمی‌نیا با بیان این‌که سرل با اتکا به سنت تحلیلی می‌کوشد از نوعی رئالیسم دفاع کند، گفت: تفاوت مهم سرل و علامه این است که سرل سرشت زبانی به واقعیت اجتماعی می‌دهد اما علامه سرشت ادراکی را برای آن در نظر می‌گیرد. سرل اعتباریات را معلول زبان می‌داند و با توجه به سرشت زبانی واقعیت اجتماعی می‌خواهد به نحوی از واقعیت اجتماعی دفاع کند.

وی افزود: به زعم علامه، اعتباریات ریشه در واقعیات و حقیقت دارد بنابراین اعتباریات نیز به نحوی به حقیقیات برمی‌گردد. دغدغه هر دو فیلسوف رئالیسم و دفاع مجدد از آن بود، زیرا جریان‌های رایج در قرن بیستم رئالیسم را تضعیف کردند و به یک معنا هر دو آن‌ها مشغول بازسازی مجدد رئالیسم شدند.

قائمی‌نیا در پایان به اعتبار زکات در جوامع مختلف از نظر علامه اشاره کرد و گفت: از نظر علامه، خداوند امر به پرداخت زکات می‌کند و این اعتبار به یک حقیقت بازمی‌گردد. علامه با خود حکم زکات کار دارد و حکم را یک نوع اعتباریات می‌داند که به یک حقیقت برمی‌گردد. علامه، نظری درباره اجتماعی بودن این اعتباریات ندارد اما شهید صدر بحث اجتماعی بودن فقه را مطرح کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها