یکشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۹
«اوسنه‌ی گوهرشاد»؛ روایت مبانی انسان‌شناسی امام رضا(ع)

سعید تشکری در رمان «اوسنه‌ی گوهرشاد»، با نگاهی لطیف و قلمی شیوا، رفتار قهرمانان داستانش را بر مبنای سیره رضوی شکل داده و باورمندی و ارادت مردمان مشهد را به امام رضا (ع) در جریان واقعه مسجد گوهرشاد به‌طرز بارزی به نمایش می‌گذارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)در بوشهر، الهام بهروزی- «اوسنه‌ی گوهرشاد» نوشته سعید تشکری یکی از آثاری است که به‌شکلی موجز به وصف واقعه خونین مسجد گوهرشاد در تیرماه 1314 می‌پردازد و به‌صورت نامحسوس سیره رضوی را در کردار برخی از شخصیت‌ها و قهرمانان خود بازنمایی کرده است. این رمان که به‌شکل فانتزی به رشته تحریر درآمده، واقعیت را با تخیل آمیخته و دورنمایی از زیست و باورمندی مردم مشهد و ارادتشان را به امام هشتم شیعیان و همچنین گوهرشاد، بانوی خیّر، متفکر و باورمند عصر تیموریان را به نمایش می‌گذارد و در کنار آن، به تجددگرایی در عصر رضاشاه و تناقض آن با زندگی دین‌محور مردمان این شهر مذهبی پرداخته است.

زنده‌یاد تشکری که جزو نویسندگان آیینی و البته نوپرداز و تاریخ‌گرا بود، در این اثر تلاش کرده تا فروپاشی مبانی انسانیت را در سال 1314 هجری شمسی به ضرب و زور عمال رضاشاه در مشهد بنگارد. او با تقابل دو داستان در این اثر، از یک سو تصویرهای خلاصه‌ای را از تلاش رضاشاه و دست‌نشانده‌اش در خراسان؛ یعنی فتح‌الله پاکروان و همسرش امینه پاکروان (زن تجددخواه استاندار وقت خراسان در دوران پهلوی اول) برای کشف حجاب ارائه کرده و از سوی دیگر، مقاومت مردم آزادی‌خواه و دیندار مشهد را در برابر سیاست‌های غلط او و پذیرش کلاه شاپو‌(کلاه فرنگی) به تصویر کشیده است.

تشکری در این اثر، با زبانی صمیمی، ساده و روان و با اشراف بر تاریخ سیاسی و دینی این نقطه از کشور، روایتی را می‌آفریند که برای مخاطب هیجان‌انگیز است. او با پرداختی مدرن، واقعه تلخ حمله به مسجد گوهرشاد و کشتار مردم مسلمان را ترسیم کرده که به دستور فتح‌الله پاکروان، استاندار وقت مشهد -که فردی تجددگرا و جاه‌‎‌طلب بوده- صورت گرفت.

این رمان به نوعی پرتره‌ای از تاریخ سیاسی دوره پهلوی اول را به نمایش می‌گذارد و نویسنده‌ برای نمایش تاثیرگذاری زنان در تاریخ سیاسی و مذهبی ایران، دو شخصیت زن را محور اثر قرار می‌دهد؛ یکی از زنان گوهرشاد بیگم؛ زنی از دودمان تاتارهاست که آوازه نیکنامی و کارهای خیرخواهانه‌اش هنوز که هنوز است در گنبد دوار گیتی دهان به دهان می‌چرخد و تحت تاثیر سیره امام رضا‌(ع) در عهد جور حکام تیموری، کرامت انسانی را به‌شکلی مبسوطی در کردار، رفتار و گفتار خود نمایان می‌کند و دیگری هم امینه پاکروان بود که ریشه‌ای ایرانی و تربیتی غربی داشت و هرچند مدعی ایران‌پرستی بود ولی با تجددگرایی به‌دنبال از بین بردن سنت و میراث فرهنگی غنی این سرزمین بود تا به گمان خود، ایران را شکوفا سازد!

امینه پاکروان در پی تحولی بنیادین در شهریت مشهد بود اما در حقیقت او انگیزه‌های واپس‌زده خود را که در ناخودآگاهش وجود داشت، عریان کرد ولی نتیجه این همه کار و تلاش، چیزی جز بدنامی برای او نبود. در مقابل گوهرشاد، زنی بود که تحت تاثیر مبانی انسان‌شناختی امام رضا‌(ع) سعی کرده بود با احترام به باورها و اعتقادات مردم، مسیر را برای تسهیل زندگی و امرار معاش اهالی خراسان و جلوگیری از خونریزی‌های حکومت تیموریان هموار کند.

به‌دستور همین بانو، مسجدی به نام او در جوار حرم مطهر امام رضا‌(ع) بنا شده بود تا محلی برای راز و نیاز زائران باشد. سعید تشکری با نکته‌سنجی و درایتی که در نوشتن داشته، برای خلق اوسنه‌ی گوهرشاد، به دل تاریخ می‌زند و بانوی اول تیموریان را به سده چهاردهم می‌آورد تا مخاطب را هوشمندانه با سیره رضوی‌(ع) در حرکات و گفتار گوهرشاد و دیگر قهرمانان گمنام داستانش به‌شکل نامحسوس به تصویر بکشد.
 

تشکری با خلق این رمان پست‌مدرن، خود از همان آغاز با بیانی محاوره‌ای وارد گفت‌وگو می‌شود که این امر موجب می‌شود که خواننده با او احساس صمیمیت کند و بهتر با رفت و آمدهای گاه و بی‌گاهش در داستان ارتباط بگیرد. این نویسنده تکنیکال خود نیز در این رمان به‌عنوان یکی از شخصیت‌های آن درمی‌آید و هر بار موضوع جدیدی را مطرح می‌کند، مخاطب را به چالش می‌کشد اما آنچه نگارنده در این نوشتار می‌خواهد به آن بپردازد، این است که تشکری با استفاده از فنونی چون «سیلان ذهن» و «بازگشت ناگهانی به گذشته»، حرکت آونگ‌واری را شکل می‌دهد تا فاجعه کشتار مسلمانان را در صحن مسجد گوهرشاد به تصویر بکشد و در این میان با تبیین مبانی انسان‌شناسی امام رضا‌(ع) در کنش و واکنش‌های گوهرشاد و قهرمان‌های دیگر داستان، مخاطب را به عمق باورمندی اهالی خراسان و زائران حضرت بخواند.

این رمان یا به گفته خود تشکری رمانک، برگرفته از آبشخور مبانی انسان‌شناسی امام رضا‌(ع) و نمایان ساختن کرامت انسانی در سیره اوست. بدیهی است در سیره رضوی، پرهیزگاری و تقوا نمود پرفروغی دارد. این ویژگی را ما در وجود گوهرشاد، میرزامحمود، صادق و معصومه به شکل محسوسی در جای جای داستان می‌بینیم.

یا ساده‌زیستی یکی از اصولی است که در سیره رضوی بدان تاکید شده است. ما اوج این خصیصه را در «اوسنه‌ی گوهرشاد» در کم‌توقعی معصومه (دختر محمودمیزرا) در هنگام خرید ازدواج می‌بینیم: «معصومه به طاهره نگاه کرد و گفت:

- هر طور که شما صلاح بدونید. جای مادر من هم، شما مادری کنید. بابامیرزا تا حالا دختر عروس نکرده.
طاهره با خنده گفت:

- من هم اولین پسرمه که دامادش می‌کنم اما نخوردیم نون گندم، دیدیم دست مردم. بسپر به من همه چیزو.

- بابامیرزام گفت همه چی ساده باشه.

- تو ته دلت چی می‌خواد عروس خانوم؟

- همون سادگی.

- یه پارچه پیرهنی و یه چادر نماز که وقت خوندن خطبه‌ی عقد باید سرت کنی و یه سجاده و جانماز عروسی که لازمه. حالا کیف و کفش و سرخاب و سفیداب مثل بعضی دخترای امروزی پیشکش...» (اوسنه‌ی گوهرشاد، ص 88).

یا در هنگام اعلام مهریه‌اش که می‌گوید: «مهریه‌م مهر به رضا، به مولا...» (همان، ص 40)

تشکری هوشمندانه گریزی به گذشته زده تا با بازنمایی ازدواج در آن روزگار، پیچیدگی و هزینه‌های گزاف آن را در عصر حاضر زیر سوال ببرد و حتی در بخشی از رمان در مقام نویسنده به بریز و بپاش‌هایی که برای عروسی‌های امروز می‌شود، معترض می‌شود. او به‌شکلی محسوس ازدواج ساده را تبلیغ می‌کند که همانا از سوی امام رضا‌(ع) توصیه می‌شده است.

از دیگر مبانی مهم انسان‌شناسی امام رضا‌(ع) می‌توان به احسان و نیکی به پدر و مادر اشاره کرد که باز ما نمود آن را در رفتار معصومه با پدرش (میرزامحمود) می‌بینیم که پس از مرگ مادر، او را به‌تنهایی بزرگ می‌کند. همچنین صادق (جوان دلباخته معصومه) با مادر خود (طاهره) رفتاری احترام‌آمیز و عزتمندانه دارد که سعید تشکری با تامل بر اهمیت احسان به پدر و مادر، این تصاویر احترام‌آمیز را در رفتار دختر و پسر قهرمان داستان خلق می‌کند.

در پایان این نوشتار باید یادآور شد که تشکری با اشراف بر سیره رضوی و مبانی انسان‌شناسی امام رضا‌(ع) جهان داستانی خود را آفریده است تا به سهم خود در ترویج زیست و فرهنگ رضوی به نقش‌آفرینی بپردازد. این نویسنده در اوسنه‌ی گوهرشاد زمانی که صادق بچه آهوی زخمی را در حوالی وکیل‌آباد مشهد نجات می‌دهد، ذهن مخاطب را به کرامت امام رضا (ع) و ضمانت ایشان برای نجات جان آهوی مادر هدایت می‌کند.

تشکری در اوسنه‌ی گوهرشاد شیفتگی حیرت‌آور خود را به امام رضا (ع) نمایان می‌کند تا جایی که در بخشی از این رمان می‌نویسد: «رضای ما باش آقایم! تا بال و پریابم و در خانه‌ی تو کاتبی و بر فرش تو عاشقی؛ این شوق را بنویسم که عشق این کاتب، همه این است که تو صاحب مشق و عشق و شوق باشی.» (همان، ص 30).

یادآوری می‌شود، اوسنه‌ی گوهرشاد یکی از آثار پرمخاطب زنده‌یاد سعید تشکری است که به همت انتشارات «به‌نشر» (انتشارات قدس رضوی) منتشر شده و بیش از 10 نوبت به چاپ رسیده است. «بار باران»، «وصل هزار مجنون»، «پاریس پاریس»، «ولادت»، «وقتی زمین دروغ می‌گوید»، «مفتون و فیزوزه» و... از دیگر آثار این نویسنده فقید مشهدی است. این نویسنده در بیشتر آثار خود، ارادتش را به امام رضا (ع) به نمایش گذاشته و نقش پررنگی را در ترویج فرهنگ رضوی در ادبیات داستانی ایفا کرده است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها