طبقهي هفتم غربي، رماني از «جمشيد خانيان» براي نوجوانان است. «اميرمحمد» قهرمان اين داستان است و كسي در طبقهي هفتم غربي يك مجتمع مسكوني در انتظار اوست.
آقاي «خانيان» نگاه ويژهاي به دنياي نوجوانان دارد كه تأثير اين نگاه را در كتابهايش ميتوانيم ببينيم. اين نويسندهي 48 ساله، با اينكه از نظر سنّي، فاصلهي زيادي با ما نوجوانان دارد؛ امّا شناخت خوبي از دنياي ما دارد و در كتابهايش توانسته است با نوجوانان ارتباط برقرار كند.
«... زن پرسيد: "چند سالته؟" بلافاصله گفت: "پونزده تو شونزده. يعني شونزده." زن پاكت شير را گذاشت روي پيشخانِ آشپزخانه. پرسيد: "بهت گفتن چه كاري بايد بكني؟" بلافاصله گفت: "هر كاري باشه ميكنم خانوم!" زن، اينبار، هر دو پنجهاش را گير داد روي لبهي پيشخان و سر خم كرد روي شانه: "بهت گفتن يا نه؟" گفت: "ننهام گفت مهين خانوم گفته كارِم يهجور پرستاريه. هفتِ صبح تا هفتِ بعدازظهر."»
پرستاري، آن هم توسط يك پسر بچه؟! «اميرمحمّد» با تعطيل شدن مدرسه دنبال كار ميگردد. پدر او كه فوت كرده، قبلاً جنگلبان بوده و «اميرمحمد» به پيشنهادِ دوستِ مادرش براي پرستاري از يك نويسندهي پير و بازنشسته، پا به آپارتمان او ميگذارد؛ امّا مجتمعي كه پيرمرد در آن زندگي ميكند و ماجراهايي كه در آن اتّفاق ميافتد، چندان طبيعي نيست؛ از ابروهاي بالا پريدهي خانمِ توي آسانسور گرفته تا نگاههاي عجيب مرغ ماهيخوار!
حال و هواي همهي كتابهاي آقاي خانيان تقريباً همينجوري است. او تا كنون براي كتابهايش چند جايزه گرفته است. كتاب «قلب زيباي بابور» او در سال 2005 از طرف كتابخانه معتبر مونيخ آلمان در فهرستِ كتابهاي خواندني كودك و نوجوان قرار گرفت و كتاب «شبي كه جرواسك نخواند»، كتاب برگزيدهي شوراي كتاب كودك كشور خودمان شده است.
«طبقهي هفتم غربي از سوي انتشارات افق، ناشر كتابهاي كودك و نوجوان با قيمت 1000 تومان منتشر شده است.»
اگر اين كتاب را تهيّه كرديد و خوانديد، پيشنهاد ميكنيم كتاب «لاكپشتِ فيلي» را هم بخوانيد. اين كتاب را هم نشر افق منتشر كرده است.
نظر شما