شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۶
پشت پرده تخفیف‌های نامتعارف در سایت‌های فروش کتاب/ ناشران فریب قدرت اقتصادی فروشگاه‌های آنلاین را نخورند

کارشناسان معتقدند خلا نظارت بر فعالیت فروشگاه‌های آنلاین کتاب، آینده حلقه‌های مختلف صنعت نشر را به خطر می‌اندازد؛ هرچند که ناشر فکر کند فروش نقدی با تخفیف بیشتر به آن‌ها، به نفع او است!

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ گسترش فعالیت فروشگاه‌های مجازی کتاب و تاثیر آن بر چرخه نشر، موضوع میزگردی بود که با حضور محمد یراقچی، مدیر انتشارات «کتاب پنجره» و رئیس کارگروه کتاب‌فروشان در اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران؛ وحید تیموری، مدیر کتاب‌فروشی کتاب پارسه؛ سجاد بهارلو، مدیر فروشگاه‌های نشر هوپا و آریا عابدین‌زاده، قائم‌مقام مدیرعامل و مدیر توسعه و فناوری گاج مارکت برگزار شد. در قسمت نخست این میزگرد، کارشناس‌ها درباره ضرورت توجه قوه قضاییه به کپی‌برداری و چاپ کتاب و همچنین به لزوم توجه وزارت فرهنگ و ارشاد به ترجمه مجدد آثاری که توسط ناشر دیگری ترجمه شده‌است و فقط با تغییراتی در پایان‌بندی جمله‌ها، با نام افراد غیرواقعی چاپ می‌شوند، تاکید شد.

در بخش پایانی میزگرد «بررسی تاثیر فعالیت فروشگاه کتاب آنلاین بر چرخه نشر» کارشناس‌ها همکاری در بخش‌های مختلف صنعت نشر را موضوع صحبت قرار دادند و خواستار این شدند که مانند گذشته، ناشر، شرکت پخش و کتاب‌فروش بتوانند به فعالیت مشترکشان ادامه دهند؛ زیرا با فروش کتاب‌هایی که فقط کپی‌برداری از ترجمه اصلی پرفروش‌ها هستند و معرفی کتاب بر اساس میزان بازدید در سایت‌ها، مخاطب‌ به کتاب‌های عامه‌پسند عادت می‌کند، ناشران کتاب‌های با کیفیت، ضعیف‌تر می‌شوند و کتاب‌های زرد تمام بازار را در اختیار می‌گیرند.
 
به این نکته اشاره شد که برخی فروشگاه‌های آنلاین کتاب، با تخفیف 30 درصد به فروش کتاب به کتاب‌فروشان اقدام می‌کنند. این تخفیف تقریبا برابر با رقمی است که ناشر و شرکت پخش به کتاب‌فروش می‌دهد. در این شرایط آیا ممکن است که کتاب‌فروش، کتابش را از این سایت‌ها تهیه کند؟
تیموری:
بسیاری از کتاب‌فروشان که در شهرستان فعالیت می‌کنند، نمی‌توانند با مراکز پخش همکاری داشته‌باشند؛ زیرا در این روابط، معمولا مشکلاتی مانند اختلاف حساب و چک برگشتی وجود دارد. برای مثال اگر کتاب‌فروشی در بوشهر با مرکز پخشی در تهران تماس بگیرد و خواستار همکاری باشد، پخش در تهران از او ضمانت می‌خواهد. کتاب‌فروش وقتی می‌تواند از سایت‌هایی مانند گاج مارکت با تخفیف 30 درصد کتاب بخرد، از روش اول منصرف می‌شود.
 
بعید می‌دانم چنین سایت‌هایی واقعا از کتاب‌فروش حمایت کنند و هدفشان صرفا رسیدن کتاب به دست کتاب‌فروش باشد؛ زیرا سازوکاری برای این مساله وجود ندارد. همچنین هیچ کتاب‌فروشی در تهران این کار را نمی‌کند، زیرا همان تخفیف را می‌تواند از ناشر در تهران با چک هفت تا هشت ماهه بگیرد. پس چرا به صورت نقدی از سایت‌ها خرید کند؟ اگر واقعا این سایت‌ها از کتاب‌فروش‌های مناطق محروم حمایت می‌کنند، این دیدگاه فوق‌العاده است و به آن‌ها تبریک می‌گویم. ازطرفی بعید می‌دانم، بتوان حسن نیت افرادی را که به عنوان کتاب‌فروش خرید می‌کنند، ثابت کرد.
 
مشتری‌هایمان را بر مبنای نقش، جداسازی کردیم
عابدین‌زاده: قطعا در روش‌شناسی که برای شناسایی کتاب‌فروش طراحی کردیم، ایرادهایی وجود دارد اما ما مشتری‌هایمان را بر مبنای یکسری نقش جداسازی کرده‌ایم و بر همین اساس تخفیف‌هایی را به آن‌ها ارائه می‌دهیم. در حال حاضر با بیش از 2000 کتاب‌فروش همکاری می‌کنیم که شکی نیست در شناسایی آن‌ها مشکلاتی وجود دارد. اما مساله‌ای که وجود دارد این است که تعداد کتاب‌فروشی‌های شهر تهران خیلی بیشتر از این حرف‌ها است. نمی‌توانیم همه افرادی که در سامانه خود را به عنوان کتاب‌فروش ثبت‌نام می‌کنند، نادرست بدانیم.

در سه سال گذشته؛ در مجموع بیش از 100 هزار سفارش توسط این کتاب‌فروش‌ها در 450 شهر ثبت شده است. باید توجه داشت تعداد کتاب‌فروشان نسبت به تعداد سرانه جمعیت، عدد بسیار پایینی است. طبق گزارش دیجی‌کالا در 6 استان برتر ایران از نظر تعداد کتاب‌فروشی، به ازاری هر 100 هزار نفر 16 تا 20 فروشگاه کتاب وجود دارد. طبیعی است در این شرایط تعداد زیادی شهر خواهیدداشت که هیچ کتابفروشی در آن شهرها وجود ندارد و امکان دسترسی به کتاب در آن فراهم نیست. در سال‌های گذشته به بیش از 1800 شهر ارسال کتاب داشتیم. آیا امکان دارد که در این تعداد شهر، کتاب‌فروشی تاسیس شود یا خیر؟ این نیاز مشتری و بازار به سختی کنترل خواهدشد و راهکاری برای آن نداریم.

در نتیجه، فاصله‌ای که میان تعداد مصرف‌کننده و تعداد توزیع‌کننده وجود دارد، ناخواسته خریدار را به سمت کانال‌های فروش دیگر می‌برد. دیجی‌کالا گزارشی تهیه کرده‌است که طی آن 16 درصد از فروشگاه‌های حقیقی از دیجی‌کالا خرید می‌کنند. البته این آمار اشتباه است و این عدد از حقیقت، فوق‌العاده بالاتر است. اما مساله این است که در کدام شهر و با چه تعداد دسترسی از این فروشگاه آنلاین خرید می‌کنند؟

ما در گاج مارکت، دوست داریم که در ابتدا از کتاب‌فروشان حمایت کنیم و با همین هدف تمهیداتی ایجاد کردیم. برای مثال برخی از هزینه‌ها را که از کاربران می‌گیریم، از کتاب‌فروشان نمی‌گیریم. قبل از مهرماه امسال، از استان‌های پرفروش مانند اصفهان، یزد و ... نظرسنجی کردیم و از آن‌ها خواستیم تا اسم باربری‌هایی را که می‌خواهند با آن‌ها همکاری کنیم به ما معرفی کنند. در نتیجه با باربری‌های معرفی شده، مذاکراتی کردیم.
 
همه باید از کتاب‌فروشی‌ها حمایت کنیم
مساله این است که این بازی یک‌طرفه نیست و فقط ناشر نمی‌تواند از کتاب‌فروشی حمایت کند؛ همه باید از کتاب‌فروشی‌ها حمایت کنیم. تا زمانی که شرایط تاسیس کتاب‌فروشی سخت است و این گروه تمهیدات مورد نیاز را دریافت نمی‌کنند، باید از آن‌ها حمایت شود. باید برای کتاب تبلیغات و فرهنگسازی شود. برای همه این‌ها باید هزینه شود. آیا مسئولان حاضرند برای فرهنگ هزینه کنند؟ آیا باید بیلبورد چیپس و پفک و کتاب به یک قیمت ارائه شود؟ تاثیری که کتاب بر روی افراد و جامعه دارد، می‌تواند توسط چیپس و پفک انجام شود؟ آیا درآمد این حوزه‌ها برابر است؟
 

مدتی است که با سایت کافه‌بازار همکاری می‌کنیم، تعاملاتی با هم داریم و کلیدواژه‌های جست‌وجو شده را از آن‌ها می‌گیریم. در نتیجه متوجه شدیم تعداد بالایی واژه «کتاب» در کافه بازار سرچ می‌شود. نمی‌توانیم این حقیقت را نادیده بگیریم که تعداد کم کتاب‌فروشی‌ها، شرایطی را برای مشتری‌ها ایجاد می‌کند تا برای پیدا کردن کتاب موردنیازشان در سایت‌های جست‌وجو مانند گوگل و ترب بگردند. مشتری به دلیل فقدان امکانات در این حوزه، برای رسیدن به مقصود، از هر راهی استفاده می‌کند.

نمی‌توانم راه‌ها را روی مشتری ببندیم و تعداد راه‌های دسترسی به کتاب را افزایش ندهیم. به همین دلیل کاری می‌کنم تا دوستانی مانند ناشران، انحصاری فعالیت نکنند. زمانی این سوءتفاهم پیش‌ آمده‌بود که گاج مارکت می‌گوید به ما کتاب بدهید و به باقی ندهید! اما ما می‌گوییم که مشارکت ناشران در تمام پلتفرم‌ها لازم است. هماهنگی که پیش از این درباره آن صحبت کردم، دقیقا همین مساله است. ناشران می‌گویند به گاج مارکت، دیجی‌کالا، فیدیبو، طاقچه و ... کتاب می‌دهیم. کاربر ممکن است جست‌وجو و از میان این فروشگاه‌های مجازی یکی را انتخاب کند. همچنین ممکن است آن کسی که از کتاب‌فروشی، به شکل حضوری خرید می‌کند، متوجه نشود که متضرر می‌شود. در این روند نباید نیازها را نادیده بگیریم. برای کاربری که امکان دسترسی به کتاب ندارد، بازاری ایجاد می‌شود. بازاری که مدیریت نشده‌باشد، آسیب‌هایی به همراه خواهدداشت.
 
کتاب‌فروش نمی‌تواند به اندازه سایت تخفیف بدهد
بهارلو: سایت گاچ مارکت را همین الان باز کردم. از آقای تیموری که حداقل 12 سال است در صنف کار می‌کند، می‌پرسم که کتاب‌های یک نشر را با چند درصد تخفیف از مرکز پخش می‌گیرد؟
 
تیموری: با تخفیف 25 تا 27 درصد.
 
بهارلو: شما –عابدین‌زاده- کتاب «ایلیاد و ادیسه» اثر هومر ترجمه سعید نفیسی را با 30 درصد تخفیف در سایت گذاشتید. به‌عنوان کتاب‌فروشی که در پنج فروشگاه هوپا در تهران فعالیت می‌کند، نمی‌توانم این کتاب را با 30 درصد تخفیف بفروشم. شما در صحبت‌های خود گفتید که کتاب‌فروشان باید کاری کنند تا وقتی مشتری وارد کتاب‌فروشی ‌شان می‌شود «متوجه نشود» که می‌خواهد متضرر شود! حتی نگفتید که متضرر نمی‌شود. شما به‌عنوان گاج مارکت می‌توانید کتاب‌های نشر گاج را در مدت زمان محدود و با تخفیف 30 درصد بفروشید، اما کتاب‌فروش نمی‌تواند این تخفیف را ارئه بدهد.

شما کتاب نشر نی را با 20 درصد تخفیف در سایت گذاشته‌اید. نشر نی در تمام دنیا و نه ایران با 25 درصد تخفیف به کتاب‌فروش کتاب می‌دهد؛ درحالی که کتاب‌فروشی‌ هزینه‌های زیادی دارد و باید با سود فروش کتاب، آن‌ها را بپردازد. وقتی در صحبت‌های خود می‌پذیرید که کتاب‌فروشی، ویترین این صنف است، یعنی کتاب‌فروشی ویترین ناشر، مرکز پخش و تمام افرادی است که در این صنف کار می‌کنند. وقتی ویترین را از کتاب‌فروشی‌ها می‌گیرید، این ضرری است که به خود شما باز خواهدگشت.

اگر بتوانید در پلتفرم گاج، میان کتاب‌فروش‌ها و مشتری تقسیم‌بندی ایجاد کنید و به مناطقی که در آن‌ها که تعداد کتاب‌فروشی‌ کم است، کتاب بفرستید، اقدام بسیار ارزشمندی است. امضا می‌کنم کتاب‌های نشرهایی که زیر مجموعه هوپا است را جوری به شما بدهم که با 35 درصد تخفیف در چابهار بفروشید. اما این‌ها همه درحالی است که نرم‌افزارهای ما این قدرت را ندارند که بتوانیم تقسیم‌بندی تراکمی کنیم. به همین دلیل به عنوان مشتری، می‌توانم کتاب الیاد و ادیسه اثر هومر را با 30 درصد تخفیف از گاج مارکت بخرم. اگر تنها کتاب‌فروش باشد که بتواند با 30 درصد تخفیف از گاج مارکت خرید کند، مشکلی نیست. اما شرایط حاضر، کتاب‌فروش چگونه می‌تواند با شما رقابت کند؟
 
93 درصد کتاب‌فروشی‌های ما مدرن نیستند
فرمودید که سیستم نشر باید مدرن شود و مقاومت کردن ناشران درست نیست. اتفاقِ مدرن، باید در بستر مدرن شکل بگیرد. در نظر داشته باشید که نشرها و مراکز پخش ما مدرن نیستند، 93 درصد کتاب‌فروشی‌های ما مدرن نیستند. صرف‌نظر از اینکه کتاب‌فروشی در اروپا در زمان همه‌گیری بیماری کرونا از مشاغل ضروری بود و هم‌زمان با نانوایی می‌توانست فعالیت کند، مسئولان در اروپا، برای قیمت کتاب در فروشگاه اینترنتی، هزینه‌ای جداگانه برای ارسال درنظر گرفتند. یعنی دولت گفت که 18 درصد هزنیه کالایی را که می‌گیرید، به عنوان هزینه ارسال دریافت کنید تا مخاطب به خرید اینترنتی عادت نکند. باید توجه داشت هزینه ارسال را بعد از همه‌گیری به 22 درصد رساندند، تا فروش حضوری در کتاب‌فروشی از بین نرود و کتاب‌فروشی‌ها حفظ شوند. با این رویکرد، کتاب‌فروشی‌ها با کنترل همه‌گیری توانستند به فعالیت خود ادامه بدهند.
 
این اقدام درستی است که اگر مخاطب در ایران، بخواهد کتاب را اینترنتی تهیه کند با تخفیف معقول مانند 10 درصد، بتواند در خانه بنشیند و هزینه جابجایی را تقبل نکند. اما زمانی که مخاطب می‌خواهد از کتاب‌فروش مشاوره بگیرد، باید هزینه حضور در کتاب‌فروشی را بپردازد. بسیاری از کتاب‌فروش‌ها افراد زیادی را با ترفندهای مختلف کتابخوان کرده‌اند. برای مثال؛ در کتاب‌فروشی به فردی که برای خرید یک کتاب آمده بود چهار کتاب معرفی کردم یا به برخی کتاب را دادم تا بخواند و اصلا از آن‌ها پول نگرفتم. این‌ها اقداماتی است که کتاب‌فروشی آنلاین نمی‌تواند انجام بدهد؛ زیرا براساس مخاطب عام فعالیت می‌کند. باور کنید تخفیفی که فروشگاه‌های آنلاین کتاب می‌دهند، کتاب‌فروشی‌ها را نابود خواهد کرد و ضررش به ناشر، کتاب‌فروشی و مراکز پخش باز خواهدگشت.
 
البته ناشر می‌تواند کتاب را با تخفیف در سایت بفروشد و کسی هم نمی‌تواند از او انتقاد کند. اما کتاب‌فروشی‌های آنلاین فقط به خاطر نقدینگی به همه چرخه ضرر می‌زنند؛ زیرا زمانی که کتاب‌فروش ضرر کند از شرکت پخش کتاب نمی‌گیرد و زمانی که پخش ضرر کند از ناشر کتاب نمی‌گیرد. به همین سرعت، صنعت نشر نابود خواهدشد. در این زمان، سیاستی که می‌گوید در خانه بنشینیم و کتاب گوش کنیم، موفق خواهد شد، در نتیجه؛ هدف تشر کتاب نابود خواهدشد. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، این صنعت فقط تا 10 تا 12 سال می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد.
 
سرانه مطالعه روزانه دو دقیقه است، تمام کتاب‌فروشی‌ها، مراکز پخش و ناشران باید مدرن شوند تا بستری که شما –عابدین‌زاده- می‌گویید؛ به صورت قانونمند شکل بگیرد. به‌نظرم گاج مارکت از میان افرادی که به این صنعت صدمه زده‌اند، در آخرهای لیست قراردارد، خوب کار می‌کنید و کتاب تقلبی نمی‌فروشید. خیلی‌ها با درصد تخفیف بالاتر کتاب را در سایت می‌فروشند.
 
فروش کتاب با تخفیف در سایت، ناشر را از بین می‌برد
گفته شد فعالیت فروشگاه‌های کتاب آنلاین، چرخه نشر را نابود می‌کند. چرا ناشران به این سایت‌ها کتاب می‌دهند؟
یراقچی:
برخی از ناشران نمی‌دهند. حتی برخی از ناشران که در این سایت‌ها کتاب دارند، قیمت کتاب‌هایشان را به صورت مرتب بررسی و به مسئولان سایت اعلام می‌کنند که حق ندارید بیش از 10 درصد تخفیف بدهید.
 
تیموری: زیرا برخی از این سایت‌ها به دلیل قدرت اقتصادی که دارند، کتاب‌ها را به صورت نقدی و با 5 تا 10 درصد تخفیف بشتر -از 35 تا 40 درصد تخفیف معمول- تهیه می‌کنند. ناشر محاسبه می‌کند که اگر کتابش را به کتاب‌فروش بدهد، پولش 9 ماه بعد بازخواهد گشت. به واسطه نقدینگی که به دست ناشر از خرید این سایت‌ها می‌رسد، ناشر تصور می‌کند که سود زیادی کرده‌است و با خودش می‌گوید «چرا کتاب را با چک 9 ماهه به کتاب‌فروشی بدهم؟» و تصمیم می‌گیرد که کتاب را به صورت نقدی به سایت بفروشد. اما ناشر متوجه این نیست که در نتیجه این اقدام، کتاب از بین می‌رود و این روش، در بلند مدت پاسخگو نخواهدبود؛ زیرا سایت‌های فروش کتاب چهار تا 10 سال با همین رویه پیش می‌روند و بعد درصد تخفیف را آنقدر بالا می‌برند که ناشر از بین می‌رود. این کاری است که در بلند مدت قطعا اتفاق می‌افتد.

کاربر متوجه نمی‌شود!
عابدین‌زاده: لطفا گاج مارکت را در گوشی هوشمند خود باز کنید؛ یک پروموشن -معرفی و ترویج و فروش محصول- 4 روزه داریم؛ زیرا مجبوریم در پلتفرم بقا پیدا کنیم. این در حالی است که در این روزها دیجی‌کالا بلک فرایدی گذاشته‌است و تخفیف بالایی ارائه می‌دهد.
 
بهارلو: دیجی‌کالا بیش از 80 درصد روی چهار اثر فلورانس تخفیف گذاشته و این کتاب را با قیمت 39 هزار تومان می‌فروشد. اما قیمت این کتاب 200 هزار تومان نیست تا با 80 درصد تخفیف فروخته شود، این دروغ است.
 
عابدین‌زاده: اما کاربر متوجه نمی‌شود.
 
بهارلو: باید جلوی دروغ را گرفت. وقتی سایت‌ها و طرح‌های مختلف، کتاب را با تخفیف می‌فروشند و من به عنوان کتاب‌فروش تخفیف نمی‌دهم، مخاطب فکر می‌کند که می‌خواهم از حق او دزدی کنم و سرش را کلاه بگذارم؛ درحالی که نمی‌توانم حقیقت را اثبات کنم.
 
عابدین‌زاده: آقای یراقچی گفتند که هر فروشگاه کتاب در سال می‌تواند چهار بار طرح تخفیف ارائه بدهد، اما ما برای یلدا یک کمپیین و برای مناسبت‌های دیگر کمپین‌های دیگری در نظر داریم. مگر می‌شود این اقدامات را انجام نداد و زنده ماند؟ سایت‌ها از تعداد زیادی از اطلاعات و عکس‌های ما استفاده می‌کنند، درحالی که برای تولید محتوای آن‌ها بسیار زحمت کشیده‌ایم. در این شرایط، ما باید رقابت کنیم.
 
این امکانات را فقط به ناشر معتبر بدهید
تیموری: دیجی‌کالا نمی‌داند یا نمی‌خواهد که بداند کتاب‌هایی را می‌فروشد که تعدادی ناشر نامعتبر از روی ناشران معتبر کپی‌ کرده‌اند و نام مترجم دیگری را بر آن‌ها گذاشته‌اند که اصلا وجود خارجی ندارد. نکته مثبت سایت شما این است که کتاب‌های غیرقانونی و کتاب دزدی نمی‌فروشد و این خیلی عالی است. اما دیجی‌کالا کتاب دزدی می‌فروشد. اما با طرح‌هایی که در نظر دارید به نظر می‌رسد شما می‌خواهید مسیر دیجی‌کالا را بروید!

شما می‌خواهید برای ناشرنماها پنلی باز کنید که کتابشان را با 80 درصد تخفیف بفروشند! خواهش می‌کنم این امکانات را تنها به ناشرهای معتبر بدهید، اما به ناشری که با نام جعلی، کتابی را ترجمه و کپی‌برداری می‌کند، پنل ندهید. به فردی که در خانه نشسته‌است و به واسطه استاد دانشگاه بودن، تجربه‌ای را ثبت کرده‌است، پنل ندهید؛ زیرا نهایتا این کار، شبیه دیجی‌کالا شدن است که نمی‌دانم چطور کتاب را با 87 درصد تخفیف می‌فروشد.
 
بهارلو: اگر کتاب را خمیر کنید، از فروش با 87 درصد تخفیف سود بیشتری دارد.

ادامه برای بقا
عابدین‌زاده: باید ویترین خود را تکمیل کنم، شما کتاب را به من نمی‌دهید و می‌گویید از او هم نگیر. من باید بقا پیدا کنم. در این جلسه کنار شما نشستم تا بگویم که حریف دیجی‌کالا نمی‌شوم. البته اقدامات این سایت در دست مراجع قضایی است. در روزهایی که دیجی‌کالا بلک فرایدی گذاشته، فروش ما پایین آمده‌است و باید تلاش کنیم تا در این فضا زنده بمانیم. باید در عین رقابت، رفاقت داشته‌باشیم. اگر بدانم که ناشر کتابش را به گاج مارکت می‌دهد، با ناشران کتاب‌های دزدی‌ همکاری نمی‌کنم.
 
بهارلو: اگر نشری با شما همکاری نمی‌کند. شاید به این دلیل است که مشاوری در صنف ندارید. اگر مشاوری از صنف داشته‌باشید و آن فرد با من صحبت کند، حرف او را ساده‌تر قبول می‌کنم. به این دلیل که به صورت تجاری فعالیت می‌کنید، نشر نی، اساطیر، هرمس، نیلوفر و خیلی‌های دیگر به شما اعتماد نمی‌کنند و این طبیعی است. اگر برنامه علمی داشته‌باشید که از دل صنف بیرون آمده‌باشد، همچنین اگر تحربه‌گرایی و دانش‌گرایی داشته‌باشد، مطمئن باشید که همکاری صنف با شما اتفاق می‌افتد. این مساله کاملا درست است، ناشرهایی هستند که اگر کتابی را که چاپ می‌کنند، ببینید، تعجب می‌کنید. می‌توانم کتاب «جزء از کل»ی را به شما نشان بدهم که 110 تا 120 صفحه کمتر از کتاب اصلی دارد. ناشر در این حد کوتاهی کرده‌است!
 
عابدین‌زاده: نکته‌ای که به آن اشاره کردید، درست است. این ایراد مجموعه ما بوده‌است. این حرف را قبول دارم که جاهایی برای ارتباط گرفتن با دوستان دیگر کم‌کاری کردیم. امیدوارم این مشکل اصلاح شود.
 
چنین روندی را در هیچ صنفی نمی‌بیند
مدت زمان طولانی ناشران و کتاب‌فروشان توانستند ابعاد تجاری و فرهنگی فعالیت در صنعت نشر را هم‌زمان پیش ببرند، اما به نظر می‌رسد فروشگاه‌های آنلاین کتاب به بُعد تجاری تاکید بیشتری دارند. به نظر شما چگونه می‌توان در این روزها هر دو بعد را ادامه داد؟
یراقچی:
کتاب دو وجه فرهنگی و اقتصادی -یعنی کالا است- دارد،. دولت به شدت روی وجه فرهنگی نظارت دارد و حساسیت روی آن زیاد است. بازاری ایجاد شده‌است که باید سالم بشود. عده‌ای حتی سلیقه، ذائقه و دانش مخاطب کتاب را هدف گرفته‌اند. متنی را می‌دهند و برای مثال می‌گویند که «ابله» داستایوفسکی است که نیست. در واقع با نوعی از ادبیات، به مخاطب جهت می‌دهند؛ به‌خصوص در حوزه علوم انسانی که ادبیات نیست. در نتیجه فردی که کار ادبی می‌کند از بین می‌رود اما کسی که پایه فرهنگی ندارد، رشد می‌کند؛ زیرا اگر یک مساله بارها در فضای مجازی تبلیغ شود، پذیرفته می‌شود.

مشکل این است که متولیان امور، آن‌قدر که به مجوز تولید محتوای کتاب توجه دارند، به کیفیت تولیدات توجه ندارند. باید بررسی کنند که چرا این تعداد کتاب‌های بدلی چاپ می‌شود. یا هر ازگاهی مترجم‌هایی را که سالی 20 کتاب ترجمه می‌کنند، دعوت کنند و متن انگلیسی را در برابر او قراربدهند. این مسائل راه حل دارد و می‌توان آن‌ها را حل کرد.
 
بیش از 30 سال است که در این کار هستم و متاسفانه باید بگویم مسائل اخلاقی در آن بسیار کم شده‌است. درگذشته دروغگویی و شارلاتانیسم در این صنف بسیار کم بود. همه چیز سالم بود و در کار روابط اصولی داشتیم. اما در سال‌های اخیر گروهی آمدند و زیاد شدند. گاهی شک می‌کنم که توطعه‌ای در کار باشد! زیرا شاهد افرادی هستیم که به‌صورت ناسالم بازار را فتح می‌کنند. آیا هیچ‌کس نمی‌خواهد اقدام کند؟ من ناشر کوچکی هستم که نمی‌توانم از پس این کار برآیم. این کاری فرهنگی است، متولیان فرهنگی باید به این موضوع توجه کنند و بر آن حساس باشند. باید مشخص شود چه خوراکی به مخاطب کتاب داده می‌شود و در نتیجه ذهن او به کدام سو برده می‌شود. وقتی برخی از فروشگاه‌های آنلاین 80 درصد به کتاب تخفیف می‌دهند این سوال، برای مخاطب پیش می‌آید که این‌ها چگونه این اقدامات را انجام می‌دهند و از 100 درصد سود چه درآمدی دارند که با 20 درصد همه هزینه‌ها را تقبل و سود هم می‌کنند؟ این روند به شخصیت ناشر، نویسنده و مترجم و چرخه اقتصاد نشر توهین می‌کند. چنین چیزی را در هیچ صنفی نمی‌بیند.
 
سلیقه‌ مخاطب روبه ابتذال خواهدرفت
به نظر شما چه اقداماتی باید انجام شود تا کتاب‌فروشی‌های حقیقی سرپا بماند و کتاب‌فروشی‌های آنلاین جای آن‌ها را نگیرند؟
تیموری:
اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان و صنف برای تغییر این روند کار می‌کند اما بعد از گذشت دو سال هنوز اقدام خاصی صورت نگرفته است.. بعید می‌دانم کار انجام شود. در مورد کتاب‌های قاچاق و دزدی که به صورت قانونی چاپ می‌شود باید بگویم که متاسفانه صنف ضعیف‌تر می‌شود و مخاطبی را تحویل جامعه خواهیم‌داد که کتاب زرد می‌خواند و سلیقه‌اش روبه ابتذال خواهدرفت.
 
بهارلو: وقتی کتاب کپی‌برداری شده با مجوز چاپ می‌شود، نشان دهنده این است که در فرایند صدور پروانه، کارشناس نداریم. این درحالی است که همیشه کارشناس‌هایی برای بیرون آوردن برخی کلمات از کتاب‌ها، وجود دارند. پس به نظر من می‌توانند جلوی چاپ کتاب‌های قلابی را هم بگیرند.کنند.

اگر پیش‌فرض ما این باشد که نباید هیچ کتاب قاچاق و دزدی در این سایت‌ها وجود نداشته‌باشد، باید گروهی متشکل از ناشران، مرکز پخش و کتاب‌فروشان جمع شوند و با همکاری اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان درصدهای تخفیف را تعیین کنند تا هر کسی در جای خودش باشد و صدمه‌ای به دیگر حلقه‌ها نزنند. مراکز پخش ما که نقطه عطف هستند، متاسفانه بسیار مشکل دارند و تبدیل به بنگاه اقتصادی شده‌اند. باید این مشکلات حل شوند. اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند، تا 10 سال دیگر باید در 80 درصد کتاب‌فروشی‌ها تخمه و چیپس بریزید.
 
باید دیالوگ داشته‌باشیم
شما به عنوان یک حلقه از زنجیره نشر، برای اینکه فعالیت طولانی داشته‌باشید چه کاری می‌توانید انجام دهید؟
عابدین‌زاده:
شاید مهم‌ترین جمله در این نشست این بود که آقای بهارلو گفتند، ما باید دیالوگ داشته‌باشیم. همانطور که گفتم ایراد به ما وارد است. باید روند را اصلاح کنیم، امیدوارم این مساله از هر دو طرف اصلاح شود. البته در کشورهای توسعه یافته که قانون کپی‌رایت دارند و در کلیه مسائل قانونمندند، آمازون از روی همه کتاب‌فروشی‌ها رد شد. این اتفاق در امریکا افتاد و حتی در آمازون کتاب‌فروشی تاسیس کرد.
 
بهارلو: سازو کار آمازون با آنچه در ایران اتفاق می‌افتد، متفاوت است. آمازون از روی کتاب‌فروشی‌ها رد نشد.
 
عابدین‌زاده: داده‌هایی وجود داد که آمازون باعث تعطیلی تعداد زیادی از کتاب‌فروشی‌ها شد. نیویورک تایمز و رسانه‌های دیگر روی این مساله کار کردند. ایراد دیجی‌کالا مدت‌ها برای آمازون مطرح بود. به نظرم این‌ها یکسری اقدامات موازی و هماهنگ است. اگر قوه قضاییه وارد بازی نشود، 10 سال دیگر هم باید در همین وضعیت فعالیت ادامه پیداکند. باید برای این مساله تصمیم‌سازی و قوانین تصویب شود. فکر می‌کنم از دست ما کاری بر نمی‌آید. فرهنگ‌سازی کار سخت و زمان‌بری است. صنف باید اقداماتی کند و امتیازهایی برای کتاب‌فروشان بگیرد. امیدوارم بتوانیم با جلسات و تعاملات بیشتر کاری کنیم تا از داخل صنف این آسیب را بر خود وارد نکنند؛ مانند اتفاقی که در حوزه کتاب صوتی افتاد. وقتی یک نفر بازار را می‌گیرد، همه باید قوانین بازی او را رعایت کنند وگرنه نابود می‌شوند. برای اینکه بتوانیم این نکته را تحقق بدهیم، باید در صنف حضور داشته‌باشیم. از هر کسی که بتواند این کار را انجام بدهد، استقبال می‌کنم. امیدوارم بتوانیم اعتمادسازی کنیم و ظرفیت 2000 کتاب‌فروش را دراختیار ناشران قرار بدهیم و راهی باشیم در میان راه‌هایی که وجود دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط