فوران کوه پیناتوبو در فیلیپین در سال 1991 دمای متوسط جهان را در حدود 0.5 درجه سانتیگراد در یک سال کاهش داد. عکس: بولیت مارکز، آسوشیتد پرس
این مفهومی است که از دهه 1960 مطرح شد؛ زمانی که دانشمندان برای اولین بار به سیاستمداران درباره احتمال گرمایش جهانی هشدار دادند. اما با جمعآوری شواهدی مبنی بر این که این گرمایش واقعا در حال وقوع است، این نگرانی وجود داشت که گیتامهندسی یک چاره سطحی باشد و مردم را از فعالیت جدی در زمینه کاهش انتشار کربن منحرف کند. به همین دلیل، واگنر مینویسد: «یک شبهتعلیق طولانیمدت، خودتحمیل و ناگفته در تحقیقات گیتامهندسی خورشیدی در جامعه علمی» وجود داشت.
البته معلوم شد که توجه انسانها از ایجاد کربن منحرف نشده است: علیرغم وعدههای بینالمللی، از پیوندنامه کیوتو در سال 1997، انتشار کربن توسط ما همچنان در حال افزایش است. در سال 2006، پل بروتزن، برنده جایزه نوبل مقالهای منتشر کرد و استدلال کرد که اگر تغییرات آبوهوایی از کنترل خارج شود، انسانها ممکن است به «راه فرار» احتیاج داشته باشند و گیتامهندسی دوباره روی میز گذاشته شد. در سال 2015، واگنر و دیوید کیث، دانشمند هاروارد که در بحث مهندسی آبوهوا پیشقدم بودند، با راهاندازی برنامه تحقیقاتی گیتامهندسی در هاروارد موافقت کردند.
آیا این کار میکند؟ واگنر میگوید: همه شواهد نشان میدهد که گیتامهندسی خورشیدی «سریع، ارزان و بسیار ناقص» خواهد بود. بر اساس مطالعاتی که در مورد اثرات فورانهای مختلف آتشفشان انجام شده است، بهعلاوه تحقیقاتی که تاکنون در هاروارد انجام دادهاند، اگر این امر بهدرستی به کار گرفته شود، با هزینه میلیاردها دلار به جای تریلیونها دلار «میتواند دمای متوسط جهانی را در هفتهها و ماهها کاهش دهد». به عنوان مثال، فوران کوه پیناتوبو در سال 1991، دمای متوسط جهان را در حدود 0.5 درجه سانتیگراد در عرض یک سال کاهش داد.
گیتامهندسی خورشیدی همچنین - این بخش بسیار ناقص است - میتواند یک فهرست طولانی از معایب داشته باشد؛ شامل تاثیر احتمالی آن بر بارندگی که به خشکسالی و در نتیجه مرگ میلیونها نفر منجر میشود؛ تخریب لایه ازن؛ ادامه اسیدی شدن اقیانوس؛ تاثیر بر گیاهان و سفیدشدن آسمان. همچنین مسئلهای حاکمیتی وجود دارد: چهکسی مسئول برنامه خواهد بود؟ بهترین راه برای اجرای چنین چیزی چیست؟
اگر همه اینها به اندازه کافی بد نبودند، این ترس واقعی وجود دارد که گیتامهندسی به عنوان یک گزینه به مردم اطمینان میدهد که نیازی به زحمت برای کاهش کربن ندارند. واگنر بارها و بارها تأکید میکند که تنها راه جدی و پایدار برای مقابله با بحران آبوهوا کاهش انتشار گازهای گلخانهای است: «هیچ چیز دیگری کار نمیکند.» او و دانشمندانی که با آنها کار میکند، گیتامهندسی خورشیدی را جایگزینی برای کاهش نمیدانند، بلکه احتمالا چیزی است که ممکن است برای ما کمی زمان بخرد تا بتوانیم انتشار گازهای گلخانهای را بکاهیم یا اگر به موقع به اندازه کافی کاهش ندادیم، فاجعه را به تعویق بیندازد.
با این حال، او مشتقانه باور دارد که ما باید در حال حاضر تحقیق کنیم. «آنچه اغلب مرا در شب بیدار میکند... این ترس است که ما به سمت استقرار گیتامهندسی خورشیدی حرکت میکنیم؛ بدون این که برای آن سخت کار کرده باشیم». او به سابقه ما در زمینه کاهش کربن نگاه میکند و خوشبین نیست. «در چه مرحلهای کاهش کافی CO2 از خطای کلی به خطای جزیی تبدیل میشود؟ اگر ما معتقدیم که ما این نقطه را پشت سر گذاشتهایم - و من مطمئنم این انجام شده - در چه مرحلهای، چیزی مشابه در گیتامهندسی رخ خواهد داد؟»
سخت است که با ورود به آن احساس تردید نکنید، اما واگنر از ابتدا در مورد موقعیت خود شفاف است: «لازم نیست کسی گیتامهندسی خورشیدی را دوست داشته باشد تا این ایده را جدی بگیرد. من هم آن را دوست ندارم.» در مقابل، ما، مخاطبان شکاک، باید بپذیریم که دلایل نگرانی او - که ممکن است انسانها در زمینه کاهش کربن اقدامات کافی انجام ندهند – منصفانه است. با وحشت عمیقی در پایان کتاب فکر میکنم که او حداقل مستحق شنیده شدن است.
شناسنامه کتاب
Geoengineering: The Gamble; Gernot Wanger; published by Polity; 2021.
منبع: گاردین
نظر شما