دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۶
«ماه غمگین، ماه سرخ»: پنج روز تا ترور میرزاده عشقی

کتاب «ماه غمگین، ماه سرخ» نوشته رضا جولایی یکی از نامزد‌های دریافت چهاردهمین جایزه جلال آل‌احمد است که پنج روز پایانی زندگی میرزاده عشقی را روایت می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ هیات داوران چهاردهمین دوره جایزه جلال آل‌احمد در بخش رمان و داستان بلند پنج اثر را به عنوان نامزد نهایی کسب این جایزه معرفی کرد که رمان «ماه غمگین، ماه سرخ» نوشته رضا جولایی در این گروه جای دارد. این کتاب که به چاپ پنجم رسیده است، در 168 صفحه و در گروه داستان‌های ایرانی نشر چشمه منتشر شد.

رضا جولایی متولد سال 1329 در تهران و از داستان‌نویسان پیشکسوت است که انتشار نخستین آثارش به سال 1362 بازمی‌گردد. او کتاب‌های «نسترن‌های صورتی»(نشر چشمه/چاپ دوم)، «یک پرونده‌ی کهنه»(نشر آموت/ چاپ هشتم)، «شب ظلمانی یلدا»(نشر چشمه/ چاپ چهارم)، «سیماب و کیمیای جان»(نشر افق/ چاپ اول 1381)، «پاییز 32»(نشر چشمه/ چاپ پنجم)، «تالار طربخانه»(نشر جویا/ چاپ چهارم 1391)، «شکوفه‌های عناب»(نشر چشمه/ چاپ هشتم)، «جامه به خوناب»(نشر جویا/ چاپ چهارم 1394) و «سوء قصد به ذات همایونی»(نشر چشمه/ چاپ دهم) را در پرونده کاری خود دارد.

رمان «ماه غمگین، ماه سرخ» از روز جمعه 13 تیرماه سال 1303 و با مرگ میرزاده عشقی آغاز می‌شود و در ادامه با فلاش‌بک به هشت تیرماه، پنج روز پایانی زندگی شاعری آزادی‌خواه را به تصویر می‌کشد که از شاعران روشنفکر، خلاق، پیشرو و مبارز عصر خود بود.

جولایی در این اثر سعی دارد تا علاوه بر حفظ خط داستانی و روایی ماجرا، تصویر درستی از اتفاق‌هایی که از حیث تاریخی حائز اهمیت هستند، ارائه دهد. به این ترتیب خواننده با وقایع و دیالوگ‌هایی مواجه است که در اسناد تاریخی ذکر شده‌اند، برای مثال آنجا که میرزاده عشقی در لحظات پایانی زندگی‌اش به بهار می‌گوید که «‌می‌دانم که می‌میرم، رسوایشان کن. به همه بگو چه کسانی مرا کشتند.»

برنده لوح زرین و گواهی افتخار بهترین مجموعه داستان بعد از انقلاب برای کتاب «جامه به خوناب»، بهترین رمان سال 1396 جایزه احمد محمود برای رمان «یک پرونده کهنه»، برنده جایزه رمان دوم جایزه ادبی اصفهان سال 1382 و رمان تحسین شده هیات داوران جایزه ادبی مهرگان سال 1382 و نامزد جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی سال 1382 برای رمان «سیماب و کیمیای جان» و جایزه ادبی یلدا سال 1381 برای مجموعه داستان «باران‌های سبز» از جمله جوایز و عناوینی که جولایی موفق به کسب آن شده است.

در توضیح ناشر آمده که رمان روایتی است از پنج روز آخر زندگی میرزاده عشقی در تیرماه 1303. شاعر ناآرام و منتقدی که تروز تراژیکش یکی از نمادهای کشتن ذهن‌های آزادی‌خواه است در تاریخ معاصر. جولایی شخصیت‌های تاریخی را با استفاده از تخیلِ شگفتش تبدیل کرده به قهرمان‌های داستانی، از شخصیت‌هایی چون ملک‌الشعرای بهار و قمرالملوک وزیری تا آدم‌هایی که در غبار تاریخ گم شده‌اند و جولایی آن‌ها را ساخته است. داستان با خواب شومی آغاز می‌شود که شاعر آزادی‌خواه دیده. خوابی که همه‌ی وجودش را آشفته کرده و می‌خواهد بار سفر ببندد تا این شر از سرش بگذرد. در این رمان شخصیت‌های گوناگون قصه‌های خود را می‌گویند در راستای قصه‌‌ی عشقی جوان. تصویر تهرانی را می‌بینیم که سرگردان آخرین روزهای حکومت قاجارهاست و قدرت گرفتن سردار سپه‌ای که نمی‌خواهد عشقی زنده بماند. 

در برشی از کتاب می‌خوانیم:
« چه بکنی؟ می‌خواستی کمر سردار سپه را بشکنی؛ اگر هم بتوانی جانت را می‌گذاری بر سر این مهم، و بعد چه می‌شود؟ آب از آب تکان نمی‌خورد. می‌افتی در سیاه‌چال‌های نظمیه، جانت را با منقاش از تن بیرون می‌کشند. از دست هیچ‌کس کاری ساخته نیست. هیچ‌کس نمی‌تواند قدمی پیش بگذارد، نه وکلای اقلیت، نه روزنامه‌چی‌ها. سروصدایی بلند می‌شود و زود فروکش می‌کند. همه خسته شده‌اند. نوزاد نارس مشروطه سر زا رفت. مردم خسته شده‌اند و بی‌اعتنا و قلدرها عاشقِ جماعتِ بی‌اعتنا هستند… مرتیکه، جرئت کرده‌ای و منظومه سروده‌ای؟ به نام تو تمام شده. کسی چه می‌داند تقی‌خان در این میان چه نقشی داشته. تو را می‌شناسند. چنان کشیده می‌خورد به صورتت که لبت را می‌درد. سرت را می‌کوبند به دیوار.»
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها