سه‌شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۳
«سوکورو تازاکی بی‌رنگ» این بار با ترجمه غبرایی منتشر شد

«سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی» هاروکی موراکامی با ترجمه مهدی غبرایی بر پیشخان کتاب‌فروشی‌ها نشست.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی» نوشته هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی که در ترجمه‌های قبلی با نام «تسکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش» و «تسوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سفر معنوی او» منتشر شده است با ترجمه مهدی غبرایی به بازار آمد.
 
در مقدمه این رمان 304 صفحه‌ای می‌خوانیم: «منتقدی به نام «کوین کنفیلد» گفته است تفکرات فلسفی دم‌دستی، نوعی رفتار که خبر از قصه‌های پریوار بزرگسالان می‌دهد، شیفتگی بیمارگونه به روابط آسیب‌پذیر جوانی، و بازیگوشی روایی از مشخصات رمان‌ها و داستان‌های موراکامی است. به این‌ها می‌توان احساس تنهایی و واماندگی، حس فقدان و از دست هشتن زندگی، روان‌نژندی و حضور آدم‌هایی را که با روند و هنجار عادی زندگی ناهمخوان‌اند افزود.
 
رمان «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و...» نیز از این قاعده مستثنا نیست. همان بی‌رنگ بودن سوکورو، یا تصور او از خودش که بر مبنای نامش، خود را بی‌رنگ و بو می‌داند و 16 سال طردشدگی و تعلق او در میان زمین و هوا نشان‌دهنده همین موضوع است. در اینجا نیز مانند «جنگل نروژی»(که همچنان منتظر مجوز است) و «جنوب مرز، غروب خورشید» داستان در ژاپن می‌گذرد و جز دو- سه مورد کمتر نشانی از خرق عادت و شخصیت‌های فانتزی دیده می‌شود.
 
با این همه، پیرنگ داستان نشان موراکامی را بر خود دارد. یعنی بار دیگر راوی جوانی است 36-35 ساله، مجرد، تنها و با زندگی خلاف هم‌سن و سال‌های خود و چون از جانب چهار دوست دیگر طرد شده، 16 سال تمام گم‌گشته و سرگشته است، تا به سارا برمی‌خورد و به تشویق او درصدد کشف گذشته برمی‌آید.»
 
در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «و یک نکته درباره عنوان رمان: عنوان ترجمه شده انگلیسی چنین است:   «COLORLESS TUSKURU TAZAKI AND HIS YEARS OF PILGIMAGE» درباره تلفظ T در نام «TSUKURU» از دوستی مقیم ژاپن کمک گرفتم و چون T ساکن است، بهتر است در زبان فارسی تلفظ نشود. و اما درباره قسمت آخر نام «YEARS OF PILGRIMAGE» جای دیگر هم استدلال کردم: شکل ظاهری و اولین معنای «PILGRIMAGE» یعنی زیارت. اما مگر زیارت چند سال طول می‌کشد؟ و زیارتِ کجا؟ اگر به داستان توجه کنید، همان‌طور که اشاره کردم، سوکورو که با طرد چهار دوست و همراه و همدمش در دوره دبیرستان روبه‌رو می‌شود، بی‌آن‌که دلیلش را بداند، اعتماد به خود را از دست می‌دهد و مطابق اسمش رنگ و جلای خود را می‌بازد و سال‌ها سرگشته و بی‌هدف زندگی می‌کند.
 
پس اینجاست که سال‌های سرگشتگی معنا پیدا می‌کند.»
 
در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «هایدا در آخر فوریه بعد، هشت ماه پس از اولین آشنایی، برای همیشه سوکورو را ترک کرد و این بار دیگر برنگشت. امتحانات آخر سال تمام شد، هایدا که به خانه‌اش در آکیتا برگشت، نمره‌ها را برایش پست کردند. به سوکورو گفته بود: «زود برمی‌گردم. زمستان توآکیتا سرد و یخبندان است و دو هفته آنجا تاب بیاورم، خودش خیلی است. توکیو راحت‌تر است. اما باید کمک کنم برف‌ها را از بام بریزیم، پس مدتی باید بروم آنجا.» اما دو هفته گذشته، بعد سه هفته و هایدا به توکیو برنگشت. حتی یک دفعه هم تماس نگرفت.
 
سوکورو اوایل چندان نگران نبود. خیال کرد لابد به هایدا در خانه بیشتر از آن‌که تصور می‌کرد خوش گذشته است. یا شاید بیش از همیشه برف باریده باشد. سوکورو هم خودش وسط مارس سه روز به ناگویا رفت. دلش نمی‌خواست برود، اما تا ابد که نمی‌توانست نرود. البته در ناگویا روی بام خانه برفی ننشته بود که پارویش کند، اما مادرش بارها تلفن کرده و با اصرار پرسیده بود حالا که دانشکده تعطیل است، چرا نمی‌خواهد برگردد خانه‌اش. سوکورو به دروغ گفت: «پروژه مهمی دارم که باید در تعطیلات تمام کنم.»»
 
رمان «سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی» در شمارگان دو هزار نسخه به قیمت 30 هزار تومان از سوی کتاب نشر نیکا راهی بازار کتاب شده است.

 پیش از این، این رمان با ترجمه امیرمهدی حقیقت، از سوی نشر چشمه منتشر شده بود.

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ترجمه مهدی غبرایی از این رمان، به لینک زیر مراجعه کنید:

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها