رضا نجفي در نشست تحليل تاريخ ادبيات انگلستان گفت: يكي از شگردهاي شكسپير، بازهايهاي زباني او با شعر و نثر است. او از سازندگان زبان انگليسي است و بسياري از نويسندگان از واژگان او در آثارشان استفاده كردهاند._
اين مترجم همچنين بر نقش شكسپير در دوره گذار از كلاسيسم به رمانتيسم تاكيد كرد و شكستن وحدتهاي سهگانه از سوي اين نويسنده را، يكي از دستاوردهاي دوران گذار از كلاسيسيسم برشمرد.
وي افزود: رمان «رابينسون كروزو» نيز در اوايل قرن 18 نوشته شد. در اين دوران «دانيل دوفو» نيز از نويسندگاني بود كه حدود 250 اثر از خود بر جاي گذاشت.
نجفي با اشاره به گرايش به تعادل و وضوح در ادبيات انگليسي گفت: تمايل به شفاف سازي و تعادل سبب شد كه گرايش به رئاليزم در انگلستان دير پا شود و براين اساس مكاتبي چون ناتوراليسم و سوررئاليزم نيز در اين كشور چندان پا نميگيرند.
مترجم آثار «هرمان هسه» همچنين درباره زمينههاي بروز ادبيات سانتيمانتال در انگلستان گفت: يكي از كشورهاي بنيانگذار رمانتيسيسم، انگليس است كه حتي در برخي موارد انگليسيها پيشرو اين مكتب بودهاند و جالب است كه در كشوري كه مكتب واقعگرايي جايگاه محكمي دارد، چگونه مكتبي مانند رمانتيسم راه ميافتد.
مترجم «پرسه زدن در مه» همچنين با طرح اين سوال كه در كشوري كه سنت قديمي از نويسندگان كلاسيك و جنبش خردگرايي وجود دارد، چگونه جرياني مانند سانتيمانتاليزم پا ميگيرد؟ توضيح داد: يكي از دلايل گرايش مردم به ادبيات رمانتيك، خستگي و واخوردگي از آداب و تشريفات است كه مردم را وادار به احساساتگرايي ميكند و بر اين اساس روي كار آمدن طبقه متوسط نيز بدان دامن ميزند. البته يكي ديگر از دستاوردهاي ادبيات انگليسي در اين دوران، ادبيات گوتيك است.
نجفي در ادامه سخنانش برخي چهرههاي ادبيات قرن 18 انگلستان را نيز برشمرد و گفت: «تامس هاردي» با اثر «جود گمنام» كه رنگ و بوي ناتوراليستي داشت، «رابرت لويي استيونسن» با اثر «دكتر جكيل و مستر هايد»، «خواهران برونته»،به ويژه «اميلي برونته»، با كتاب «بلنديهاي بادگير» و «جين آستين» با رمان «غرور و تعصب»، از نويسندگان شاخص اين دوران محسوب ميشوند.
نظر شما