نشست نقد و بررسي كتاب «تاريخ تحليلي علم ارتباطات» اثر «اورت میچل راجرز» كه از سوي انتشارات دانژه منتشر شده است، شب گذشته (شنبه) با حضور چند تن از استادان اين رشته در سراي اهل قلم برگزار شد.
وي افزود: در تاريخ بايد گونهشناسي كرد يعني بر اساس اتفاقات تاريخي، برنامهاي مدون ارايه كرد و اين كتاب نيز به اين صورت عمل كرده است. همچنين تفسير كامل اين جمله معروف «فرانسيس بيكن» است كه ميگويد «هر دانشمند و هر صاحبنظري بر شانه گذشتگانش قرار گرفته است».
ساروخاني درباره ويژگيهاي اين كتاب گفت: بيان تاريخ تحليلي، آنتولوژي بودن (ذكر نام تمام استادان صاحب مكتب و انديشه علم ارتباطات)، بررسي دانش ارتباطات به عنوان بستري از ساير دانشها و بحثهاي روانشناسي، مكاتب و جامعه شناسي، از جمله اين ويژگيهاست. همچنين نثر كتاب و امانتي كه مترجم در قبال نويسنده رعايت كرده است را ميتوان از ويژگيهاي اين اثر برشمرد.
در بخش ديگري از اين نشست، دكتر علي محمدي، صاحبنظر حوزه ارتباطات، علاوه بر تجليل از اين اثر با كلامي انتقادي اظهار داشت: از آنجا كه «راجرز» از شاگردان «شرم» بود و بيشتر به انديشههاي «شرم» توجه ميكند، از سوي غربيان مورد نقد است.
وي با اشاره به مهمترين مشكل اين كتاب كه مكاتب علوم اجتماعي را در علوم ارتباطات آورده است، اظهار داشت:علم ارتباطات مجزا از علوم اجتماعي و وابسته به آن است و تئوريهاي علم ارتباطات، قائم به ذات نيستند و برگرفته از علومي چون علوم اجتماعي و روانشناسياند، اما نظام آن با روانشناسي و علوم اجتماعي متفاوت است.
محمدي اظهار داشت: مشكل ديگر اين اثر، صرفهجويي ناشر در آوردن اسمها به لاتين است، در حالي كه انجام اين كار براي تلفظ صحيح اسامي، بسيار مهم است.
وي با اشاره به اين كه مترجم به دليل نداشتن راهنما دچار برخي اشتباهات در اين اثر شده است، گفت: اميدواريم در چاپهاي بعدي، بخش علوم اجتماعي و علوم ارتباطات تفكيك شود و عكسهاي پاياني نيز اصلاح شوند. همچنين بحث «شيلر» و «شرم» و دلايل ايجاد مكتب «شرم» تشريح شود، زيرا «شيلر» در اروپا طرفداران بسياري دارد و انتقاداتي به مكتب «شرم» موجود است.
سپس دكتر رضا فاضل نيز با بيان اين كه «بخش اعظم اين كتاب، جامعهشناسي است»، اظهار داشت: در اين كتاب درباره هر يك از انديشمندان تنها به بيان شرح حال آنها اكتفا شده و از انديشههاي آنها مطالبي به صورت گذرا آورده شده است. همچنين درباره مكتب شيكاگو متني طولاني نوشته اما درباره تاثير شيكاگو در ارتباطات، تنها يك صفحه نوشته شده است.
دكتر فاضل با اشاره به مقدمه 90 صفحهاي كتاب اظهار داشت: در اين ميان چندين صفحه درباره نظريه و تاريخ و ويژگيهاي آن است كه ربط چنداني به موضوع ندارد و در كتابهاي مرتبط، اين مباحث به طور كامل بيان شده است. بهتر بود در مقدمه، درباره كتاب و نظرات و ايدههايي از كتاب گرفتهاند، بحث ميشد.
در پايان اين نشست دكتر آذري، مترجم كتاب «تاريخ تحليلي علم ارتباطات»، درباره دلايل ترجمه اين اثر اظهار داشت: اين كتاب به دليل متني و كاربردي بودن، براي دانشجويان انتخاب شد. ديگر اين كه چنين كتابهايي در حوزه ادبيات نظري بسيار كم شمارند و تمام دانشگاهها به نوعي به اين كتاب نياز دارند.
وي افزود: اين كتاب نوشته راجرز است و من به جز مقدمه، مطالب كمي به آن افزودم. همچنين در بخش «كارل ماركس و مكتب انتقادي» لازم بود مختصري از زندگينامه وي بياورم و علت افزودن اين نكات و عكسها به اين دليل بود كه شايد بتوان نقاط تاريك اين كتاب را به مرور روشن كرد.
آذري درباره انتخاب عنوان كتاب اظهار داشت: اگر عنوان «تاريخ مطالعه ارتباطات» را برميگزيديم، ما را به ياد پرسشنامه و آزمايشگاه ميانداخت. همچنين هدف اين بود عنواني را انتخاب كنيم كه رسا باشد و محتواي كتاب را دربر گيرد.
وي افزود: در اين كتاب به اسامي كساني برميخوريم كه هيچ شناختي از نظرات و ايدئولوژي فكري آنها نداريم و ناچار بوديم اين ريشههاي تاريخي را بررسي كنيم.
آذري اظهار داشت: اين كتاب با زبان جامعهشناسي نوشته شده است و راجرز در تحقياتي كه در منابع داشته، به اين نتيجه رسيده كه جامعهشناسي چتري مسلط بر سر علم ارتباطات است.
نظر شما