دوشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۶
نوایی‌لواسانی: تجربه علمی‌تخیلی‌نویس‌ها به صورت کتاب پژوهشی تدوین شود/ رضایی‌کلورزی: تعداد کم آثار این ژانر مانع پژوهش است

حمید نوایی‌لواسانی در میزگرد «آیندۀ آینده: بررسی چشم‌انداز ژانر علمی‌تخیلی در ادبیات ایران» گفت: آیا انسان شرقی و ایرانی تخیل ندارد؟ آیا ادبیات کهنش و ناخودآگاه‌های اسطوره‌ای و انسان‌شناسانه‌اش متفاوت از غرب نیست؟ واقعا متفاوت است؛ ولی کتاب‌های تألیفی با این تفکرها کجاست؟ مصطفی رضایی‌کلورزی نیز گفت: ما در حوزه ادبیات علمی‌تخیلی آثار زیادی نداریم؛ به این دلیل نقدوبررسی و تحلیل آنها نمی‌تواند به کارهای پژوهشی تبدیل شود.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، میزگرد «آیندۀ آینده؛ بررسی چشم‌انداز ژانر علمی‌تخیلی در ایران» ۱۸ تیرماه، همزمان با روز ملی ادبیات کودک و نوجوان با حضور حمید نوایی‌لواسانی و مصطفی رضایی‌کلورزی، نویسندگان ادبیات علمی‌تخیلی در اتاق گفت‌وگوی ایبنا برگزار شد. بخش اول این نشست را می‌توانید در این مطلب بخوانید و بخش پایانی صحبت‌های مطرح‌شده در این میزگرد نیز در ادامه آمده است:

- می‌گویید ژانرها بویژه علمی‌تخیلی امیدآفرین هستند و از طرفی دیگر می‌بینیم مخاطبان با واقعیت‌های تلخ بیرونی هم مواجه‌اند. چطور می‌توانیم بین این دو، پلی ارتباطی برقرار کنیم؟ آیا ادبیات می‌تواند مخاطب را از این واقعیت تلخ به آن امید موجود در آینده برساند؟
حمید نوایی‌لواسانی: ادبیات همیشه این کار را کرده است و چیز تازه‌ای نیست. اگر همین ادبیات فانتزی و علمی‌تخیلی را ببینید سراسر درباره این مطلب است که ما می‌توانیم زندگی را تغییر دهیم، زندگی متنوع است و بیشتر از آنچه که ما فکر می‌کنیم گسترده. به قول ابن عربی، «آدم‌ها خدای خودساخته دارند»؛ چون آن ذات آن‌قدر عظیم است که به لحاظ تخیل درک‌کردنی نیست. پس ما به‌واسطه تخیل حتی خدا را هم در حد خودمان تصور می‌کنیم. گستره ادبیات این قدرت را برای ما ایجاد می‌کند؛ اما موقعی هم هست که ادبیات منتقد اجتماعی می‌شود و می‌گوید فلان فضایی که ما داریم راه به ترکستان می‌برد و باید فضا تغییر کند. موقعی هم هست که ابعاد روشنی از آینده‌ای زیبا را ترسیم می‌کند.

ادبیات علمی‌تخیلی، ادبیاتی است که دورنمای احتمالی آینده را به شما نشان می‌دهد؛ حتی ممکن است بگوید در ته این راهی که الان می‌روید، فردا ممکن است زمین بخورید. هیچ اشکالی ندارد؛ یکی باید این را به ما بگوید. یکی باید آینده‌ای بهتر را برایمان تخیل کند که پشتِ واقعیت امروز را هم به ما نشان دهد. ادبیات گستره ذهن ما را تقویت می‌کند. ما با ادبیات انسانیت و بودن‌مان را به تعبیری معنا می‌کنیم؛ چون تخیل و زیبایی‌شناسی و مواردی این‌چنینی دارد. یکی از کارکردهای فانتزی این است که دید انسان‌ها را گسترش می‌دهد و چهارچوب‌های ذهنی را می‌شکند و احتمالات دیگری را به شما نشان می‌دهد.

انسان خلاق طبق تعریف، انسانی است که چهارچوب ندارد. وقتی چهارچوب داشته باشید دیگر پیش نمی‌روید. خلاقیت یعنی انسانِ معاصر باشید؛ یعنی دائما به‌روز باشید و ذهن‌تان برای پذیرش باز باشد. فیزیک نیوتن تمام شد، گره‌هایی از ما باز کرد و تمام شد. دنیای امروز دنیای کوانتوم است که برای شما عقاید عجیبی را مطرح می‌کند. نباید نگران باشید. این نوع جدید فیزیک، دید شما را، باورهای دینی و شناخت علمی و فلسفی‌تان را به اندازه نوع قبلی گسترش می‌دهد. آدم خلاق، آدمی است که دائم ساختارها را می‌شکند: دائم، دائم، دائم. فانتزی به‌خاطر تنوعی که دارد این نگاه متنوع را به من و شما و بقیه می‌دهد. مثلا تالکین در «ارباب حلقه‌ها» یک دنیای جدید با درون‌مایه‌های تازه برایمان ایجاد می‌کند و کتاب «هری پاتر» به نوعی دیگر به این تخیل نگاه می‌کند و می‌گوید می‌شود پرتال‌هایی در واقعیت باز شود و وارد دنیایی دیگر شوید. فارق از اینکه این‌ها شدنی است یا نشدنی، تخیل چیزهای قشنگ را به انسان نشان می‌دهد.
ادبیات علمی‌تخیلی با این مفاهیم و اتفاقات و آخرین تکنولوژی‌ها و آخرین نگرش‌های فلسفی سروکار دارد. علمی‌تخیلی به شما می‌گوید جهان شما می‌تواند تا چندین بُعد گسترده باشد و موجودات هم می‌توانند ابعاد مختلفی داشته باشند. اطلاعات من خیلی کم است؛ اما سعی می‌کنم دائم مطالعه کنم و از این مفاهیم دور نشوم. انسان از شنیدن این مفاهیم حیرت‌زده می‌شود؛ ولی ما درگیر ساختاری کوچک هستیم و نمی‌فهمیم زندگی خیلی گسترده‌تر از این حرف‌هاست. ما باید این نگاه را با ادبیات برای مخاطب ایجاد کنیم و قدرت تخیلش را این‌طور گسترش دهیم. اگر جامعه‌ای ضرورت کتابخوانی و داستان‌خواندن را نفهمد، کاملا ضرر کرده است؛ چون در دوری می‌افتد که مربوط به معاش زندگی است و دائما در این فضا دست‌وپا می‌زند و برای خود گره ایجاد می‌کند. ما با قدرت تخیل می‌توانیم از تمام مشکلات‌مان عبور کنیم. شما با نوجوانانی که به معنای واقعی کتاب‌خوان هستند می‌توانید به‌راحتی کنار بیایید؛ چون مفاهیم را درک می‌کنند. اگر جامعه کتابخوان نباشد در معرض تمام ناهنجاری‌ها قرار می‌گیرد و قدرت تشخیص ندارد و قدرت استدلال هم. این جامعه برای همه‌چیز پذیراست و باید ناظر و مراقبی برای تک‌تک افرادش گذاشت.

بخشی از بحران‌های جهانی به این برمی‌گردد که جامعه و حکمرانان همراه و هم‌گام هم نیستند. جامعه‌ای که نمی‌تواند تحولات را بپذیرد با بخشنامه و دستور و ابلاغیه تکان نمی‌خورد و تخیل و باور به تغییر را نخواهد داشت. موتور محرکه تغییرات علمی در غرب، خواستن برای تغییر است؛ آن هم در طبقات جامعه، چون نخبگان که همیشه در صحنه بوده‌اند. ما با مردم سروکار داریم. من می‌گویم یک راننده در اوقات بیکاری «گلستان» سعدی بخواند. وقتی در تمام جامعه چنین چیزی دیده شود، زمانی‌که حکمرانان بگویند برای تغییر و رسیدن به آینده‌ای بهتر باید از این شرایط گذر کنیم، جامعه به راحتی می‌پذیرد و همراه می‌شود. تأثیر ادبیات داستانی این است که قدرت تفکر و تخیل را پرورش می‌دهد و جامعه‌ای که اهل کتاب‌خواندن نباشد جامعه‌ای صلب و سخت است که نه زندگی‌اش را تغییر می‌دهد و نه می‌تواند آینده‌اش را بهتر کند؛ یعنی نه حال را دارد و نه آینده را. با حرف و حدیث هم نمی‌شود کار را پیش برد. پارامترهایی در این‌باره وجود دارد و رفتار آدم کتابخوان با غیرکتابخوان متفاوت است. فرد کتابخوان مبادی آدابی است که به‌واسطه ادبیات دریافت کرده است.

ما ۲۰ میلیون دانش‌آموز در کشور داریم، اگر بگوییم فقط ۱۰ درصد آنها واقعا کتابخوان‌اند چه تعداد جلد کتاب برای آنها باید تولید کرد؟ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، ما کتاب کودک زیر 50 هزار نسخه بعد از انقلاب نداشتیم. اکنون ببینید که شمارگان به چندتا رسیده است! من به عنوان یک نویسنده طی یک یا دو سال کتابی را می‌نویسم و در این مدت سختی می‌کشم، بعد که به ناشر تحویل می‌دهم می‌گوید فقط ۵۰۰ نسخه تولید می‌کنیم. این‌طور که نمی‌شود؛ حتی هزینه زندگی منِ نویسنده هم فراهم نمی‌شود. با توجه به این مسئله، فانتزی من دیگر فانتزی درستی نخواهد بود.

ما در فانتزی‌نویسی چه سهمی داریم نسبت به آنچه که مخاطب‌مان نیاز دارد؟ ما در سال چند کتاب فانتزی تولید می‌کنیم؟ تولید ادبیات فانتزی- به معنای واقعی- به حمایت جامعه و فضاسازی در جامعه نیاز دارد. تا کِی متکی باشیم به ناشران دولتی؟ مخاطب به ما می‌گوید داستانت جذاب نیست. حق دارد؛ چون من نویسنده باید وقت کافی بگذارم و تلاش زیادی برای نوشتن داشته باشم؛ اما با توجه به هزینه‌های زندگی، نمی‌توانم. همچنین ما باید مطالعه کنیم. باید دائم ادبیات فانتزی بخوانیم. برای به‌روز بودن و داشتن تخیل دست‌اول باید بیشتر کتاب‌های فانتزی روز را بخوانید. تخیل آنها به‌شدت پرواز دارد و رهاشده است.

مصطفی رضایی‌کلورزی: با توجه به مسائل روز و حوزه تکنولوژی، کتاب‌های من تا حدود زیادی اصلا علمی‌تخیلی به حساب نمی‌آیند؛ چون علم سریع است.

- اشاره کردید که ادبیات کهن تخیل فراوانی دارد و نویسنده‌ها باید برای به‌روز بودن، کتاب‌های فانتزی جدید را بخوانند. آیا نیاز است بین ادبیات کهن و ژانرهای جدید پیوند بزنیم؟
حمید نوایی‌لواسانی: شما به ادبیات آمریکای لاتین توجه کنید. همه آنها وام‌دار مشرق‌زمین هستند. به کوئیلو می‌گویند «کیمیاگر» را بر چه مبنایی نوشته‌ای؟ چون اندیشه و درون‌مایه‌ات خیلی انسانی و جالب است، می‌گوید بر مبنای «مثنوی» مولاناست. بورخس هم رئالیسم جادویی‌اش را از افسانه‌های کهن الهام گرفته است. جنس تخیلی که ادبیات کهن می‌دهد فوق‌العاده است. ما از افسانه‌های کهن‌مان هم غافل بوده‌ایم. گاه ناامیدانه ندارم و از نگاه کارشناسانه می‌گویم. شاعر هندی، رابیندرانات تاگور معتقد است هر نوزادی که به دنیا می‌آید یعنی خداوند به انسان‌ها هنوز امیدوار است.

مصطفی رضایی‌کلورزی: مضمون فیلم «بچه‌های انسان» نیز همین است که بر اساس رمانش ساخته شده.

- بحث سینما شد. ما در ایران سینمای علمی‌تخیلی نداریم. آیا این باعث رونق‌نگرفتن ادبیات علمی‌تخیلی می‌شود یا برعکس به دلیل اینکه ادبیات‌مان قوی نیست سینمایی هم شکل نمی‌گیرد؟ رابطه‌شان چگونه است؟
حمید نوایی‌لواسانی: باید پیشینه این مسئله را ببینیم. دیگرانی در غرب شروع کرده‌اند و دقیقا از تفکر فلسفی و نگاه اندیشمندان به بشر، تاریخ ادبیات هم شروع شده است: با توجه به ارتباط بین اثر و مؤثر. در زمانی اندیشه‌ها این‌طور بود که اگر می‌خواهی کتاب را بشناسی اول باید ببینی نویسنده آن چطور آدمی است؛ اما اکنون تحول فکری بشر به نظریه «مرگ مؤلف» رسیده است. کتاب که تولید می‌شود دیگر مؤلفی وجود ندارد و باید دید رابطه کتاب با خواننده چطور است. سیر تاریخ تحولات گونه فانتزی به این شکل بوده است که ابتدا تفکرات فلسفی‌اجتماعی به‌وجود آمده و پیرو آن، تسری پیدا کرده است به حوزه‌های علم و ادبیات. در حوزه ادبی و هنری هم ابتدا این گونه در سینما به‌وجود آمد؛ یعنی تأثیرشان را بیشتر بر تصویر و سینما می‌گذارند.

بحث این است که آیا ما اندیشه و پشتوانه فکری‌فلسفی برای ادبیات فانتزی و علمی‌تخیلی داریم؟ آقای رضایی اگر من بخواهم بدانم فانتزی در ایران چه تحولاتی داشته است می‌توانید کتابی معرفی کنید؟ ما فقط یک کتاب در حوزه فانتزی داریم اثر محمدهادی محمدی که حاصل تحقیقاتش در کتابخانه مونیخ آلمان است؛ البته آن کتاب هم بر پایه نظریه‌های خارجی است. آیا این مبنای کار ماست؟ آیا انسان شرقی و ایرانی تخیل ندارد؟ جنس تخیلش فرق نمی‌کند؟ معضلاتش متفاوت نیست؟ آیا ادبیات کهنش و ناخودآگاه‌های اسطوره‌ای و انسان‌شناسانه‌اش متفاوت از غرب نیست؟ واقعا متفاوت است؛ ولی کتاب‌های تألیفی با این تفکرها کجاست؟ این آسیب‌شناسی وجود دارد. بحث‌ها و تجربه‌های نسل‌های مختلف علمی‌تخیلی‌نویس باید تهیه و تدوین شود. ما در این حوزه تفکر و اندیشه داریم: حتی از قدیم و در ادبیات کهن‌مان. گاهی با خود فکر می‌کنم کاش ۲۰ سال پیش، ابتدا یک بار کل ادبیات کهن را مرور می‌کردم.
مصطفی رضایی‌کلورزی: من چنین دغدغه‌ای دارم؛ ولی تنبلی می‌کنم. دوست دارم کتاب «شاهنامه» فردوسی را از اول تا آخر مثل یک رمان فانتزی بخوانم.

می‌خواهم به نکته دیگری هم اشاره کنم. این امیدواری‌ای که در ادبیات علمی‌تخیلی هست و در این نشست صحبتش به میان آمد، طوری است که ما نخواهیم هم، ناگهان آخر اثر را امیدوارکننده می‌نویسیم. این امیدواری به‌خاطر خود ژانر علمی‌تخیلی و مخاطبانش است که نوجوانان هستند. من به آینده بلندمدت‌مان واقعا امیدوارم و می‌دانم که نوجوانان تأثیر می‌پذیرند و آینده را تغییر می‌دهند.

درباره حوزه سینما به‌خصوص انیمیشن می‌خواهم بگویم که خیلی پیگیری کرده‌ام و بعضی‌جاها هم از من فیلمنامه «زایو» را خواسته‌اند؛ اما حوزه انیمیشن در ایران بسیار هزینه‌بر است. این حوزه خیلی زحمت دارد؛ بنابراین صنعت انیمیشن نوپای ما هنوز تازه‌کار مانده است.

ما در حوزه ادبیات علمی‌تخیلی تعداد آثار زیادی نداریم؛ به این دلیل نقدوبررسی و تحلیل آنها نمی‌تواند به کارهای پژوهشی تبدیل شود. ما باید آثار بیشتری تولید کنیم که توجه پژوهشگران نیز به این حوزه جلب شود. پیوند بین ادبیات علمی‌تخیلی و صنعت انیمیشن در ایران رخ خواهد داد؛ اما به این زودی احتمالا نه. نمی‌خواهم ماجرا را تلخ کنم؛ ولی هنوز بین ادبیات شاخص واقع‌گرای ما و سینما ارتباطی صورت نگرفته است؛ پس برای ادبیات علمی‌تخیلی نمی‌توانیم انتظار عجیبی داشته باشیم.

حمید نوایی‌لواسانی: ما روش‌مند نیستیم و به این دلیل بیشتر انرژی و فعالیت نیروهایمان به هدر می‌رود.

مصطفی رضایی‌کلورزی: می‌خواهم برایتان درباره ایده رمان آخرم بگویم. می‌خواستم یک پدیده خورشیدی اتفاق بیفتد و کل کره زمین را بسوزاند. ایده اولیه‌ام واقعا همین بود و همین‌قدر عصبانی به نظر می‌رسیدم؛ اما می‌خواستم تحقیق کنم که بفهمم چنین چیزی محتمل است یا نه. درباره ستاره‌شناسی خیلی خواندم و مطالعات دیگری هم داشتم. از دکتر محسن شادمهری پرسیدم چنین ایده‌ای امکان‌پذیر است حتی یک‌هزارم درصد که مدار مغناطیسی خورشید بهم بریزد و شراره‌هایش جذب نشود و خارج شود و به سمت کره زمین بیاید؟ گفت یک‌هزارم درصد نه؛ ولی احتمال دارد شبیه به این چیزها اتفاق بیفتد. من عصبانی بودم و می‌خواستم ایده‌ای نابودگر را در داستانم پیاده کنم؛ اما باز هم داستانم امیدوارکننده تمام شد. قرار بود رمان دیستوپیایی شود؛ ولی باز هم امیدبخش شد؛ چون مخاطبم نوجوانان بودند و قرار است آنها دهه‌های بعدی کشور را بهتر بسازند.

- من خود را به جای یک نویسنده نوپا می‌گذارم و به این فکر می‌کنم که ایده علمی‌تخیلی شما خیلی کلان است و نکند برای علمی‌تخیلی‌نویسی صرفا باید به سراغ این ایده‌ها رفت و فضاسازی بزرگی انجام داد. پس این سؤال را از شما می‌پرسم که آیا علاقه‌مند به این حوزه می‌تواند با فضا و ایده کوچک شروع کند.
مصطفی رضایی‌کلورزی: آخرین کتاب علمی‌تخیلی که خواندم «ز مثل زکریا» بود؛ این مثالی است برای نوشتن علمی‌تخیلی در فضای کوچک. رمان فضای آخرالزمانی دارد و در آن جنگ هسته‌ای رخ می‌دهد. کودکی که خانواده‌اش را از دست داده است در خانه‌شان تنها زندگی می‌کند و فرایند زندگی در آن‌موقع را هم بلد است. این رمان فضای محدودی دارد؛ ولی پرداخت در آن خیلی باجزئیات است. کاری ندارد که جنگ هسته‌ای چطور رخ داده است و به قول سینمایی‌ها بیگ پروداکشن ندارد؛ اما نویسنده خیلی باجزئیات زندگی در آن فضای آخرالزمانی را توضیح می‌دهد.

- بیان جزئیات در آثار علمی‌تخیلی سبب باورپذیری بیشتر اثر می‌شود؛ از طرف دیگر جزئیات بیشتر را در رمان بهتر می‌توانیم پیاده کنیم. آیا می‌توانیم یک اثر علمی‌تخیلی را در قالب داستان کوتاه بنویسیم؟
حمید نوایی‌لواسانی: یک مجموعه داستان کوتاه علمی‌تخیلی به نام «منطقه صفر فضایی» نوشتم که از سوی انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است. این کتاب در سال ۱۴۰۰ به چاپ سوم هم رسید. در این کتاب پنج داستان علمی‌تخیلی کوتاه با توجه به یک شاخه علمی قرار گرفته است.

به عنوان مثال در یکی از این داستان‌ها، تمام معادن کره ماه را استخراج می‌کنند. حال به سهم‌بندی کشورهای آسیایی رسیده است. در این داستان، یک خانم فضانورد ایرانی به نام خانم سام‌نژاد سرگروه سهم‌بندی است. روند داستان به این صورت است که این گروه‌ها شش ماه در کره ماه فعالیت دارند و از معادن استخراج می‌کنند. بعد از شش ماه که می‌خواهند با سهم خود به کشور ایران بازگردند، در یکی از معادن انفجاری صورت می‌گیرد؛ سام‌نژاد تصمیم می‌گیرد برنگردد و بماند و به انسان‌های گرفتار کمک کند. این در صورتی است که پروازهای پایگاه فضایی محدود است و چند ماه یک‌بار پرواز دارد و با ماندن افراد در کره ماه، ممکن است تا ماه‌ها، پروازی نباشد؛ اما سام‌نژاد جان انسان‌های گرفتار را واجب‌تر می‌بیند و می‌ماند. در این داستان تعدادی از سرگروه‌های کشورهای دیگر تصمیم می‌گیرند بازگردند و می‌گویند جان انسان‌های گرفتار در معدن به ما ارتباطی ندارد. خواننده در روند داستان متوجه می‌شود که این سرگروه‌ها، انسان نیستند و تنها ربات انسان‌نما هستند و برای همین است که احساس ندارند. در اینجا تضادی به وجود می‌آید و آن هم این است که یک انسان‌نما نمی‌تواند وضعیت انسانی را درک کند و کسی که انسان است، برایش در هر شرایطی اولویت جان انسان است و... .

- نوشتن داستان کوتاه علمی‌تخیلی سخت‌تر است یا رمان؟
حمید نوایی‌لواسانی: نوشتن داستان کوتاه علمی‌تخیلی بسیار سخت‌تر از نوشتن رمان است. برای من نوشتن کتاب «منطقه صفر فضایی» تجربه عجیبی بود. برای نوشتن داستان کوتاه علمی‌تخیلی، نویسنده مجبور است تنها مقدار کمی از حجم زیادی از اطلاعاتی را که در دست دارد، استفاده کند و درباره‌شان بنویسد. از آن سخت‌تر این است که این نوشته کوتاه، به این صورت باشد که خواننده داستان را حس کند و داستان به صورت روایی نباشد. نوشتن این کتاب یک تجربه بود و من این ادعا را ندارم که کار خیلی بزرگی انجام داده‌ام. نوشتن این کتاب هم برایم جالب بود و هم یک شروع بود. به عقیده من باید بچه‌ها را ذره‌ذره به دنیای علمی‌تخیلی وارد کرد و نوشتن داستان کوتاه این مزیت را دارد. همچنین خواندن داستان کوتاه تنوع در مخاطب ایجاد می‌کند. نوجوان وقتی با یک رمان ۴۰۰صفحه‌ای مواجه می‌شود شاید عقب‌نشینی کند. یکی از مزیت‌های کتاب «منطقه صفر فضایی» این است که از داستان نرم تا سخت نوشته شده و متناسب با هر سلیقه‌ای است.

- در پرونده‌ای که درباره ادبیات علمی‌تخیلی با نویسندگان این ژانر گفت‌وگو داشتیم، نظر بیشترآنها این بود که برای بچه‌ها فرود یک سفینه در یکی از شهرهای ایران تصورکردنی نیست؛ نظر شما چیست؟
مصطفی رضایی‌کلورزی: به عقیده من اتفاقا همین موضوع جز جذابیت‌های ادبیات علمی‌تخیلی است. اگر بچه‌ها چنین دیدگاهی دارند به این دلیل است که آثار علمی‌تخیلی که در غرب تولید شده است، بسیار بیشتر از کارهای ایرانی است؛ بنابراین ذهنیت‌ها بیشتر معطوف به آثار غربی است. حتی چالشی بین نویسندگان علمی‌تخیلی‌نویس ایرانی وجود دارد که می‌گویند شاخصه‌های ادبیات علمی‌تخیلی بومی ما چیست؟ می‌گویند اول از همه باید تعدادی آثار داشته باشید و این تعداد به قدری باشد که به تأثیرگذاری برسد و بعد بر سر آن گفت‌وگو شود. این تازه ابتدا راه است تا بتوانیم به شاخصه برسیم. به نظر من در ایران از مرحله ابتدا و ورود به عرصه ادبیات علمی‌تخیلی گذشته‌ایم؛ ولی هنوز به تنه فعال این نوع ادبیات نرسیده‌ایم.

- در جایی از بحث آقای نوایی‌لواسانی اشاره کرد که باید روش‌مند پیش رفت تا نتیجه گرفت. راهکار شما برای اینکه ادبیات علمی‌تخیلی در ایران به صورت روش‌مند و با ساختار پیش برود، چیست؟
مصطفی رضایی‌کلورزی: من خیلی نمی‌توانم در این زمینه دقیق صحبت کنم؛ اما تنها چیزی که در حال حاضر به ذهنم می‌رسد و به آن علاقه دارم این است که جلسات نقد جدی برگزار شود. شاید لازم باشد در بعضی از این نشست‌ها بحث کنیم و همدیگر را به چالش بکشیم. همان‌طور که محمد قصاع هم این نکته را در کتاب «پژوهشی در ادبیات و اندیشه‌ی علمی‌تخیلی» یادآور شده است که در دهه ۷۰ یا ۸۰ این جلسات مباحثه و نقد بیشتر بود.
- آیا این جلسات به صورت خودجوش بود یا زیرنظر نهاد خاصی برگزار می‌شد؟
حمید نوایی‌لواسانی: بعد از انقلاب، هم انجمن‌هایی برای پرداختن به ادبیات علمی‌تخیلی شکل گرفت و هم نهادهای دولتی از جمله حوزه هنری به این ژانر توجه کردند. در حوزه هنری یک دوره‌ای جلسات نقدوبررسی ادبیات علمی‌تخیلی برگزار می‌شد؛ ولی متأسفانه این جلسات تداوم ندارد چون با رفتن هر مدیر، آن نگاه و آن بخش از بین می‌رود. آفتی که در فضاهای دولتی وجود دارد این است که این سیاست‌گذاری‌ها راه به جایی نمی‌برد؛ چون خودجوش و درون‌گرا نیست. ممکن است مدیری روی کار بیاید که به داستان علمی‌تخیلی گرایش دارد و مدت کوتاهی حمایت کند؛ اما اگر مدیر بعدی بیاید و به این ژانر علاقه نداشته باشد همه‌چیز منحل می‌شود. این روش، روش غلطی است. البته نهادهای دولتی برای اینکه این برنامه‌ها به صورت ثابت برگزار شود، واحدهایی را ایجاد کرده‌اند. به صورت کلی تعدادی انجمن بیرونی هم داشتیم که قبل از کرونا جلسه تشکیل می‌دادند؛ ولی اکنون آنها هم کمتر فعالیت دارند.

جلسات نقدوبررسی ادبیات علمی‌تخیلی تداوم نداشت؛ اما اگر جایی باشد که این جلسات و تحلیل و بررسی‌ها را اداره کند، تصورم این است که به حمایت دولتی نیاز دارد اما نه با سیاست‌گذاری دولتی! به این معنا که جایی را در اختیار همکاران مطرح علمی‌تخیلی‌نویس بگذارند که به صورت هفتگی یا ماهانه دور هم جمع شوند و درباره این ژانر صحبت کنند؛ خودشان با هم گفت‌وگو کنند، سیاست‌گذاری و موضوع‌بندی کنند.

این جلسات باعث می‌شود به این نتیجه برسیم که ادبیات علمی‌تخیلی را چگونه پیش ببریم، چگونه سیاست‌گذاری کنیم و به چه چیزهایی نیاز داریم. شاید در جایی نیاز به آموزش داریم یا نیاز به جمع‌آوری اطلاعات. این صحبت‌ها به این معنا نیست که هیچ کاری انجام نشده است؛ نه! در گذشته جلسه‌هایی تشکیل شده که در آنها تصمیم‌هایی هم اتخاذ شده است؛ ولی ما با همه صدمه‌هایی که می‌بینیم، پخته‌تر می‌شویم. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد باید یک نهاد دولتی حمایت کند و در مرحله بعد کسی را انتخاب کند؛ البته کسی که در این حوزه بیشتر نویسندگان را می‌شناسد و می‌تواند همه را دور هم جمع کند، بعد گروه‌بندی و دسته‌بندی شوند و ادامه دهند. این موضوع باعث می‌شود بعد از چند سال مباحث نظری تدوین‌شده داشته باشیم، بدانیم کجا قرار گرفته‌ایم و وضعیت‌مان چگونه است و غیره. به نظر من باید برای پنج سال بعد، اندیشه داشته باشیم و بدانیم که قرار است چه‌کار کنیم.

مصطفی رضایی‌کلورزی: معتقدم اگر این مباحثه‌ها همراه با هیجان باشد، مفید است؛ یعنی نقد و مباحثه در چهارچوب حرفه‌ای خودش و نه به صورت بگومگو، پیش‌برنده است. گفت‌وگوها وقتی در چهارچوب فنی‌ساختاری انجام شود، حتی اگر خیلی تند هم باشد، مفید خواهد بود. جلسات نقد، انگیزه نویسندگان را بیشتر می‌کند و حتی در فروش کتاب‌ها هم تأثیرگذار است. به صورت کلی ادبیات علمی‌تخیلی پویا، نامحدود و سرشار از خلاقیت است. بحث تعلیق، جذابیت و کشش داستانی در ادبیات علمی‌تخیلی بسیار جاری است. در این ژانر گستره زمانی و بحث آینده‌پژوهانه بسیار بالا و پرکاربرد است؛ بنابراین به‌شدت جای کار دارد و در حال توسعه است. به عقیده و پیش‌بینی من، ادبیات علمی‌تخیلی جلو می‌افتد و سینما و انیمیشن را هم دنبال خودش می‌کشاند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها