سه‌شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۵
مساله کتابخوانی محصور در چارچوبی ابژه‌گونه!

افشین تحفه‌‎گر، سرپرست دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی معتقد است، نقش‌ کتاب در فرهنگ عمومی، گسترده‌تر، فراگیرتر و ژرفناک‌تر از پایش‌های متداول همچون سنجش سرانه مطالعه سرانه زیربنا و یا سرانه نشر است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، افشین تحفه‌گر، سرپرست دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: «هفته کتاب، بهانه‌ خوبی است تا کتاب را از برساخت اُبژه بیرون بیاوریم و آن را در ساحت سوژه بنشانیم. در این جایگاه است که می‌توان دوباره به خاطر آورد کتاب، بی‌آنکه نیازمند مضافی باشد؛ مفهومی است که بیش از هرچیز، شناسای فرهنگ عمومی ملت‌ها و جوامع است.

آنگاه که چنانچه رایج است - با پایش سنجه‌هایی همچون سرانه‌ مطالعه، سرانه‌ زیربنا، سرانه‌ نشر، سرانه‌ عضویت و... برخی از مولفه‌های فرهنگ عمومی را می‌پژوهیم، کتاب را در چارچوبی ابژه‌گونه‌ محصور کرده‌ایم. حال آنکه نقش‌ کتاب در فرهنگ عمومی، گسترده‌تر، فراگیرتر و ژرفناک‌تر از چنین پایشی است. گرچه سنجش نقش و اثربخشی کتاب بر فرهنگ عمومی همچون بسیاری از مفاهیم غیرکمّی، در چنان پیچیدگی و دشواری آمیخته است که در چارچوب علم پژوهش، کمتر به آن پرداخته شده است لیکن شمار کتاب هایی که به تنهایی، دگرگونی شگرفی بر فرهنگ عمومی ملت خویش و حتی سایر ملت‌ها وارد آورده‌اند یا به شناساندن فرهنگ عمومی زاینده خویش به جهان، انجامیده اند؛ صفر نیست.

امروز ماندگارترین تصویر مشترک حافظه‌ پارسی‌زبانان، سیمای محاسن سپیدی است از ورای دیوان حافظ در بلندترین شب سال. تصویری که به تنهایی می تواند مؤلفه‌های دیدار، همدلی، احترام، مسالمت،ساده‌زیستی،مفاهمه و... را در فرهنگ عمومی احیاء نماید. این، تنها مثالی است که امید دارد همتی جمعی را برای سوژه قرار دادن کتاب در فرهنگ عمومی، برانگیزاند و آن را از قفسه خاک گرفته‌ اُبژه‌گونش بیرون بکشاند. این گونه است که شاید بتوان به چالش‌های رو به بحرانی که در سوی کمّی کتاب و کتابخوانی قرار دارد نیز، سامانی بخشید. اگر سرانه‌ی مطالعه نسبت به میانگین جهانی، رضایتبخش نیست، شاید بهتر باشد پیش از هرچیز، مسأله‌ای در چارچوب فرهنگ عمومی را طرح و به حل آن فکر کنیم.

اگر امروز جوان و نوجوان ما -که بخش عمده‌ی سرانه‌های سنجه شده را پوشش می‌دهد - با کتاب و خوانش آن، چنان‌که باید همنشین نیست، شاید بتوان ریشه‌های آن را در تهی بودن نوستالوژی او و هرم نیازهای او از کتاب جست که این هر دو، زاده‌ فرهنگ عمومی هستند. از سوی دیگر، اگر دامنه ی فرهنگ عمومی را به اولین اجتماعات انسانی گسترش دهیم، باز با اشکال اولیه‌ای از کتاب مواجهیم که بر ابزار سنگ و دیوار و با زبان تصویر تولید شده و فرهنگ عمومی آن جامعه را ماندگار کرده است. بدین سان است که رابطه متقابل کتاب و فرهنگ عمومی، به‌مثابه مسأله حل ناشده‌ای است که در تقدم و تاخر پیدایش این دو مفهوم، رسیدن به اشتراک نظر را ناممکن می‌نمایاند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها