شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۸
نخستین ماه از تابستان 1364 به روایت خبرنگار هفته‌نامه نیوزویک

یکی از خبرنگاران غربی، که تابستان 1364 به ایران آمده بود، درباره مشاهداتش از کشور ما گزارشی نوشت که در نشریه امریکایی نیوزویک منتشر شد. گزارش جالبی که بخش عمده آن در کتاب روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب سی‌وهفتم) وجود دارد و تصویری از آن روزهای کشور ما عرضه می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مرتضی میرحسینی: می‌خواهم در این یادداشت، صفحاتی از کتاب «توسعه روابط با قدرت‌های آسیایی» را مرور کنیم. فقط قبل از هر کاری، به این نکته اشاره کنم که این کتاب سی‌وهفتمین کتاب از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق و کاری از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ است و نام هادی نخعی و حمیدرضا فراهانی به عنوان نویسندگان روی جلد آن دیده می‌شود. ناگفته نماند که این کتاب مرور حوادث و صحبت‌ها و نوشته‌های مرتبط با جنگ تحمیلی، در بازه زمانی ۲۴ خرداد تا ۳۰ مرداد ۱۳۶۴ است.
 
پس با این مقدمه، باید به تابستان 1364 برگردیم. به روزهایی که نیروهای رزمی ما خودشان را از حس و حال ناکامی در عملیات بدر بیرون کشیده بودند و تصمیم‌گیران کشور هم تلاش می‌کردند به هر تدبیری که شده، تصویر شکل گرفته از عملیات بدر را پاک کنند. در همین چارچوب، گروهی از خبرنگاران غربی نیز اجازه ورود به کشور ما و بازدید از چند منطقه از مناطق درگیری و برخی نواحی بمباران‌شده و تهیه گزارش از مشاهدات‌شان را گرفته بودند. یکی از این خبرنگاران غربی، رالف ژوزف نام داشت و آن زمان با هفته‌نامه امریکایی نیوزویک همکاری می‌کرد. او درباره آنچه در ایران دیده بود گزارش مفصلی نوشت که به تاریخ ما، نیمه دوم تیرماه منتشر شد.
 
گزارش با این توضیح آغاز می‌شود که «سه ماه پیش در جریان یک تهاجم فاجعه‌آمیز در مناطق باتلاقی هویزه در شرق رود دجله (منظور عملیات بدر است) ایرانیان شدیدترین شکست خود در طول این جنگ را متحمل شدند... عراق، تهران و دیگر شهرهای عمده ایران را هدف مجموعه‌ای از حملات هوایی خود قرار داد، اما باوجود این تلفات سنگین، این کشور همچنان از انسجام و وحدت برخوردار است. برای اثبات این موضوع، رهبران ایران اخیراً به یک گروه از خبرنگاران غربی اجازه ورود به تهران را داده و از برخی از آن‌ها نیز دعوت به عمل آورده که از نزدیک از یک صحنه پیروزی‌های ایران دیدن نمایند.»
 
بعد به توصیفات رالف ژوزف می‌رسیم. او نوشته بود «در مقایسه با برخی از نبردهای گسترده‌ای که پیش‌تر از این در جنگ رخ داده است، به نظر می‌رسد این نبرد (عملیات قدس یک در هورالهویزه) نبردی جزئی بوده است. هدف، یک پست فرماندهی عراق در ابوذکار و چند قرارگاه کوچک‌تر در نزدیکی باتلاق‌های هویزه واقع در ده مالی رود دجله بوده است. عراق ظاهراً انتظار یکی دیگر از حملات موج نیروهای انسانی ایران را داشت، که مجموعه‌ای از خندق‌ها را پر از بمب‌های ناپالم کرد و تصمیم داشت در مواجهه با حمله ایران، همه آنان را منفجر کند. این انفجار، چنان دیواری از شعله‌های آتش را روی آب به وجود می‌آورد که حتی متعصب‌ترین ایرانیان را... به تردید می‌انداخت. اما ایرانیان با اتخاذ تاکتیک‌های جدید موفق شدند این استراتژی را با شکست روبه‌رو کنند.»
 
خبرنگار نیوزویک، به درستی به این نکته اشاره کرده بود که «ایرانیان به جای پیشروی به صورت گروه‌های بزرگ، اکثراً در گروه‌هایی دوتایی و سه‌تایی سوار بر قایق‌های کوچک از نیزارها پیش رفتند تا آنکه موفق شدند به مواضع عراقی‌ها برسند. آن‌طور که گفته می‌شود، آن‌ها بمب‌های ناپالم جاسازی شده در این خندق‌ها را با کمک مردان قورباغه‌ای خنثی کردند و سپس بر روی یک‌هزار سرباز عراقی که از پاسگاه‌ها محافظت می‌کردند آتش گشودند. در همان آغاز حمله، اکثر سربازان عراقی فرار کردند.»
 
گزارش بعد از بررسی شرایط در منطقه درگیری، به زندگی در پایتخت و دیگر شهرهای بمباران‌شده می‌رسد. اینکه «باوجود حملات هوایی اخیر عراق، تهران به صورت شهری بمباران‌شده به نظر نمی‌رسد و چنین احساسی در تهران وجود ندارد. زندگی در این شهر آشکارا طبیعی و عادی به نظر می‌رسد. در بازدیدی که بدون همراه صورت گرفت، متوجه شدم که در سوپرمارکت‌ها به حد کافی تخم‌مرغ و گوشت و نان و شیر و پودر رخت‌شویی برای عرضه به مردم وجود دارد و حداقل در ظاهر چنین به نظر می‌رسد که وضع اقتصاد ایران رو به بهبود است.» سپس می‌افزاید «در مورد بهای کالاها ابراز ناراحتی می‌شود، ولی تورم از حدی که قابل کنترل نباشد خیلی فاصله دارد. یک دیپلمات مقیم تهران در این رابطه اظهار داشت بسیار تعجب‌آور است که آن‌ها می‌توانند همزمان هم به جنگ و هم به گردش امور اقتصاد خود ادامه دهند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها