یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۲
«مکتب اسلام»؛ چراغی روشن در سپهر مطبوعات دینی ایران

مجله «مکتب اسلام» از جمله مجلات قدیمی با قدمت 63 ساله فعالیت در حوزه دین، همچنان چراغش روشن است و آبان امسال هفتصد و هشتاد و نهمین شماره پیاپی آن منتشر شد. فرج‌الهی مدیرمسئول این مجله ضمن مرور تاریخچه فعالیت این مجله، از «غُربت کتاب و مجلات دینی» گفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، از چاپ اولین نشریه در جهان تاکنون حدود 400 سال می‌گذرد. نخستین مجله یا روزنامه در ایران هم در سال 1215 شمسی با نام «کاغذ اخبار» در تهران منتشر شده است. بی‌تردید نشریات در فاصله دهه‌های منتهی به انقلاب مشروطه، بزرگ‌ترین تحول فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را در ایران رقم زده‌اند. در این میان برخی مجلات رویکرد دینی و اجتماعی داشته‌اند و در صدد رفع شبهات یا پاسخ به سوالات دینی جامعه برآمده‌اند.
 
آذرماه سال 1337 شمسی بود که ماهنامه «درس‌هایی از مکتب اسلام» که بعدها به «مکتب اسلام» شهرت پیدا کرد، به عنوان نخستین نشریه رسمی حوزه علمیه قم توسط آیت‌الله شریعتمداری تاسیس شد و تاکنون به صورت ماهنامه با حمایت آیات عظام آیت‌الله مکارم شیرازی و جعفر سبحانی منتشر می‌شود. در سال‌های پیش از انقلاب، «مکتب اسلام» از معدود نشریات حوزوی بود که می‌کوشید اندیشه‌های نو مذهبی را که در قم پدید می‌آمد و البته متاثر از جریان‌های نوگرای اسلامی بود، به مشتاقان عرضه کند.
 
این نشریه در زمینه‌های دینی، علمی و اجتماعی فعالیت داشته است. مهم‌ترین ویژگی «مکتب اسلام»، آموزش و روشنگری و تربیت عملی جوانان اسلام‌گرایی بود که در روند شکل‌گیری انقلاب تاثیرگذار بودند. این مجله توانست بخش زیادی از نیازهای دینی پیش از انقلاب را برآورده کند و مورد استقبال گسترده مردم قرار گیرد.

به بهانه گذشت 63 سال از فعالیت «مکتب اسلام»، به دفتر این مجله واقع در کوچه ارک در شهر قم رفتیم و با حجت‌الاسلام و المسلمین فرج‌الله فرج‌الهی به گفت‌‌وگو نشستیم.
 
 
سوال اولم این بود که مدیرمسئول حالِ حاضرِ مجله چگونه و از چه زمانی همکاری‌اش را با مجله آغاز کرد؟ حاج آقا فرج‌الهی قبل از پاسخ، لبخندی زد و گفت: «مجله خیرش به همه رسیده، به بنده هم رسیده است» و ادامه داد: من با مرحوم الهامی که سال‌ها مدیرمسئول مجله بود، آشنا بودم. آن موقع خانه‌ای خریدم و خیلی بدهی داشتم. دنبال شغلی بودم که چند ساعت کار کنم. داماد آقای الهامی با بنده دوست بود، ایشان موضوع را با آقای الهامی مطرح و ایشان هم موافقت کرد و خواست به عنوان بررسِ نامه‌ها در دفتر مکتب اسلام مشغول کار شوم.
 
وی ادامه داد: آن زمان نامه‌های فراوانی به دفتر مجله می‌آمد. از سراسر ایران گونی، گونی نامه می‌رسید. من برای دسته‌بندی نامه‌ها به آن‌جا رفتم. نامه‌ها را بررسی و تایپ می‌کردیم. تا سال 79 که آقای الهامی فوت کرد. من تا آن روز مقاله‌ای در مجله نداشتم اما 15 سالی در مجله کار کرده بودم و با زیر و بم مجله آشنا بودم. بعد از فوت ایشان، آیت‌الله سبحانی به بنده فرمود کارهای مرحوم الهامی را انجام دهم. من امتناع کردم اما ایشان دلگرمی دادند که شما را کمک می‌کنیم. از ابتدای سال 80 در مجله مقاله نوشتم و به عنوان مدیرمسئول کار را بر عهده گرفتم.
 
فرج‌الهی سپس گفت: قبلا شنیده بودم مجله مکتب اسلام به علت موضع‌گیری در برابر اوضاع فرهنگی جامعه چندین بار توقیف، و البته با حمایت و سفارش آیت‌الله بروجردی رفع توقیف شده بود. همین موضوع باعث شد سراغ چندوچون سفارش آیت‌الله بروجردی برای رفع توقیف مجله بروم. در این‌باره از آقای فرج‌الهی سوال کردم. وی پاسخ داد: قبل از انقلاب در مجموع حدود 2 سال مجله توقیف شد که بیشتر توقیف‌ها به خاطر مقالات آیت‌الله مکارم شیرازی صورت گرفت. مثلا بهمن 1340 به‌مناسبت روز کشف حجاب مقاله‌ای منتشر شد که باعث تعطیلی مجله شد. یا مقاله‌هایی با عنوان «محصول آزادی»، «فساد منحصر به این‌ها نیست»، «محاکمه تاریخی»، «تغییر خط فارسی به لاتین از سوی رژیم»، «زلزله تقصیر ماست نه تقصیر زلزله»، «زشت‌ترین شکل عرضه گناه» و «اخراج ایرانی‌ها توسط صدام از عراق» نیز شرایط توقیف مجله را فراهم کرده بود.
 
مدیرمسئول «مکتب اسلام» اضافه کرد: چند مورد توقیف دو، سه ماهه داشتیم اما در سال 57، هفت ماه پیوسته تا پیروزی انقلاب توسط دربار تعطیل شد. همه موارد الا مورد آخر توسط ساواک توقیف می‌شد. هر بار مرحوم فلسفی زحمت می‌کشید و از طریق ارتباط با امام جمعه تهران مسئله را حل می‌کرد. این مساله به خاطر این بود که شاه احترام خاصی برای آقای فلسفی قائل بود. دلیلش به آنجا برمی‌گردد که زمانی‌ توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها می‌خواستند ایران را سرنگون کنند یا نگرانیِ تجزیه ایران بود، آیت‌الله بروجردی مرحوم فلسفی را مامور می‌کند تا راجع به این موضوع سخنرانی و بر این نکته تاکید کند که حکومت از هم پاشیده نشود. ایشان در مسجد سید عزیزالله سخنرانی می‌کند و همین عامل باعث می‌شود‌ شاه آقای فلسفی را احترام کند. آخرین بار در سال 57 که مجله توقیف می‌شود، آقای فلسفی برای رفع توقیف به ساواک مراجعه می‌کند اما آن‌ها خبر می‌دهند این بار توسط خود دربار توقیف شده و کاری از دست ساواک بر‌نمی‌آید، لذا به مدت 7 ماه تا پیروزی انقلاب این توقیف ادامه پیدا کرد.‌‌
 
 
بعد از این نکته‌ها به سراغ نویسنده‌های مجله رفتم تا آن‌ها را معرفی کند. مدیرمسئول مجله «مکتب اسلام» گفت: اعضای هیات تحریریه و نویسندگان مجله مکتب اسلام را می‌توان به چهار به گروه‌ تقسیم کرد که هر گروه به‌تدریج جایگزین گروه‌های پیشین شده و پیوسته این چراغ را روشن نگاه داشته‌اند. دوره اول حضرات آیات مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، موسوی‌ اردبیلی، امام موسی صدر، مرحوم علی دوانی، محمد واعظ‌ زاده خراسانی، مجدالدین محلاتی و سیدمرتضی جزایری بوده‌اند. دوره دوم حجج‌اسلام مرحوم رضا گل‌سرخی، استاد سید‌هادی خسروشاهی، مرحوم علی حجتی کرمانی، حسین حقانی زنجانی، محمد مجتهد شبستری، زین‌العابدین قربانی و عباسعلی عمید زنجانی به عنوان نویسنده فعالیت داشته‌اند و دوره سوم بر عهده حجت اسلام علی‌اکبر حسنی، مرحوم داود الهامی، مهدی پیشوایی،‌ هادی دوست‌محمدی، کامل خیرخواه، شهید سیدمحمدکاظم دانش، مرحوم عقیقی بخشایشی و یعقوب جعفری بوده است. دوره چهارم که نویسندگان فعلی مجله محسوب می‌شوند، عبارتند از: آیت‌الله‌ العظمی جعفر سبحانی، آیت‌الله دکتر احمد بهشتی، حجت‌الاسلام و المسلمین یعقوب جعفری، دکتر منصور اشرفی و دکتر مرتضی اشرفی (مقالات پزشکی)، استاد محمود حکیمی، غلامرضا گلی زواره، اسماعیل نساجی و فرج‌الله فرج‌اللهی.
 
به گفته فرج‌الهی، علاوه بر اعضای هیات تحریریه، دانشمندان و شخصیت‌های بزرگ علمی همچون مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، شهید مطهری، شهید باهنر، شهید مفتح، شهید بهشتی، مرحوم سیدغلامرضا سعیدی، دکتر ابوتراب نفیسی از دانشگاه اصفهان، دکتر صبور اردوبادی از دانشگاه تبریز و عبدالمجید رشیدپور نیز برای مجله مقاله ارسال می‌کردند.
 
وی ادامه داد: از جمله افرادی که در نشر و توزیع مجله سهم بسزایی داشتند، نماینده‌‌های مجله در سراسر ایران بوده‌‌اند که جا دارد از این عزیزان هم ذکر خیر شود. نمایندگان قدیمی و باوفای مجله در ایران عبارت‌اند از: آقای حاج حسن حسین‌خواه (تبریز)، آقای حاج سیدحمید حسینی (مرند)، حاج علی‌اکبر باغنوی (نیشابور)، حاج سیدمحمد معینی (شیراز)، حاج سیدیدالله متولی (ارومیه)، علی اشراقی (اصفهان)، احمد صدری (ابهر)، حاج لطیف نباتی (اردبیل)، حاج شیخ علی‌نقی حق‌سرشت (سیه‌سران)، فرج‌الله برج‌پور (چالدران)، پایروند (کرمانشاه) و آقای عبدلی (ملایر).
 
قبل از اینکه سراغ سوال بعدی بروم، آقای فرج‌الهی به افراد دیگری اشاره کرد که بدون حمایت آن‌ها مجله شکل نمی‌گرفت و سهم مهمی در انتشار مجله داشته‌اند. این افراد هیئت امنای مالی مجله بوده‌اند.‌ بازرگانان نیکوکار و خیّر مقیم تهران که اکثراً آذربایجانی بوده‌اند و همگی به رحمت ایزدی رفته‌اند. اسامی آن‌ها بدین قرار است: حاج اسماعیل سیگاری، حاج مجید پرکار، حاج کریم انصارین، حاج فرج نعمت‌زاده، سیدمصطفی عالی‌نسب، حاج‌محمد کلاهی، علی‌اصغر خامه‌چی، حاج ابوالفضل احمدی، حاج بیوک اتفاق جورابچی، موسی ابریشم‌چی و محمدعلی اتفاق جورابچی.
 
 
مدیرمسئول مجله «مکتب اسلام» می‌گوید: مرحوم چاوشی نقل می‌کنند این آقایان پنجشنبه‌ها برای زیارت و کمک به بسته‌بندی مجله، می‌آمدند قم. آن‌وقت 110 هزار نسخه تیراژ مجله بوده است. مرحوم چاوشی به این آقایان می‌گفت شما پول می‌دهید، کمک مالی می‌کنید و همین اندازه کافی است. آن‌ها بدون هیچ چشم‌داشتی اینگونه پاسخ می‌دادند که ما می‌خواهیم در ثواب این کار هم شریک باشیم. جالب آنکه هر کدام از این خیّرین به اندازه یک استاندار امروزی سرشان شلوغ بود و به آن‌ها مراجعه می‌شد.
 
وی به دکتر منصور اشرافی اشاره کرد و گفت: دکتر اشرافی 55 سال مقاله پزشکی برای مجله نوشت و حتی گاهی از آمریکا مقاله می‌فرستاد. خودش را متعهد می‌دانست بدون چشمداشت مالی کار را انجام دهد و حتی از نظر مالی هم به مجله کمک می‌کرد. علاوه‌ بر این به خیلی از افراد از راه دور و نزدیک مشورت پزشکی می‌داد.
 
اوایل دهه 90 شمسی بزرگداشتی برای مجله از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قم برگزار شد. از چندوچون آن برنامه سوال کردم و اینکه چه شد که وزارت ارشاد برای مجله بزرگداشت گرفت. فرج‌الهی با یادآوری خاطره‌ای توضیح داد: آقای محمود حکیمی قبل ‌از انقلاب به قم می‌آمد و به طلاب انگلیسی درس می‌داد. بعد از مدت‌ها برای ایشان در تهران بزرگداشتی از سوی وزارت ارشاد برگزار شد. ما همراه چند نفر از دوستان به تهران رفتیم. من دغدغه داشتم که چه هدیه‌ای برای ایشان بگیرم. تصمیم گرفتم قرآن نفیسی برایشان تدارک ببینم. رفتیم تهران. خیلی از علما و اندیشمندان آمده بودند. من قرآن را تقدیم کردم. آقای حکیمی گفتند خدا شاهد است چندین سکه از چند جا به من هدیه دادند، اما اندازه قرآن به من نچسبید. آقای حسینی وزیر وقت وزارت ارشاد گفت حالا که شما از نویسنده‌تان تجلیل می‌کنید، چرا ما از مجله شما تجلیل نکنیم؟ لذا به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم دستور داد که برنامه‌ای برای تجلیل از خدمات مجله «مکتب اسلام» برگزار کنند و این اتفاق در همان سال با حضور آیت‌‌الله جعفر سبحانی افتاد.
 
 
وقتی مساله کشتی نوح را مطرح کردم، آقای فرج‌الهی از روی صندلی بلند شد. رفت سمت کمد بایگانی اتاقش. یکی از کتاب‌های صحافی شده مجله را آورد و بعد از اینکه چند صفحه ورق زد، گفت: تکه‌پاره‌های کشتی حضرت نوح در کوه‌های آرارات پیدا شده بود. از دانشمندان آمریکایی و روسی برای پیگیری و مطالعه علمی دعوت کردند. تمام اجزاء کشتی پوسیده شده بود و فقط پنج تکه از آن باقی مانده بود. روی آن تکه‌ها چند اسم بود و آن اسامی به زبان عبری عبارت بودند از اسامی مقدس الله، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم‌السلام). این‌ها فقط از بین نرفته بود. همان وقت مجله گزارشی از این اتفاق را کار کرد و مطلب به چاپ رسد.

با توجه به گسترش فضای مجازی و نسخه‌های الکترونیکی مجلات این سوال را مطرح کردم که اکنون اوضاع مجله چگونه است؟ آیا تیراژ الان مثل سابق پررونق است و با مشترکین ارتباط دارید یا خیر؟ فرج‌الهی بیان کرد: الان مسائل مالی با حاج آقا سبحانی و آقای مکارم است. قطعا تیراژ ما مثل سابق نیست و این مساله به مشکلات کاغذ و مسائل مالی برمی‌گردد. هیچ حمایت دولتی نداریم. یک زمانی کاغذ تعاونی تحویل می‌دادند که الان همان مقدار هم قطع ‌شده است. از نظر ارتباط با مخاطب هم یک نکته عرض کنم. روش مجله روش افراط‌ و تفریط نیست و کاملاً نسبت به مسائل مبتلابه معتدل برخورد می‌کند و همیشه از مسائل اسلامی حمایت کرده ‌است. تا چند سال پیش ارسال به کشورهای خارجی مثل آمریکا داشتیم اما بیشتر مشترکین فوت کرده‌اند و مجله به خارج ارسال نمی‌شود، ‌ولی همچنان برای مشترکین داخلی ارسال می‌‌شود.
 
وی ادامه داد: نکته‌ای که لازم است بیان کنم، موضوع گسترش ‌فضای مجازی است. تا جایی که حتی برخی روی منبر یا زمان روضه خواندن از موبایل استفاده می‌کنند، این زیبنده نیست، کتاب و مجله دینی غریب شد‌ه است. به‌نظر خودم باید مجله، هم به صورت کاغذی چاپ شود و هم در فضای مجازی منتشر شود. همین امروز اگر یک شماره به کسی نمی‌رسد، بلافاصله دنبال می‌کند. گاهی از نظر ویراستاری هم به ما تذکر می‌دهند و این نشانه علاقه آن‌ها به مجله است. همه تلاش‌مان این است که این چراغ 63 ‌ساله خاموش نشود.
 
فرج‌اللهی در ادامه به یک نمونه از نفوذ مجله «مکتب اسلام» در خارج از کشور اشاره کرد و گفت: نمایندگی تهران که در تیمچه رحیمیه بود به خاطر فوت نماینده تعطیل شد. از خانه فرهنگ فرانسه تماس گرفتند که برای تحقیق و پژوهش قرار است بیایند دفتر قم. یکی، دو نفر همراه یک مترجم به دفتر مجله آمدند. وقتی به دفتر ما که از نظر ساخت و ساز هم قدیمی به نظر می‌آمد، با تعجب نگاه می‌کردند. آنها اقرار کردند که این کار چون به خاطر خدا بوده ‌است، تا حالا توانسته است اثرگذار باشد.
 
بعد از این گپ‌وگفت رفتیم و از آرشیو مجله دیدن کردیم. مجلات در قفسه‌های فلزی دسته‌بندی شده بودند و تقریبا از همان شماره اول در آرشیو پیدا می‌شد. مجدد به دفتر برگشتیم و از آقای فرج‌اللهی خواستم حرف پایانی را برایمان بگوید. او به مساله‌ای اشاره کرد و یادآور شد: یکی دو ماه از انتشار مجله نگذشته بود که عده‌ای در حوزه به خاطر اینکه کار نوینی آغاز شده بود، اعتراض کردند. طوماری امضا کردند و خدمت آیت‌الله العظمی بروجردی فرستادند. آن موقع دفتر جای عکاسی متروپل بود (یکی از مغازه‌های طبقه دوم اطراف حرم). مرحوم علی دوانی تعریف می‌کند با آقای مکارم و سبحانی هماهنگ کردیم یک شماره را قبل از چاپ آماده کنیم و بفرستیم خدمت آقای بروجردی و عنوان کنیم اگر صلاح می‌داند، ادامه دهیم، وگرنه کار را متوقف کنیم. آقای دوانی نمونه مجله را خدمت آقای بروجردی عرضه می‌کند، ایشان می‌فرمایند دو روز بعد بیایید برای جواب. آقای دوانی دو روز بعد با نگرانی خدمت آقا می‌رسند. بعد از سلام اشاره می‌کنند بروند کنارشان بنشینند. بعد دستور می‌دهد‌ طومارها را‌ می‌آورند و می‌گویند این طومارها را نوشته‌اند اما این‌ها اشتباه می‌کنند، «الازهر» بولتن و مجله و روزنامه دارد ولی حوزه شیعی چیزی ندارد. این آقایان کار خوبی کردند و اگر این‌گونه بنویسند من پشت شما هستم. آن زمان 2 هزار تومان کمک می‌کنند و می‌سپارند که بین نویسنده‌ها تقسیم شود. از آنجا کار با جدیت شروع شد تا امروز ادامه داشته است.
 
 
شماره تلفن دو نفر از نویسنده‌های فعالی را که هم‌اکنون برای مجله مطلب می‌‌نویسند، گرفتم تا درباره مجله با آنها گفت‌وگو کنم. بعد از تماس با «مرتضی اشرفی» پزشکِ متخصصِ رادیولوژی و مدرس اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره همکاری‌اش با مجله، گفت: به واسطه همکاری پدرم دکتر منصور اشرفی، با مجله «مکتب اسلام» از دهه 40 شمسی آشنا شدم ولی همکاری با مجله از سال 1390 اتفاق افتاد. از نظر فقهی و سیاسی صاحب‌نظر نیستم که نکته‌ای بیان کنم اما نکته مهم این است که بنیان‌گذاران مجله از جمله آیات عظام مکارم شیرازی و جعفر سبحانی توجه ویژه‌ای به بهره‌گیری از علم جدید از جمله علم پزشکی داشته‌اند و عامل به دستورات مرتبط با حفظ سلامت بدون توجه به منشأ آن بودند و همواره پیگیر مقالات بهداشتی و دستورات طبی بودند.
 
نکته مهم دیگر این است که مقالات بهداشتی همواره نیم‌نگاهی به دیدگاه خرافی و غیرعلمی اقلیتی از جامعه و مخالفان طب نوین دارد از جمله مخالفان واکسیناسیون و مخالفان روش‌های درمان جدید و جراحی و امثال آن. یکی از برکات همکاری پدرم با مجله «مکتب اسلام» توجه به مقوله اخلاق پزشکی به توصیه آیت‌الله جعفر سبحانی بوده که ماحصل آن دو کتاب «اخلاق پزشکی» چاپ‌شده توسط دانشگاه آزاد اسلامی تبریز و «اخلاق پزشکی و رفتار حرفه‌ای» چاپ‌شده توسط دانشگاه علوم پزشکی ایران و ده‌ها مقاله در باب اخلاق پزشکی، تبلیغات پزشکی و مسائل مرتبط با آن بوده ‌است.
 
نویسنده‌ بعدی که از نویسنده‌‌های دوره چهارم محسوب می‌شود، غلامرضا گلی زواره است. او به ما گفت: مدت 20 سال است با مجله وزین «مکتب اسلام» همکاری دارم. از سال‌های نوجوانی و جوانی در شهر زواره از شهرهای قدیمی تابع اصفهان و یک کتابخانه این مجله را ملاحظه و مطالعه می‌کردم. مجله مکتب اسلام ضمن بیان مطالب و معارف اسلامی از تنوع جالبی در موضوعات مطرح ‌شده نیز برخوردار بود. مقالات در این مجله با زبان روان و شیوا نگاشته شده بود و مخاطبان در هر سن و سلیقه‌ای را به خود جذب می‌کرد. نویسندگان مقالات در مجله مکتب اسلام همگی از لحاظ علمی در اوج بودند، اما علی‌رغم تجربه مطبوعاتی کمی که داشتند، مطالب و مقالات آن‌ها از لحاظ نگارش، ویرایش و دسته‌بندی موضوعات بسیار نظام‌مند و جالب بود و برای همه مخاطبان جذابیت داشت.
 
وی اضافه کرد: مجله «مکتب اسلام» تملق‌گویی رژیم حاکم در دوران پهلوی نبود، بلکه زبان گویای حوزه علمیه و تنها نشریه‌ای بود که از اسلام و تشیّع عالمانه، منطقی و مستند دفاع می‌کرد و در واقع چراغی فروزان در آن تاریکی‌های جهل و فساد و خرافات بود. در این مجله، اتحاد حوزه و دانشگاه مشاهده می‌شود زیرا ضمن اینکه مشاهیر برجسته حوزه به درج مقالاتی در قلمروی فرهنگ و معارف اسلامی در آن اهتمام ورزیدند، عده‌ای از محققان و استادان دانشگاهی نیز با نگرش‌های علمی و ارتباط دادن بین یافته‌های دانشمندان و مفاهیم دینی مقالاتی به این مجله ارائه می‌دادند.
 
 
این نویسنده در پایان گفت: یکی از موضوعات جالب، مطالب سیاسی و اجتماعی در مورد جهان اسلام بود که ابتدا امام موسی صدر در این خصوص مقالاتی در مجله نوشته بودند و سپس جناب استاد سید‌ هادی خسروشاهی سلسله مقالات جالبی درباره جهان اسلام به نگارش درآورد. نگارنده هم بنا بر سابقه تحصیل و تدریس در رشته جغرافیای کشورهای اسلامی ارتباطی با مجله «مکتب اسلام» برقرار کردم و قرار شد این مطالب را ادامه بدهم. همکاری بنده با مجله از دی‌ماه 1371 آغاز شد و ما تلاش می‌کردیم مباحث مربوط به جهان اسلام را از نگاه فرهنگی و دینی مدنظر قرار دهیم. مخصوصاً مسائل مسلمانان در کشورهایی که در اقلیت بودند. رمز ماندگاری «مکتب اسلام» قطعا انگیزه‌های خالصانه و صادقانه و حرکت عالمانه و فرزانه مؤسسین و دست‌اندرکاران مجله در طی نیم‌قرن گذشته باعث ماندگاری مجله در طول سالیان بوده است. همان‌طور که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» نویسندگان و هیئت مؤسس این مجله نیز خالصانه و در راه پروردگار برای انتشار با کیفیت و مطلوب آن تلاش کردند و خداوند هم راه را برای آن‌ها گشود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها