سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۸
«عاشقانه‌های هبوط» منتشر شد

«عاشقانه‌های هبوط» به قلم محمدباقر اشرفیان با محوریت داستانی از خاطرات کویر مولف منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) عاشقانه‌های هبوط از اندوخته نوشته‌هایی کوتاه نوشته شده که نویسنده در طول مدت‌ها جمع‌آوری کرده است.

محمدباقر اشرفیان مولف کتاب نوشته است: «تمرکز بر اندیشه‌ای که جریان و سیر اصلی این کتاب را در بردارد، در یک فضای مناسب ممکن بود که هم به ساختار و محتوا نزدیک باشد هم راه را برای روان‌شدن آنچه در اندیشه می‌گذرد و بر کاغذ می‌آید هموار کند. چنین تجربه‌ای در نوشتن کتاب هبوط رنگ و خدایان خاموش که سال‌ها پیش نوشته‌شده ولی توفیق نشر آن را نیافته‌ام هم صورت گرفته بود و البته که آن دو مجموعه دل‌نشین، اولین تجربه از این دست هم بود. مجموعه اولی که از سه‌گانه عاشقانه‌ها منتشر شد به نام عاشقانه‌های آدم و حوّا، همزاد مجموعه‌ای است که پیش روی دارید. هر دو مجموعه از این سه‌گانه در سفری خودخواسته به یکی از مناطق خلوت کویر مرکزی سرزمینم، ایران نوشته شد تا روحی از زمین یابد و به زعم خود من، سخنم به زبان خاک نزدیک‌تر شود. هرچند این تعبیری چندان ملموس نیست، ولیکن به‌زعم و تجربه‌ای که داشته‌ام در تراوش و تولید اندیشه‌هایی که در عمق ذهن و بطن خیال مانده‌اند، بی‌تأثیر نیز نیست. با نشر مجموعه اول و استقبال خوانندگان از آن، مشتاق‌تر شدم تا یادگار دوم این سفر خوش را که جز سکوت زمین نبود و گویایی درون، به طبع برسانم. اشاراتی حکمی و فلسفی و عرفانی و اسطوره‌‌ای که فراخور نوشته در این مجموعه و کتاب پیشین آمده، کاملاً شخصی بوده و استنادی به هیچ مشرب و مکتبی ندارد، هرچند از آنچه در ذهن از خوانش و تحصیل و تأمل در اساطیر و ادبیات و حکمت و فلسفه و عرفان رسوبی بسته، خود راه یافته و در سیر نوشته خودنمایی می‌کند که استناد به مباحث منظم‌تر در تعابیر و تقسیم‌بندی‌های علمی و حکمی در تحلیل آن‌ها چندان ناممکن نیست. هرچند چندان لازم هم نمی‌نماید.
 
برخلاف کتاب عاشقانه‌های آدم و حوا که در دو بخش و به زبان دو شخصیت، مثل محاوره‌ای دوسویه اتفاق می‌افتاد، در این کتاب یک زبان گویاست که سروده‌وارها و نامه‌وارهایی در بستر عاشقانه را می‌نگارد. عاشقانه‌های هبوط، متونی مستقل را در بافتی همگون ارائه می‌دهد که خوانش هرکدام هرچند در یک عنوان انجام می‌پذیرد، ولیکن در ارتباط با هم نیز چون تار و پود درهم می‌تنند. از آنجا که مبنای تعریف شخصی از عشق و شیفتگی مطرح در این کتاب را در عاشقانه‌های آدم و حوا در متنی آورده‌ام، برای گمراه نشدن خواننده از آن تعریف خاص که در ذهن بوده را به مطالعه پیش‌تر مجموعه پیشین سوق می‌دهم.
 
در بخشی از این کتاب آمده است: «حکمت، آیینه روح پاک توست که از چشمان مهربان و نیک‌اندیشت می‌جوشد. این را همه شیفتگان فرزانه‌ات می‌دانند که در آسمان هفتم برایت جشن تولد هزار و پانصدمین سالگی‌ات را گرفته‌اند. در سرآغاز صبح زمین، وقتی در آسمان‌ها ناقوس امتحان را می‌زنند، من خمیازه‌های کودکان پاکزاد و زیبا را به بوی عطری که از حکمت تو می‌خیزد معطّر می‌کنم. پیران که بر دشت سبز و خرم باران‌زده نمازها به پا می‌دارند، من در آسمان‌ها خبردار می‌شوم و در نجواهای قلب آرامشان از حکمت تو خون جوانی‌های جاوید می‌ریزم و به چشمانشان سرمه‌ها می‌کشم، آنگاه که خیره در کتاب مقدس نام خدا را می‌خوانند. حکمت، چشمه‌ای است جوشیده از چشمان مهربانت، در هنگامه اندیشیدن به راز گل‌های بهشتی که چرا از پس هزار و پانصد سال هنوز جوان و خوش‌بوی و شادمان‌اند. حکمت، نوری است اشراق کرده از شرق اندیشه‌های تو.»
 
کتاب «عاشقانه‌های هبوط» به قلم محمدباقر اشرفیان بناب در 144 صفحه با تیراژ 1000 نسخه به بهای 25 هزار تومان از سوی انتشارات نظام‌الملک راهی بازار کتاب شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها