به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، امروز تولد مطرحترین نویسنده شرقی این روزها در سراسر دنیا است؛ نویسندهای كه یک روز پیش از تولد 63 سالگیاش نام خود را از جمع نامزدان جایزه بوكر 2011 حذف شده دید. با این حال او همچنان نویسنده مورد علاقه بسیاری از اهالی كتاب باقی خواهد ماند؛ نويسندهای كه غربیها برای به دست آوردن كتاب جديدش در صفهای طولانی میایستند و خیلیها نمیتوانند بعد از آغاز مطالعه داستانهایش، کتاب را حتی برای لحظهای، بر زمین بگذارند.
موراكامی 12 ژانویه سال 1949 میلادی و در دوره انفجار جمعیتی بعد از جنگ جهانی دوم در كیوتوی ژاپن به دنیا آمد. وی نخستین اثرش را در سال 1980 منتشر كرد و نخستین ترجمه از آثار وی به زبان فارسی، در سال 1386 با عنوان «كجا ممكن است پیدایش كنم» روانه بازار كتاب ایران شد؛ مجموعهای شامل پنج داستان كوتاه كه در همان سال تجدید چاپ شد و شروعی بود برای ترجمه پیدرپی آثار موراكامی.
از سال 1386 به بعد نام موراكامی در ایران بر سر زبانها افتاد و از آن زمان تاكنون عناوین زیادی از وی به فارسی ترجمه شده كه مهدی غبرایی بیشترین ترجمه را در كشورمان از وی دارد. داستانهای موراكامی تاكنون به بیش از 40 زبان دنیا ترجمه شدهاند و علاوه بر ايران، در بسیاری از كشورها نیز آثارش با استقبال خوبی مواجه شده است. آثار داستانی و غیر داستانی موفق وی و استقبال زیادی كه مترجمان از داستانهای وی كردهاند سبب شده كه نام موراكامی در جمع برترین نویسندگان معاصر جهان قرار بگیرد.
قدرتالله ذاكری دانشآموخته رشته زبان و ادبیات ژاپنی از دانشگاه تهران و تنها كسی است كه تاكنون در ایران اثری از موراكامی را مستقیما از زبان ژاپنی ترجمه و منتشر كرده است. وی صحبت درباره موراكامی را چنین آغاز كرد: آثار موراكامی به زبانهای مختلف ترجمه شده و فروش بالایی هم داشته اما او هنوز در ژاپن نتوانسته جایزه ادبی «آكوتاگاوا» را دریافت كند؛ جایزهای كه مهمترین جایزه ادبی این كشور است.
ذاكری نویسندگان ژاپنی را، بر اساس آنچه در محافل ادبی رایج است، به سه دسته تقسیم كرد و گفت: دسته نخست آنهایی هستند كه كاملا به سبک ژاپنی مینویسند و نوشتههایشان به شدت مخصوص كشور ژاپن و فرهنگ همين كشور است. دسته دوم تحت تاثیر ادبیات غرب هستند اما نتیجه كارشان در حال و هوای آثار ژاپنی است. دسته آخر نویسندگانی هستند كه آثارشان مانند موراكامی است؛ آنهایی كه تحت تاثیر غرب قرار گرفتهاند و ادبیاتشان ژاپنی نیست. داستانهایی كه هر كجای دنیا میتوانند اتفاق بیفتند و نمیتوان آنها را مخصوص ژاپن دانست. از همین رو است كه آثار موراكامی در ژاپن به اندازه سایر كشورها مورد استقبال قرار نمیگیرد، در حالیكه منتقدان كشورهای ديگر او را برترين رماننويس زنده دنيا میدانند.
به نظر میرسد مخاطبان آثار موراكامی در زادگاهش به دو دسته كاملا متفاوت تقسیم میشوند؛ آنهایی كه بیصبرانه منتظر آثار جدیدی از وی هستند و عدهای كه او را غربی میدانند و حتی از او متنفرند. ذاكری در اینباره توضيح داد: ادبیات موراكامی سخت نیست و سادگی و روانی آن در برابر دشواری ادبیات كلاسیک كشور ژاپن قرار میگیرد. ادبیات كلاسیک ژاپن به گونهای است كه مخاطبان خاصی میتوانند آن را دنبال كنند و این ویژگی در آثار موراكامی دیده نمیشود. از همین رو است كه استادان دانشگاه استقبال خوبی از این نویسنده نكردهاند.
او زمان نوشتن داستانهای موراكامی را به دورههای مختلفی تقسیم كرد؛ دورههایی كه مضامین به كار رفته در داستانهای این نویسنده متفاوت از ديگری بود. ذاكری در اینباره افزود: موراكامی در مرحله نخست داستاننویسیاش بیشتر فكر میكرد و به دنيای اطراف مینگريست، مدتی بعد كمكم داستانهایش را به شكلی نوشت كه در آنها خود را جدا از جامعه میدید و به خودش میپرداخت اما بخش سوم داستاننویسیاش بعد از حادثه تروریستی در مترو شهر توكیو و چند حادثه دیگر شكل گرفت؛ حوادثی كه تاثیر زیادی بر موراكامی گذاشت و بعد از این حوادث احساس تعهدش به جامعه بالا رفت و آثارش بیشتر در حول و حوش مسایل اجتماعی نوشته شد.
اين مترجم در ادامه از كتابی درباره موراكامی به نام «جهان هاروكی موراكامی را چگونه مطالعه میكند؟» نام برد كه در كشور ژاپن منتشر و در آن چرایی موفقیت این نویسنده بررسی شده است. به گفته ذاكری منتقدان ژاپنی در این اثر نقدهایی را بر مقالاتی نوشتهاند كه در آنها نوشتههای موراكامی بر اساس آیینهای ژاپنی تفسیر شدهاند؛ در حالی كه خود ژاپنیها اینگونه فكر نمیكنند و برای منتقدان این كشور بسیار عجیب است كه آثار این نویسنده را به فرهنگهای سنتی كشورشان ربط دادهاند.
وی به ترجمههای دیگری هم كه از موراكامی در ایران منتشر شدهاند اشاره كرد و گفت: یكی از مشكلات ترجمههای داستانهای كوتاه این نویسنده در این است كه مترجمان داستانهای متفاوتی را از مجلات مختلف گرد هم میآورند در حالی كه موراكامی مجموعه داستانهای كوتاه هر مجموعهاش را با یک محور كلی دور هم جمع میكند و این دستهبندیها نباید تغییر كنند.
از موراكامی تاكنون آثاری چون «كافكا در كرانه»، «پس از تاریكی»، «داستانهای روز تولد»، «گربههای آدمخوار»، «چاقوی شكاری» و «سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا» با ترجمه مهدی غبرایی، «از دو كه حرف میزنم از چه حرف میزنم» با ترجمه مجتبی ویسی، «دیدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل» و «نفر هفتم» با ترجمه محمود مرادی، «كافكا در ساحل» با ترجمه گیتا گركانی، «ابرقورباغه و پای عسلی» و «داستانهای تولد» با ترجمه فرناز حائری و آسیه و پروانه عزیزی در ایران ترجمه و منتشر شده است. برخی از آثار وی با تغيير كمي در عنوان، توسط مترجمان مختلف ترجمه شده است.
امروز 12 ژانويه سال 2012، برابر با 22 دی ماه 1390 هاروكی موراكامی سالروز تولد شصت و سومين تولد خود را جشن میگيرد.
امروز 12 ژانويه سال 2012 برابر با 22 دی ماه 1390 سالروز تولد نويسندهای است كه برخی او را از برترين رماننويسان زنده دنيا میدانند. با اين حال قدرتالله ذاكری، مترجم داستانهای كوتاه موراكامی از زبان ژاپنی، معتقد است او در كشورش به اندازه كشورهای ديگر محبوبيت ندارد.-
نظر شما