خیبر
-
گزارشی کوتاه بهمناسبت سالروز شهادت مهدی باکری؛
تصویر شهید مهدی باکری در خاطرات و روایتها
توی راهروهای بیمارستان دنبالش میگشتیم. دکتر داشت میرفت. بالاخره پیداش کردم. یک نفر را کول کرده بود داشت از پلهها میبرد بالا. یک پیرمرد را.
-
به مناسبت سالروز شهادت حسین خرازی؛
خاطرات و کتابهایی درباره حاج حسین خرازی
پست نگهبانی ما شب بود. کنار اروند قدم میزدیم. یکی رد میشد، گفت چطورین بچهها؟ خسته نباشید. دست تکان داد و رفت. پرسیدم کی بود این؟ گفت فرمانده لشکر. گفتم برو! این وقت شب؟ بدون محافظ؟
-
عملیات برای رسیدن به جزیره مجنون؛
کتابها و روایتهایی درباره عملیات خیبر
حسین خرازی شخصاً سوار بلدوزر و در لب خاکریز خط مقدم حاضر میشد. آن قدر ماند و پابهپای رزمندههایش جنگید تا دست راستش را آنجا جا گذاشت. نمیشود، نمیشکند و نمیتوانیم در کارشان معنایی نداشت.