محمدعمر سپاهیان (اومان بلوچ) در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در زاهدان اظهار کرد: ادبیات بومی استان سیستان و بلوچستان، به ویژه با محوریت زبان بلوچی، دارای پیشینهای غنی و ظرفیتهای بکرب است که البته نیازمند توجه و حمایت جدی برای ماندگاری و رشد است.
وی با تبیین ویژگیها، چالشها و چشمانداز ادبیات بومی این استان به بیان ویژگیهای زبان بلوچی پرداخت و افزود: زبان بلوچی به دلیل قدمت زیاد و حفظ ساختار و واژگان حداکثری، یکی از بکرترین زبانهای ایرانی است. شباهت زیاد آن به زبانهای کهنی مانند پهلوی و پهلوی اشکانی، باعث شده تا از نظر زبانشناسی از اهمیت علمی بالایی برخوردار باشد.

این پژوهشگر ادبیات بومی، به تنوع سبکی در ادبیات روایی بلوچستان اشاره کرد و گفت: در ادبیات روایتگری بلوچی، شاهد سه سبک اصلی حماسی، عاشقانه و قصهگویی هستیم که سینه به سینه و به صورت شفاهی منتقل شده و بخشی از فرهنگ جامعه شدهاند. متأسفانه امروزه از رونق این سنت شفاهی کاسته شده است.
سپاهیان، منظومههای حماسی مانند داستانهای «میرچاکر»، «میرهمل» و «دودا» و نیز داستانهای عاشقانهای مانند «هانی و شیخ مرید»، «شهناز و شهداد» و «سسی و پنون» را از اوجهای ادبیات بلوچی برشمرد.
دبیر انجمن آتار در پاسخ به سؤالی درباره چهرههای شاخص معاصر توضیح داد: در دو دهه اخیر، نویسندگانی در استان پا به عرصه گذاشتهاند. جریانهای زبانی بلوچی بیشتر از تحولات فرهنگی بلوچستان پاکستان الگو گرفته و نویسندگان فارسیزبان استان نیز متأثر از جریانهای ادبی دهه ۷۰ ایران بودهاند.
وی به رشد قابل توجه ترجمه در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: آثاری مانند «جای خالی سلوچ»، «ماهی سیاه کوچولو»، «کلیدر»، «قلعه حیوانات» و آثار نویسندگان روسی به بلوچی ترجمه شدهاند. البته ترجمه از بلوچی به فارسی بسیار محدودتر بوده و نمونه شاخص آن «بُلوکپوت» است.
این شاعر بلوچ درباره پژوهشهای ادبی نیز گفت: پژوهش در این حوزه معمولاً شخصی و مبتنی بر علاقه فردی بوده است. اگرچه پژوهشهای دانشگاهی کمشمار نیستند، اما غالباً کامل نیستند و کمبود پژوهشهای میدانی احساس میشود. کتاب «فرهنگ لغت بلوچی-فارسی» تألیف دکتر جهاندیده، از آثار برجسته و تأثیرگذار در سطح ملی و منطقهای است.
سپاهیان با انتقاد از سهم کم سیستان و بلوچستان در جریانهای ادبی کلان کشور بیان کرد: متأسفانه استان در این زمینه همیشه چند گام عقب بوده است. هیچ موج ادبی فراگیری که بتواند نویسندگان یا شاعرانی را در سطح کشور مطرح کند، در استان شکل نگرفته است. نبود انجمنهای تخصصی و آموزشی برای آشنایی با جریانهای مدرن و پستمدرن، از دلایل اصلی این مسئله است.
وی در عین حال با اشاره به ظرفیتهای موجود در استان بیان کرد: تقریباً در همه شهرستانها جلسات شعر به زبانهای فارسی، بلوچی و گویش سیستانی به صورت هفتگی یا ماهانه برگزار میشود. ناشران بومی مانند «ربیدان» و «بلوچ» نیز در سالهای اخیر جهش خوبی در چاپ کتابهای بلوچی داشتهاند. جشنوارههای سالیانه شعر و داستان نیز جنبوجوش مثبتی ایجاد کردهاند.
اومان بلوچ، مهمترین چالش پیشروی ادبیات بومی را عدم آموزش گسترده زبان بلوچی و عدم حمایت مالی از انجمنهای ادبی فعال عنوان کرد.
وی، مهمترین فرصت را بها دادن به انجمنهای فرهنگی بومی و برگزاری جشنوارهها با همکاری آنان دانست و افزود: استفاده از نویسندگان مطرح کشوری برای آموزش استعدادهای محلی، میتواند نقطه عطفی برای ایجاد کانونهای نویسندگی در شهرهایی مانند زاهدان، زابل و سراوان باشد.
این فعال ادبی، چشمانداز آینده را در دو بخش تحلیل کرد: در حوزه نویسندگی، با ادامه روند فعلی و آموزشها، شاهد اتفاقات بهتری خواهیم بود. اما در حوزه شعر، اگر روند به همین منوال ادامه یابد، شاهد ریزش جلسات و محدود شدن آن به حلقههای خاص خواهیم بود.
وی راهکار نهایی را آموزش، آگاهیبخشی و آشنا کردن نویسندگان با جریانهای ادبی روز دنیا» خواند و تأکید کرد: عبور از جریانهای کلاسیک و حرکت به سمت ادبیات مدرن، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای دیده شدن و تأثیرگذاری ادبیات بلوچی در آینده است.
نظر شما