یکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۰
«تیرمست»؛ استعاره‌ای از زخم و بقا

نشست نقد و بررسی رمان «تیرمست» با حضور دو منتقد ادبی، علی شادکام و محمود قلی‌پور، به همت انجمن ادبی هومت در بنیاد بیدل دهلوی (خانه ادبیات) برگزار شد. «تیرمست»، اولین رمان منتشر شده از ستاره عارف‌کشفی است؛ نویسنده و مترجمی که پیش از این ترجمه‌ کتابهای «کمدی در گذر زمان»، «ناداستان خلاق» و «پشت‌پرده داستان» را به انتشار رسانده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سمیه خاتونی: دراین نشست ابتدا علی شادکام به تحلیل ساختار و درون‌مایه اثر پرداخت و سپس محمود قلی‌پور دیدگاه‌های خود را درباره‌ی زبان، شخصیت‌پردازی و روایت رمان بیان کرد.

شادکام پس از اشاره به انتخاب هوشمندانه عنوان، آن را نمودی استعاری از محتوای رمان و وضعیت شخصیت اصلی دانست؛ واژه‌ای که توجه ما را به اهمیت لایه‌های روانی و ابعاد وجودی شخصیت اصلی جلب می‌کند. او در ادامه، خط اصلی و ساختار رمان را تشریح کرد و توضیح داد: تیرمست، درباره قاتلی است که در رستورانی خارج از محدوده شهر به دنبال قربانی بعدی خود می‌گردد. کتاب در ده فصل تنظیم شده است و هر فصل شامل دو بخش است که بخش اول از زاویه دید اول شخص و بخش‌های دوم به شیوه سوم‌شخص محدود روایت می‌شوند. این جابه‌جایی روایی به خواننده امکان می‌دهد تا موقعیت‌ها و کنش‌ها را از زوایای گوناگون ببیند و درک عمیق‌تری از روابط و تحولات شخصیت‌ها پیدا کند.

ساختار چندصدایی و پلی‌فونیک، تاویل‌پذیری و دیگر مولفه‌های پست‌مدرن در رمان تیرمست

در ادامه نشست، علی شادکام به تحلیل دقیق‌تر ساختار روایی و لایه‌های مفهومی رمان پرداخت. او با اشاره به استفاده متناوب از زاویه دید اول شخص و سوم‌شخص، تیرمست را واجد فضایی پلی‌فونیک دانست؛ فضایی که به کمک تنوع روایی و به کار گیری خرده پیرنگ‌هایی در دل پیرنگ اصلی، دریافتی چندگانه‌ای از واقعیت پدید می‌آورد. این مسئله رمان را به اثری پست‌مدرن در ژانر خود نزدیک می‌کند. شادکام ادامه می‌دهد که هرچند نمی‌توان اثر را به‌طور کامل پست‌مدرن دانست، اما نشانه‌ها و عناصر پست‌مدرنیستی در آن دیده می‌شود؛ از جمله چندصدایی روایت، وجود روایات متکثر، جزئی‌نگری و عدم قطعیت. کتاب به‌گونه‌ای نظام یافته است که مخاطب در نهایت در تاویل معنا آزاد است. هر فصل رمان مفهومی تازه را واکاوی می‌کند و لایه‌ای از معنا را بر لایه پیشین می‌افزاید. مخاطبان مختلف بسته به تجربه و ذهنیت خود می‌توانند با بخش‌های متفاوت اثر ارتباط برقرار کنند.

شادکام تیرمست را رمانی تعلیق‌مند دانست؛ اثری در قالب ژانر جنایی روانشناختی که از آغاز مخاطب را درگیر چند پرسش اساسی می‌کند: راوی کیست و چه ارتباطی با مخاطب درون‌متنی اثر دارد؟ کشف تدریجی پاسخ این پرسش‌ها، بخشی از تعلیق اصلی رمان را شکل می‌دهد؛ تعلیقی که مخاطب را با موفقیت تا پایان رمان می‌کشاند. شادکام یکی از محورهای اصلی رمان را، رابطه راوی با مادرش دانست. ارتباطی که پیکره روانشناختی اثر را می‌سازد. او اشاره کرد: راوی هیچ‌گاه پدر را پدرم خطاب نمی‌کند و همیشه از او با عنوان شوهر مادرم یاد می‌کند. در مقابل، مادر را تنها مرجع اصالت و پیوند عاطفی خود می‌داند. در این بخش، نویسنده با ظرافتی خاص، به بازخوانی یکی از کهن‌ترین مفاهیم روان‌کاوی، یعنی عقده ادیپ می‌پردازد؛ پسر در رقابت با پدر، دل‌بسته مادری است که در ناخودآگاهش سرچشمه حیات و مرگ اوست.

در ادامه این منتقد به زیرلایه‌های فلسفی که در خرده‌روایات این رمان بیان شده اشاره کرد؛ مفاهیمی همچون جبر و اختیار، بقای نظام زبانی و اشاره به اسطوره‌های کهن. وی حضور این عناصر را عاملی مهم در ارتقای ارزش اثر خواند. به اعتقاد او این شیوه، روایت را به رمانی فراتر از ژانر خود، یعنی تریلر روانشناختی، تبدیل کرده است.

شادکام در جمع‌بندی سخنانش اظهار کرد: در ادبیات ایران، این ژانر کمتر مورد توجه بوده است. پیش از انقلاب، نمونه‌هایی شاخص در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ داشتیم، اما در دهه‌های اخیر، چنین آثاری نادرند. خوشبختانه این رمان توانسته خلأ موجود را پر کند و با دقت و انسجام، از مؤلفه‌های این گونه بهره بگیرد.

تعادل میان اندیشه و عناصر داستان

در ادامه نشست نقد رمان تیرمست، محمود قلی‌پور با اشاره به تفاوت دیدگاه آموزشی در ادبیات ایران و غرب گفت: در ایران آموزش داستان‌نویسی بیشتر بر پایه عناصر کلاسیک داستان متمرکز است، اما در دانشگاه‌ها و سنت‌های آکادمیک غرب، این آموزش با تأکید بر فلسفه و اندیشه انجام می‌شود. به نظرم خانم کشفی توانسته‌اند میان این دو ساحت تعادل برقرار کنند؛ هم اندیشه‌ورزانه بنویسند و هم ساختار روایی اثر را بر پایه مؤلفه‌های داستانی دقیق شکل دهند.

او با اشاره به ساختار روایت افزود: در تیرمست ما با راوی اول‌شخصی روبه‌رو هستیم که ناخواسته درگیر ذهن و روان خودش است. او تمام هستی‌اش را از مادر می‌گیرد. نویسنده با هوشمندی، هویت این راوی و نسبتش با مخاطب را تا اواخر کتاب پنهان می‌کند و همین کشف تدریجی، نوعی تعلیق مؤثر ایجاد می‌کند.

بحران در داستان‌نویسی معاصر و کمبود آثار جدی

قلی‌پور سپس به آسیب‌شناسی ادبیات داستانی امروز ایران پرداخت و گفت: در سال‌های اخیر، داستان ایرانی بیش از حد درونی شده است. نویسندگان در جهان بسته ذهن خود می‌نویسند و اثرشان بیشتر شبیه یادداشت روان‌کاوانه است تا رمان. این درون‌گرایی افراطی باعث شده ارتباط اثر با جهان بیرون و با مخاطب از میان برود. وقتی ادبیات به وادی حدیث نفس می‌افتد، یعنی نویسنده درون خودش فرو رفته است. این نوع نوشتن دیگر برای مخاطب جذاب نیست، چون بازتابی از جهان عمومی ندارد. بخشی از این پدیده ریشه در شرایط اقتصادی و اجتماعی دارد؛ جامعه‌ای که عرصه عمومی‌اش محدود می‌شود، ناگزیر نویسنده‌اش به خلوت شخصی پناه می‌برد. اما هنرمند واقعی کسی است که بتواند این آینه را بشکند و دوباره دیگری را وارد جهان داستان کند.

او افزود: در تیرمست نویسنده توانسته میان درون و بیرون تعادل برقرار کند. هرچند راوی اول‌شخص است، اما روایت سوم‌شخص در بخش‌هایی از رمان ما را از فرو رفتن بیش از حد در ذهن راوی بیرون می‌کشد و به جهان واقعی بازمی‌گرداند. این رفت‌وبرگشت، رمان را زنده و چندلایه کرده است. داستان زمانی زنده می‌شود که پای دیگری در میان باشد؛ دیگری به‌عنوان شخصیت، اندیشه یا صدا. وقتی اثر فقط در ذهن راوی می‌گذرد، جهانش بسته و خودبسنده می‌شود. اما وقتی روایت با دیگران، با عشق‌ها، هراس‌ها و روابط انسانی درگیر می‌شود، ما نیز به‌عنوان خواننده در آن حضور پیدا می‌کنیم.

مفهوم رهایی در رمان «تیرمست»

قلی‌پور با اشاره به مفهوم قتل در رمان «تیرمست» تأکید کرد: تاریخ بشر از آغاز تا امروز، میل به «کشتن برای رسیدن به هدف» را در دل خود داشته است. به تعبیر او، اگر خوانش نیچه را مبنا قرار دهیم، قتل در حقیقت تجلی «اراده معطوف به قدرت» است و کافی‌ست فردی در میدان مغناطیسی قتل قرار گیرد تا تمام ضعف‌ها، انگیزه‌ها و لایه‌های پنهان شخصیتش آشکار شود.

او با اشاره به دوگانگی قدرت و ضعف، یادآور شد که در لحظه‌ی مواجهه با مرگ، حتی مقتدرترین افراد نیز به نهایت عجز می‌رسند. در رمان «تیرمست» نیز قرار گرفتن شخصیت‌ها در موقعیت مرزی مرگ درونیات آنان را آشکار می‌کند.

در ادامه قلی‌پور به زبان اثر اشاره کرد و آن را واجد موسیقی درونی دانست. وی گفت: ساختار زبانی در تیرمست به گونه‌ای چیده شده که لایه‌های معنایی جدیدی ایجاد می‌کند و این ویژگی از نشانه‌های بلوغ اثر است.

این منتقد صحبت‌های خود را با تأکید بر این مسئله به پایان رساند که رمان «تیرمست» در کنار ساختار زبانی منسجم و ریتم درونی‌اش، موفق شده لایه‌های عمیق روان، اخلاق و قدرت را در انسان معاصر به نمایش بگذارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها