سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «خواهران راونسبروک» که در تاریخ ۳ ژوئن ۲۰۲۵ از سوی انتشارات رندم هاوس (Random House) منتشر شده روایتی تحقیقی از یکی از تاریکترین و کمترشناختهشدهترین فصلهای تاریخ معاصر است: اردوگاه کار اجباری راونسبروک؛ جایی که صدها زن فرانسوی عضو مقاومت، در میان وحشت، فقر، بیماری و خشونت، به شکلی منسجم و فعال، نه تنها برای بقا بلکه برای حفظ هویت، کرامت و حتی حمایت از یکدیگر جنگیدند.
اولسن با تکیه بر منابع دست اول، نامهها، خاطرات و اسناد رسمی، از افق معمول روایتهای قربانیمحور فراتر میرود و نشان میدهد راونسبروک صرفاً جایی برای محو تدریجی زندگی نبود، بلکه بستری بود برای تولد یک خواهرخواندگی زنانه و خلق الگوهایی از تابآوری، حمایت متقابل و حتی مقاومت سیاسی هدفمند در دل نابودی.
این اردوگاه، تنها اردوگاه کاملاً زنانه در ماشین حکومتی اساس، در نزدیکی برلین، در اصل برای ۳۰۰۰ زندانی ساخته شده بود اما در نقطه اوج خود تا ۴۵ هزار زن یهودی، کولی و مخالف سیاسی را در برگرفت. ۸۰ درصد زندانیان، همان مقاومتکنندگان سیاسی بودند؛ زنانی با سوابق تخریبی در خاک فرانسه که بعدها نیز با تشکیل هستههایی محکم، حتی در دل شکنجه و تبعید، مقاومت جمعی را حفظ کردند.
از جمله نکات متمایز کتاب، توجه به جزئیات عینی تجربه اردوگاه است؛ از ساختار اردوگاه و شرایط غیرانسانی بهداشتی (یک توالت برای هر ۲۰۰ نفر)، تا شیوههایی که سیستم مراقبت درمانی عملاً ابزار کشتار بود. اولسن نمونههای متعددی میآورد؛ از زنی که بر اثر آبسه دندان، میان بیتوجهی مطلق سیستم پزشکی، دچار عفونت و مرگ شد تا توصیف مکانیزمهای شکنجه و بهکارگیری آزمایشهای پزشکی بر روی بدن زنان. اشاره دقیق به بخشهایی مانند راهاندازی اتاق گاز از دسامبر ۱۹۴۴، و نیز ارتباط سازمانیافته زندانیان برای تضعیف ماشین جنگی آلمان (مانند هدایت اعتصابها و رد وظایف اجباری)، لحن گزارش را عینی، مستدل و دور از تعارفات اخلاقی صرف نگه میدارد.
یکی از بخشهای قابلتأمل، تمرکز بر فعالیتهای فرهنگی و هویتی زنان داخل اردوگاه است: جایی که اجرای یک نمایشنامه موزیکال هجوآمیز، تبدیل به راهی برای حفظ روحیه، مقاومت غیرمستقیم و یادآوری هویت مشترک میشود؛ در حالی که هر خطایی مجازات مرگ در پی داشت. روایت فصلی که به نام «باید کاری کرد» (Something Must Be Done) آمده، با معرفی ژرمن تیون – انسانشناس برجسته فرانسوی و رهبر فکری گروه – عمق نگاه مردمنگارانه اثر را نشان میدهد. او در الجزائر، سالها پیش از دستگیری، تجربه زیست و پژوهش میان قبایل بربر را داشت و همین سابقه، به او امکان داد تا با نگاهی موشکافانه و زبانی علمی تجربه اتوپیای زنانه و کابوس بازداشت را مستندسازی کند.
پس از آزادی نیز، روایت اولسن از «دومین مرحله مقاومت»، وقتی بسیاری از جامعه فرانسه پیرامون زنان اردوگاه تمایل به سکوت داشت، با دقت پیگیری شده است: تأسیس انجمن ADIR برای پیگیری حقوق بازماندگان، تلاش برای مستندسازی فجایع، درخواست عدالت و حضور فعال در دادگاههای جنایتکاران نازی. نقطه اوج، به محاکمه فرمانده اردوگاه فریتز سورن و شواهد ژرمن تیون مربوط میشود که نهایتاً منجر به محکومیت وی شد.
نگاهی به ساختار و بخشهای کتاب
محوَر کانونی کتاب، نه روایت روزمره رنج، بلکه شرح شبکه مقاومت، ارتباطات جمعی و شکلگیری «خانواده انتخابی» میان زنان است. اولسن به جای تکرار کلیشه قربانی-جلاد، به مبانی قدرت و توانمندی زنانه و نقش همکاری سازمانی زنان میپردازد. ورود دقیق به فصل اول – معرفی ژرمن تیون و بستر اجتماعی-فرهنگی کار میدانی او در الجزایر – بینش تازهای به خواننده درباره پتانسیل و قابلیت زنان مقاومت فرانسه میدهد.
در روایت اولسن، سرنوشت زنان راونسبروک ترکیبی از زمینههای خانوادگی، تربیت روشنفکرانه، و استقلالطلبی حرفهای است که پس از ورود به دوزخ نازی، زیر خروارها وحشت، بدل به نیرویی فعال برای حفظ جمعی امید و هویت میشود. واکاوی عینی بخشهایی چون زیرساختهای اسفناک اردوگاه، وضعیت وخیم بهداشت، بوروکراسی افسران اساس، شرایط انتخاب و اخراج در اتاقهای گاز، و نیز شیوههای مقاومت فرهنگی و مخفیانه، همگی ساختار کتاب را منسجم و غیراحساسی نگاه میدارد.
تمرکز بر حضور نیروهای مقاومت در تحریم کارهای کارخانهای آلمان، انتقال پیام و دارو در تاریکی شب، و حتی سازماندهی اعتراضهای خاموش، چهرهای از سامانبخشی زنانه ارائه میدهد که فراتر از روایتهای سنتی از دوران هولوکاست است. این شکل تحلیل نهفقط تجربه زیسته، بلکه بازنمایی کنشها با نگاه تاریخی دقیق است؛ ادبیاتی مستند که مخاطب را وامیدارد راونسبروک را همچون نقطهای برای فهم «مقاومت زنانه» در ساحت جنگ و یادماندگاری جمعی بنگرد.
درباره نویسنده:
لین اولسن را باید نه فقط نویسندهای پرفروش – با آثاری چون «جنگ پنهان مادام فورکاد»، «شهروندان لندن»، «ملکه نیل» و «آن روزهای خشمگین» – بلکه مورخی متکی به پژوهش میدانی، مستندنگاری و روایت خلاقانه دانست. تجربه خبرنگاری او در سطوح بالا – از AP تا بالتیمور سان و پوشش خبرهای سیاسی و خارجی – به نوشتار او بُعد عینی، دقت شواهد و تسلط بر خوانش روایتهای پیچیده اجتماعی و سیاسی داده است.
اولسن در نگارش این اثر، نه اسیر شور احساسی و نه گرفتار جزمیت آماری است؛ بلکه تلاش دارد با پرهیز از زبان کلیشهای، روایتگر مقولههایی باشد که اغلب تاریخنگاری عمومی به حاشیه رانده: کنش جمعی، رهبری زنانه و استقامت در بستر ناممکن.
فعالیتهای او به عنوان مورخ مشاورهای در موزههای برجستهای چون موزه جنگ جهانی دوم نیواورلئان و یادمان هولوکاست واشنگتن، سبب شده کتاب او استاندارد تازهای در مطالعات تاریخی زنان و مقاومت مدنی ارائه دهد؛ علاوه بر سه حضور مستمر در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز، تقدیرنامههایی چون اظهار نظر مادلین آلبرایت: «برجستهترین ثبتکننده دیپلماسی و تاریخ جنگ جهانی دوم در دوران ما»، اولسن را به صاحباثر قابل اعتنا بدل کرده است.
ارزیابیها و بازخوردهای تخصصی
«خواهران راونسبروک» در زمان انتشار، با بازخورد تحریریهها و منتقدان برجسته همراه شد. لسآنجلس تایمز، کتاب را «مهمترین روایت تاریخی این تابستان» نامید و قدرت الهامبخشی آن را برای نسلهای جدید مقاومت در برابر فاشیسم برجسته کرد. واشنگتن پست، کتاب را مستندی درخشان بر قدرت جمعی زنان مقاومت و فراتر از روایتهای مرسوم توصیف کرد.
منتقدانی چون اریک لارسن و فیونا دیویس، هم ساختار پژوهشی و هم رویکرد انسانی و چندلایه روایت را تحسین کردند؛ تمرکز بر خشم و ابتکار، ردکننده روایات سهلالوصول از دوران پس از جنگ، نشانگر ظرفیت زنان اردوگاه برای پیگیری عدالت اجتماعی پس از آزادی است. مارتا هال کلی، با اشاره به تاثیر عمیق کتاب «Lilac Girls» خود، خواندن اثر اولسن را برای فهم واقعیت تاریخی پشت رمان ضروری میداند. الیزابت واین، با تاکید بر اسناد و داستانگویی دقیق، این اثر را مجموعهای پرشور و منسجم از زندگی و امید ثبت کرده است. لیزا ماندی و گوئن اشتراوس نیز کتاب را ستایشی از خواهرخواندگی و بقا در مرزهای انسانی میدانند. بوکلیست با اعطای بازبینی ستارهدار، اثری «تکاندهنده، متحرک و اثباتگر نیروی خانواده برگزیده» توصیفش میکند.
منبع: آمازون و گاردین
نظر شما