سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -الهه شمس: بانو مشتاق، نویسنده و فعال اجتماعی، به همراه مترجم خود، دیپا بهَستی، موفق به دریافت معتبرترین جایزه ادبیات داستانی ترجمهشده برای مجموعه داستانهای کوتاهش درباره زندگی زنان مسلمان شد. آنها توضیح میدهند که چرا مضامین کتاب «چراغ دل» دارای ویژگیهایی جهانشمول و فراگیر هستند.
مشتاق میگوید: «ماهیت انسانها در همه جای جهان یکسان است؛ این هدف اصلی نوشتههای من است. درونمایه آثارم: زن، افراد به حاشیه راندهشده و صدادار کردن جامعهای بیصداست.»
مشتاق، اهل منطقه کارناتاکا در جنوب هند، میگوید شب گذشته را تا صبح بیدار بوده است. این گفته را صبح روزی بیان میکند که پس از دریافت جایزه بینالمللی بوکر برای کتاب «چراغ دل» در لندن، همراه مترجمش دیپا بهَستی که او نیز شب بیخوابی را پشت سر گذاشته، حضور دارد.
امسال، جایزه بوکر شاهد رخدادهای بیسابقهای است: برای نخستین بار یک مجموعه داستان برنده شده است؛ نخستین بار است که اثری از زبان کانادا برگزیده میشود؛ و برای اولین بار اثری از مشتاق به زبان انگلیسی منتشر شده است. همچنین، در ۷۷ سالگی، مشتاق مسنترین برنده این جایزه محسوب میشود.
با وجود این، مشتاق که علاوه بر نویسندگی، وکیل و فعال اجتماعی نیز هست، از سال ۱۹۸۱ به انتشار داستان پرداخته است. «چراغ دل» تنها منتخبی از آثار اوست. این داستانها روایتهایی قدرتمند از زندگی زنان مسلمان در کارناتاکا و مواجهه ایشان با تجربههایی تلخ چون خشونت خانگی و مرگ فرزندان ارائه میکنند. در داستان پایانی، زنی از اینکه به جای دختری دیگر، پسری به دنیا آورده، اظهار رضایت میکند و میگوید: «حداقل یکی دیگر مثل من، اسیر و درمانده زندگی خلق نکردیم.»
از مشتاق پرسیده شد که آیا این داستانها بازتابدهنده وضعیت امروز زنان در این منطقه هستند؟ او پاسخ میدهد: «بله، حتی امروز نیز همینگونه است. این وضعیت از دل خانه آغاز میشود.»
با این حال، این داستانها میتوانند کاربردی فراگیرتر داشته باشند. به عنوان مثال، هر پدر یا مادری میتواند با زنی در داستان «لُنگی قرمز»، که در تلاش برای سرگرمکردن فرزندانش در تعطیلات تابستان است، همدلی کند. بهَستی، که خود اهل مدیکری در کوههای غربی گات و در فاصلهای نزدیک به زادگاه مشتاق است، میگوید: «هر چند این داستانها در جامعه و مکانی خاص رخ دادهاند، اما مضامین و روایتها کاملاً جهانشمول هستند.»
درباره تأثیر شغل وکالت و فعالیت اجتماعی بر نوشتار خود، مشتاق میگوید: «این حوزهها همان جایی هستند که بذر داستانهایم را آنجا میکارم. وقتی کسی با مسئلهای حقوقی به من مراجعه میکند، تمایل دارد همه احساساتش را با من در میان بگذارد… آن احساسات در ذهنم باقی میماند و رشد میکند تا روزی آن را به داستان کوتاه بدل کنم.»
در پاسخ به این پرسش که آیا داستانها میتوانند همچون یک پرونده حقوقی اثربخش واقع شوند یا تغییر بیافرینند، تصریح میکند: «قطعا چنین است؛ چراکه بسیاری از مردم از حقوق خود بیاطلاعاند و تحمل خاموشانه مشکلات، راهحل نیست. آنها میتوانند مقابله کنند؛ این آگاهی را داستانهایم به مخاطب عرضه میکند.»
در سایه تلخیهای داستانهای مشتاق، طنز نیز نقشآفرین است: در داستان «تصمیمی از دل»، مردی در جستجوی شوهر برای مادر بیوه خود است؛ اما یکی از خواستگاران که فردی «زرق و برقدار» و زنباره است، با فاضلاب از شهر رانده میشود. مشتاق توضیح میدهد که استفاده از شوخی به او توانایی میبخشد تا حقیقت را بیآنکه به کسی بربخورد، بیان کند.
او میافزاید: «از این سبک نگارش بهره میگیرم، زیرا در مواجهه با ساختارهای قدرت مانند پدرسالاری، سیاست و مذهب هستم. اگر این موضوعات را با لحنی بسیار جدی طرح کنم، باید مسئول پیامدهای آن نیز باشم؛ بنابراین تعمداً سراغ طعنه و طنز میروم و این استراتژی را به جای خودسانسوری برمیگزینم.» بهَستی نیز تأکید میکند: «در همین داستان، حتی در پس شوخی، این پیام نهفته است که مردان همچنان کنترل زندگی زنان را در دست دارند.»
مشتاق در سنت بندایا ساهیتیا (به معنای «ادبیات اعتراضی») مینویسد؛ جنبشی کوتاه اما بسیار اثرگذار در دهه هفتاد میلادی که، به گفته بهَستی، مقابل صحنه ادبی عمدتاً مذکر و متعلق به طبقات بالادست ایستادگی کرد. شعار این جنبش چنین بود: «اگر نویسندهای، مبارز هم هستی.» این جریان، زنان و اقلیتها را به نوشتن با سبک و صدای خود فراخواند و به گفته مشتاق، «دریچهای به روی فرودستان و حاشیهنشینان و بیصدایان گشود.»
هرچند آثار مشتاق همواره در هند محبوب بوده است—به گفته خودش: «ادبیات من، ادبیات مردم است» — اما بیپردهگویی او، گاه برایش دردسرساز شده است؛ همان «عواقبی» که پیشتر ذکر شد.
مشتاق اذعان دارد که وضعیت زنان و اقلیتها در هند در برخی جهات بهبود یافته است: «در آموزش عالی شاهد پیشرفتهایی هستیم؛ اما با این حال، چنانچه دختری بخواهد با پسری از قومی دیگر ازدواج کند، همچنان مشکلات پابرجاست.» بهَستی تصریح میکند: «اوضاع نسبت به دیروز بهتر شده است، اما هنوز راهی بسیار طولانی پیش رو داریم.»
منبع: گاردین، جمعه ۲۳ می ۲۰۲۵
نظر شما