یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۱
ادبیات خوزستان پرداختی ساده و واقع‌گرایانه دارد/ تاثیر منفی گسترش شهرنشینی بر مکتب خوزستان

خوزستان- نویسندگان خوزستان از دیرباز با زبان روایتگری و پرداخت واقع‌گرایانه، توانسته‌اند با مخاطب در گستره کشوری ارتباط بگیرند و مکتب ادبیات داستانی خوزستان را شکل دهند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فریبا حیدرپور: مهم‌ترین بخش ادبیات اقلیمی جنوب، تلاش نویسندگان این خطه برای نگارش داستان‌هایی درباره فرهنگ و طبیعت جنوب است. غالب این نویسندگان که برخاسته از طبقه متوسط شهری هستند، توانسته‌اند مکتب قصه‌نویسی خوزستان را پدید آورند.

این خطه از سرزمین ایران با وجود اسکان اقوام مختلفی چون اعراب، بختیاری‌ها و ترکان قشقایی از یک طرف و ارتباط با خارجی‌ها به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی آن از سوی دیگر، از یک نوع فرهنگ مختلط و آمیخته برخوردار است. ضمن اینکه استعمار انگلیس در هنگامه جنگ جهانی، تأثیر فراوانی به‌ویژه از لحاظ ساختار زبانی بر گویش این ناحیه برجا گذاشته است. نویسندگان جنوبی با بهره‌گیری از این فرهنگ‌های متنوع و طبیعت متفاوت، داستان‌هایی خلق کرده‌اند که هم از لحاظ تعدد کار و هم از لحاظ کیفیت، پر بارتر از خطه‌های دیگر ایران است.

«عباس امام» از جمله نویسندگان و پژوهشگران خوزستانی است که سال‌ها تلاش‌های خود را صرف مسائل فرهنگی، ایران‌شناسی، اسلام‌شناسی، خوزستان‌پژوهی و ترجمه کرده است. کتاب «سه گوش در گذر زمان»، «از خوزستان تا خوزستانی‌ها» و ترجمه کتاب‌های «خاطرات یک انگلیسی در خوزستان»، «بررسی زبان شناختی تاثیر زبان انگلیسی بر واژه‌سازی زبان عربی»، «اندیشه زبان و فرهنگ»، «رمان‌های آلن رب گری یه؛ دو تصویر از یک راوی» و … در پرونده کاری وی، سبب شد تا برای گفت‌وگو در مورد ادبیات اقلیم جنوب به سراغ او برویم.

به نظر شما چه ویژگی‌هایی در ادبیات بومی خوزستان وجود دارد که توانسته در سطح کشور شاخص باشد؟

شعر شامل دو تا سه حوزه است؛ شعر کهن، شعر مدرن یا نو و شعر فولکور و در خوزستان به علت تعدد اقوام، شعرهای محلی، متشکل از لری، بختیاری، عربی، شوشتری، دزفولی، بهبهانی و قشقایی است و این گونه‌ها هر کدام شعرای خاص خودشان را دارند. در زمینه شعر دو شکل وجود دارد. برخی شاعرانِ معاصرِ خوزستان، مدیحه‌سرا هستند و به لهجه خاص خودشان مثل شوشتری و لری شعر می‌گویند و بعضی عرب‌ها که نوع خاص شعر «ابیض» را می‌سرایند و علاقه‌مندان زیادی نیز دارند.

در خصوص ادبیات داستانی به صورت تقریبی از ۶۵ سال گذشته، نویسندگان ادبیات داستانی خوزستان از جریان‌سازهای بزرگ و شخصیت‌های مطرح سطح کشور بودند مثل احمد محمود، عدنان غریفی، ناصر تقوایی، آقایی و دیگران که در زمینه محیط فرهنگی چه شهری و روستایی تعداد زیادی اثر خلق کردند و بیشتر این آثار زبان‌شان سر راست و از لحاظ پرداخت، رئالیستی هستند و با توجه به زبان ساده به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند. گفت‌وگوها و توصیف‌ها در مکتب ادبیات داستانی خوزستان، چه رمان و قصه کوتاه، مخاطبان و علاقه‌مندان زیادی در سطح کشور دارد.

ادبیات خوزستان پرداختی ساده و واقع‌گرایانه دارد/ تاثیر منفی گسترش شهرنشینی بر مکتب خوزستان

خوزستان چه نقشی در شکل‌گیری مکتب جنوب دارد؟

به شخصه با عنوان مکتب جنوب مخالف هستم. چون به لحاظ جغرافیایی خوزستان در جنوب ایران نیست و در جنوب غرب، واقع شده است ولی ما خوزستانی‌ها را به اسم جنوب می‌شناسند. زبان روایت‌گری صاحب اثران ایران یا پدیدآورندگان در خوزستان در قالب داستان کوتاه و رمان سر راست و پیچیدگی‌های وزن و سبک ندارد و به همین علت می‌تواند به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کند. فرهنگ جامعه را چه شهری و روستایی، جوامع کارگری قبل از انقلاب در صنعت نفت و بعد از آن انگلیسی‌ها در آبادان و مسجدسلیمان تشکیل دادند. نویسندگان ادبیات داستانی خوزستان آبادانی، خرمشهری، مسجدسلیمانی، ماهشهر، اهواز و… بودند که توانستند آئین‌های فرهنگ عمومی و فرهنگ خاص محلی رایج را خوب مطالعه کنند که از لحاظ مردم‌شناسی و یا جامعه شناسی ارزش‌های خاص خود را دارد و به دلیل نوع سبک بیانی ساده و بدون پیچیدگی، این نوع ادبیات خوزستان مدنظر افراد زیادی قرار گرفته و در مقام مقایسه به صورت عام با بعضی آثار ادبی استان اصفهان، معمولاً نویسندگان این استان به سمت مفاهیم انتزاعی‌تر هستند. اما در خوزستان عموماً سبک‌ها واقع‌گرایانه و یا همان رئالیستی است.

نقش ادبیات جنوب در الهام بخشی به آثار ملی یا جریان‌سازی خاص چگونه بود؟

نویسندگانی همچون احمد محمود، آقایی، مصطفی مستور و برخی خانم‌ها با توجه به تولیدات ادبی در سطح استان و کشور مخاطبان زیادی دارند و نقد و بررسی این آثار توسط منتقدان ادبی در سطح کشور، سبب شد که اینها طرفداران خاص خود را پیدا کنند و ویژگی‌های سبکی نویسندگان مختلف خوزستانی مورد توجه طرفدارانشان قرار گرفت.

چه موانعی از بُعد زبانی، امکانی و حمایتی در توسعه ادبیات جنوب قرار دارد؟

ادبیات جنوب از نظر زبانی به دلیل استفاده از زبان‌های خاص در خوزستان مثل زبان عربی، بدون شک با موانع زیادی مواجه است و مخاطبش به استان خوزستان محدود می‌شود و به راحتی نمی‌تواند با استان‌های دیگر ارتباط برقرار کند. در زمینه حمایت مادی نیز انتشار آثار درون استان، پس از جنگ دچار مشکلات مالی است و کمتر از حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان یاری دهنده برخوردار است. موضوع دیگر، سخت‌گیری ارزیابان در نشر کتاب است و نویسندگان و شاعران استان دچار تبعیض‌هایی از نظر حقوقی یا قضایی می‌شوند و هیچ سازمانی در مجامع حقوقی از آن‌ها دفاع نمی‌کند.

چشم‌انداز ادبیات جنوب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ادبیات اقلیمی خوزستان با توجه به روند شهرنشینی که در کل کشور شتاب گرفت و سویه‌های فرهنگ خاص محلی و یکدستی آن، در حال از بین رفتن است و این عامل گسست فرهنگی و زبانی اقوام است که میزان تاثیرگذاری ادبیات خاص خوزستان را کم می‌کند.

پدیدآورندگان آثار ادبی چه در شعر و چه در ادبیات داستانی اگر از قالب‌های خاص زبانی یا گویش‌های محلی بیرون بیایند، هرچند مخاطبان بیشتری پیدا می‌کنند؛ اما اثرگذاری‌شان در حفظ و پاسداشت گنجینه واژگانی و محلی برای ارتقای مسائل فرهنگی جامعه در روند شهرنشینی کمتر می‌شود.

فرهنگ شهرنشینی خوزستان مانند دیگر نقاط کشور در طول صدسال گذشته به خصوص از طریق صنعت نفت، آب و برق یا فولاد در معرض تجدد و تاثیرات مثبت قرار گرفت که این امر، دستمایه‌هایی را برای خالقان آثار ادبی ایجاد می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها