به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ایلام، نورالدین نوراللهی شاعر و نویسنده ایلامی در پی شهادت آیتالله رئیسی و جمعی از همراهان شعر سرود.
می وزد از چارسویم یک خبر...
انعکاس شیشه است و تیشهای
یا که نه افتادن یک سرو سبز
یا که نه خشکیدن یک ریشهای
میوزد از چارسویم یک خبر...
فعل رفتن در نگاه عابرم
ماندهام گیج و پریش و خسته دل
به پذیرش لحظهای من حاضرم
در نگاهم رونق گل تیره شد
این خبر دلچسب گلدانها نبود
صورت تو پشت به آئینه شد!
عقدههای کهنهات افشا نبود
پرچم از سمت فرازش زیر شد!
رهبرم در سوگ تو دلتنگ شد
در نگاه آینهها لحظهای
بارش بی وقفهای از سنگ شد
میشناسم رنگ و بوی این دیار
یاد تو یادآور ایثار شد
بر لبان سوزناک مجریان
هجرت تو تیتر اخبار شد
بالگردت بر فراز کوهها
انفجار بغض بر دلها زده
بالگردت نه به کوه و درهها
بالگردت به دل ماها زده!
مثل ابراهیم بر آتش زدی
با عبای سبزگون انبیا
ترس افکن در دل این ناکسان
پارسای مننقم از اشقیا
قصه تو اینقدر هم تازه نیست!
طرحی است از حادثه هفت تیر
طرحی است از رفتن چمرانها
طرحی است از کوچ های ناگزیر
سیدی و همدم آزادگان
چند دل آن ور تر از آئینه ها
میدرخشد نام سبزت همچنان
بر لبان و دیدگان و سینهها
رود از رؤیای رفتن باز ماند
باغ با اندوه گلها خواب رفت
با هجوم تیره این ابرها
شوق رویش از رخ مهتاب رفت
هرکجا موج عزا در کشور است!
شاعر این شعر یک ایلامی است
ما به عهد خویش میمانیم و باز
همچنان این خطه تو را حامی است.
نظر شما