جمعه ۳ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۵
فراموش شدن نگاه بومی چندهزار ساله را باید در خلق و خوی ایرانیان جست‌وجو کنیم

حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: سرزمین، تاریخ، میراث فرهنگی و معنوی، دولت و مردم هویت را می‌سازند. اگر روایت تاریخی ایران وجود نمی‌داشت قطعا ایرانی وجود نداشت و بعد از تهاجم‌های بزرگ از بین می‌رفت.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): معاونت پژوهشی بنیاد ایران‌شناسی، ذیل برنامه‌های تحقیقاتی گروه «مطالعات ایران‌شناختی» و به منظور پاسخ به مسائل و پرسش‌های مطالعات ایران‌شناسانه در ایران به‌مثابه حوزه‌ای نو، با دعوت از صاحب‌نظران این عرصه، مجموعه نشست‌هایی تخصصی را برگزار می‌کند. در ششمین نشست از این سلسله نشست‌ها دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران سخنرانی کرد، وی گفت: هویت؛ کیستی، چیستی و عمل شناسایی و شناساندن است.

وی افزود: در درجه اول خودمان را بر اساس یکسری عناصر و نشانی‌ها می‌شناسیم و به دیگران می‌شناسانیم. چه کسی هستیم و چه هستیم؟ هویت ایرانی چند عنصر دارد. بنیاد سرزمینی یک هویت است. مهم‌ترین بنیاد سرزمین ایران است و تاریخ ایران بسیار اهمیت دارد. سرزمین ناخودآگاه به تاریخ برمی‌گردد. عنصر تشکیل‌دهنده هویت تاریخ ایرانی است و بعد فرهنگ و آداب و رسوم و زبان و میراث مکتوب ایران است. میراث معنوی دین است که اهمیت زیادی دارد. دینداری یکی از ویژگی‌های ایرانیان است که اهمیت بالایی دارد. اکثریت پیرو تشیع هستیم. عنصر دیگر تشکیل‌دهنده هویت، دولت است.

احمدی بیان کرد: برخی تاریخ، زبان و سرزمین را نشان هویت می‌دانند اما به مفهوم دولت اشاره نمی‌کنند. البته شخصیت درجه اول کشور پادشاه یا رئیس‌جمهور در مفهوم دولت نامیده می‌شود. خود دولت یک بحث بنیادی و اساسی بوده است. آیا هویت ملی کشورها خودبخود ساخته می‌شود یا عده‌ای آن را می‌سازند؟ هر دولتی نمی‌تواند، دولت باید بر اساس داد و دهش شکل بگیرد و بنیان و اساس آن تا جایی که خطوط قرمز سرزمین و ادیان رعایت شود، عدالت باشد.

استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: عنصری که در هویت مهم است اما اصلاً مورد توجه قرار نمی‌گیرد، مردم است. سرزمین سرزمین نمی‌شود مگر اینکه مردمی در آن سرزمین زندگی کنند و مردم بنیاد اساسی سرزمین هستند. سرزمین بدون مردم به خصوص در دوره مدرن معنی ندارد. بحث مردم‌سالاری مفهوم محوری در علوم سیاسی است. باید به خواسته‌ها، رفاه و وضعیت مردم توجه شود.

وی افزود: سرزمین، تاریخ، میراث فرهنگی و معنوی، دولت و مردم هویت را می‌سازند. اگر روایت تاریخی ایران وجود نمی‌داشت قطعاً ایرانی وجود نداشت و بعد از تهاجم‌های بزرگ از بین می‌رفت. تاریخ گاهی از سرزمین هم مهم‌تر می‌شود. بنابراین تاریخ ایران یکی از عناصر مهم هویتی ملی ماست. بخصوص زمانی که به تاریخ باستان برمی‌گردیم. آنچه که هست، روایت ایران باستان است. این توجه به تاریخ باستان معضلی است که در قرن بیستم به وجود آمده و این مشکل به گونه‌ای باید حل شود. اگر هویت ایران باستان نمی‌بود، قطعاً ایران در عرب حل می‌شد.

احمدی بیان کرد: روایت‌هایی از صدراسلام داریم، که از صدر اسلام تاریخ باستان ایران معروف بود و بسیاری از افراد مجذوب آن بودند. آثار باستان مصری متعلق به چهار هزارو پانصد سال پیش از میلاد باقی ماند اما دولت مصری از بین رفت و خیلی سریع ادغام شد. منابع شاهنامه خداینامه‌ها بودند که سبب ماندگاری فرهنگ ایران شد. وقتی که اسلام آمد فراموش نشد بلکه با سنت اسلامی ترکیب شد و ایران باقی ماند. چند تا از مورخان عرب خداینامه‌ها را به عربی ترجمه کردند و در کتاب‌های خود به ایران باستان اشاره می‌کنند.

وی گفت: در زمینه ایران باستان دو نگاه نو و بومی وجود دارد. نگاه بومی چند هزار سال قدمت داشته است. نگاه قدیمی و باستان که در شاهنامه، تاریخ طبری و کتاب‌های اعراب و ثعالبی به آن اشاره شده است. تاریخ باستان قدیمی با پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان بیان می‌شود که نگاه قدیمی است. این نگاه هژمونی هم دارد. حتی غیرایرانی‌ها و ترک‌ها نیز به آن اشاره کرده‌اند. این نگاه آن چنان مصمم بود که بسیاری را جذب کرد. اما نگاه مدرن از قرن نوزدهم مسلط شد که تاریخ ایران را از ماد شروع می‌کند. در دوره کوتاهی پیش از هخامنشی نگاه مدرن کم‌کم مسلط شد. پیرنیا نیز از تاریخ ماد و هخامنشی شروع می‌کند اما پیشدادیان را هم آورده است.

احمدی افزود: اینکه چه شد که آن نگاه بومی چندهزار ساله فراموش شد، باید در خلق و خوی ایرانیان جستجو کنیم. دورانی دارای بحران هویت سیاسی بودیم. در جنگ‌های ایران و روس که شهرهای شمال رود ارس از دست رفت. این اولین ضربه به ایرانی‌ها بود. سرزمین ایران ضربه دوم را در مسئله افغانستان و عراق متحمل شد. حادثه این‌گونه پیش رفت و نگاه نو مسلط شد و اکنون هم همین نگاه مسلط است. در اشعار فارسی آن نگاه را می‌بینیم. تا قبل از دوره رضاشاه ما سواد عمومی نداشتیم اما بعد از اینکه آموزش همگانی شد، این نگاه ذکر می‌شود. چرا نگاه بومی مهم است؟ نگاه بومی به این دلیل که میراث چندهزارساله است، مهم است.

وی بیان کرد: اگر آمریکایی‌ها این میراث را داشتند، تاکنون فیلم‌های بسیاری از روی آن ساخته بودند. شگفت‌انگیز است که ما چنین میراثی داریم اما آن را به دور انداخته‌ایم. دغدغه من این است که میراث چند هزار ساله به سادگی فراموش می‌شود. صددرصد نمی‌توانیم بگوییم که وجود نداشته است و اگر کار کنیم، حلقه‌ها را پیدا می‌کنیم. باید از نظر باستان‌شناسی بر روی پیشدادیان و کیانیان فکر کنیم. اگر اینها را دور بریزیم باید دو سوم هویت خودمان را دور بریزیم و گسست هم در جامعه ایرانی پیدا نشود. البته من انطباق را قبول ندارم بلکه اتصال را قبول دارم. باید در این زمینه کاوش انجام بگیرد و حقیقت را دریابیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها