به نظر نمیرسد راه فراری از پول و سرمایه وجود داشته باشد، با این حال این انتظار از اقتصاددانان، همواره وجود دارد که با بهکارگیری علم مدرن اقتصاد، راههای سادهتری برای مراودات مالی و تجاری پیدا کنند.
در ابتدای کتاب، نقل قولی از مارک کینی آمده است با این مضمون که پول مانند یک حلقه آهنی است که به بینی خود میآویزیم. این حلقه ممکن است ما را به هر سمت و سویی بکشاند، در حالی که فراموش کردهایم که این حلقه را خودمان ساخته و آویختهایم.
قواعد دنیای فعلی ما، همه چیز را بر مبنای پول و سرمایه میسنجد و دنیای پولی امروز ما را به جایی کشانده که احساس میکنیم در این دنیا هدف اصلیمان، فقط و فقط کسب پول و سرمایه است و ما ناخودآگاه وارد بازی پول و سرمایه شدهایم و به هیچ وجه نمیتوانیم آن را واگذار کنیم و یا ببازیم. اساسا باختهایمان را هم، آنجا قرار میدهیم که پول و سرمایهای را از دست دادهایم.
در بخشی از کتاب آمده است: بشر تاکنون تحت عنوان پول، آسیبهای بسیاری را به روح و روان همنوعان خود وارد آورده است. ما برای خانهسازی، سدسازی، تخریب جنگلها، رودها، دشتها و هزاران نقطه سرسبز این کره خاکی را از بین بردهایم. ماهیها و جانداران آبزی را صید کردهایم و ضایعات و فضولات شیمیایی را وارد آبهای آزاد منتهی به زمینهای کشاورزی و دریاها نمودیم.
به ندرت پیش میآید کسی بتواند از تمام جوانب مثبت پولی در زندگی خود استفاده کند. همه ما دچار شرایطی هستیم که به پول اجازه میدهيم رفتار و حرکات و گفتار ما را به ما دیکته کند و ما آن را تنها عامل مهم در تصمیمات خود در زندگی قرار میدهیم.
به نظر نمیرسد راه فراری از پول و سرمایه وجود داشته باشد، با این حال این انتظار از اقتصاددانان، همواره وجود دارد که با بهکارگیری علم مدرن اقتصاد، راههای سادهتری برای مراودات مالی و تجاری پیدا کنند. بیشک بهرهگیری از تجربهها در این زمینه، بینهایت کارساز است.
در فصل هفتم کتاب به قانون واقعی جنگل و نظریات اقتصاددانی به نام توماس مالتوس اشاره میشود. این اقتصاددان پس از دیدن قحطی و بیماری و فقر و جنگ تصمیم گرفت برای کنترل رشد جمعیت، نظریاتی را ارائه دهد. او در حوزه منابع غذایی، این موضوع را پیش میکشد که غذا به اندازه کافی وجود دارد و کسی گرسنه نمیماند و طبیعت هرگز، رسمش بر گرسنه نگه داشتن کسی نیست، این سیستمهای معیوب خودمان است که باعث میشود افراد یک منطقه در فقر و گرسنگی باشند.
کتاب «روح پول»، تألیف لین توئیست و ترزا بارکر، با مقدمهای از جک کانفیلد توسط محمد ساسانی و افروز خسروپور ترجمه شده است. این کتاب شامل 12فصل است که در 4 بخش کلی گردآوری شده و توسط انتشارات طاهریان در 288 صفحه منتشر شده است.
نظر شما