در این نشست، سیداحمد نادمی با اشاره به اینکه در آیینها نمیتوان از شعر سپید و آزاد استفاده کرد، گفت: در عین حال دو سال پیش دیدم که یکی از مداحان نوشتهای از شهید آوینی را در میان اشعار خود در هنگام اجرا به کار برد که این موارد استثنا هستند. در حالت عادی وضعیت مراسم آیینی به گونهای است که شعر هیات باید موزون باشد تا بتواند در قوالب موسیقایی قرار گیرد.
نادمی با تاکید بر اینکه شکل در شعر دینی جزو عوارض است نه ذات و شکل بیان در تعریف شعر دینی وارد نمیشود، افزود: شعر، گونهای بیان است که بر اساس زیباییشناسی هنری شکل میگیرد و پیوندی ناگسستنی با خیال دارد. دین نیز ابزار ارتباط انسان با خداوند و متافیزیک است.
این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه در نظر قدما چندین قالب اصلی برای شعر داشتیم که از جمله آنها میتوان به غزل، قصیده، مثنوی و مسمط اشاره کرد، گفت: به تدریج در کنار قوالب، با شکلها روبهرو شدیم که منظور ما از شعر آزاد و سپید را دربردارد. شعر نیمایی و به تبعیت از آن اشعاری که فاقد وزن هستند به شکلی بدیع مورد استفاده قرار میگیرند و کمک میکنند که شاعر به شکلی مهندسی شده بیان خود را ارایه کند و با احساس به ادراک برسد.
.jpg)
وی با اشاره به استقبال غیر منتظره از شعر سپید دینی افزود: پس از انقلاب اسلامی سوء تفاهمهای پیش از مبنی بر اینکه شعر سپید متعلق به شاعرانی است که از دین اعراض میکنند و به کار دین و آیین نمیآید از بین رفت و پنجرهای جدید به روی ادبیات ما باز شد. انتشار «گنجشک و جبرییل» سید حسن حسینی این دلگرمی را ایجاد کرد که شعر سپید نیز میتواند ابزاری برای انتقال ارزشهای دینی باشد.
نادمی با تاکید بر سهم بالای سیدحسن حسینی در ایجاد تحول در فضای شعر دینی ما گفت: شعر دینی ما در گذشته در فضای حکمی قرار داشت و امثال ناصرخسرو، عطار، سنایی و مولانا که شاعران حکمی و عرفانی بودند از اشعار دینی استفاده میکردند. اشعار دینی در گذشته وصفی و عاطفی بودند. پس از انقلاب سیدحسن حسینی بر یک شخصیت دینی تمرکز کرد و با واسطه قرار دادن آن شخصیت به تبیین ارزشهای دینی پرداخت. در «گنجشک و جبرییل» از تلمیح گذشت و به جایگاهی در هستی رسید که کمسابقه است و رویکردی جدید را به دین نشان میدهد. سید حسن حسینی به کتاب بودن اثرش توجه خاص داشت و در آثارش توانست در قالب کتاب به بیان باورهای دینی برسد.
وی همچنین به مجموعه «اماننامه» به قلم اکبر میرجعفری اشاره کرد و افزود: اماننامه پدیدهای در فضای شعر به حساب میآید که بر اساس یک موضوع واحد چندین شعر معنا مییابند و هدف مشخصی را پیش میبرند. در این اثر زیست با آنچه در باورهایمان رسوب کرده به تصویر کشیده شده و میتوان گفت اماننامه نیز مانند سایر کتابهایی که پس از گنجشک و جبرییل خلق شدهاند؛ تحتتاثیر این اثر سیدحسن حسینی است. اماننامه توانسته با استفاده از قالب نامهنویسی مورد توجه خاص قرار گیرد.
نادمی تاکید کرد: شعر دینی دارای حیثیت مشخصی در ادبیات فارسی است و وظیفه آن حفاظت از باورهای دینی است. اگر دین در خدمت شعر باشد به ابتذال میرسیم و جایگاه شعر دینی بالاتر از آن است که در شکل هیاتی صرف نمود پیدا کند.
سرایش اماننامه اقدامی جسورانه بود
همچنین در این نشست، زهیر توکلی، پژوهشگر و منتقد ادبی در سخنانی با تاکید بر سابقه طولانی استفاده از شعر آزاد و سپید برای بیان مضامین دینی عنوان کرد: در دهههای گذشته نیز شاهدیم امثال شمسالدین تندرکیا شعر دینی را در قالب آزاد به کار میبردند، جمالزاده ادیبی ملایم نسبت به سنت و دین بود و صاحبقلمانی از جمله هدایت و فروغ به نوعی نفرت از شرایط پیرامون و اوضاع اجتماعی را در آثارشان نشان میدادند. وقتی امثال شاملو و فروغ که مضامین دین ستیزانه در اشعارشان بود پیشگامان شعر سپید و بیوزن شدند این تصور و باور اشتباه در اذهان ایجاد شد که با شعر بیورن و آزاد نمیتوان مضامین مذهبی و دینی را بیان کرد، درحالیکه شعر یک ابزار است و شفیعی کدکنی تاکید دارد در نثر صوفیانه سدهای گذشته ادب فارسی شعر آزاد آهنگین دیده میشده است. قرآن، نهجالبلاغه و مفاتیح نیز قالبی چون شعر آزاد دارند و نثرشان شعرگونه است.
توکلی با اشاره به تغییر گفتمان عاشورایی در دهههای 40 و 50 گفت: دهه 50 نثر شاعرانه شریعتی در کتابهایش به تدریج مورد استفاده شاعران انقلابی قرار گرفت و با شاعرانی روبهرو شدیم که در بیان مضامین مذهبی از جمله عاشورا از شعر بیوزن بهره بردند و از سوی دیگر شعر آوانگارد رجعتی نامحسوس به مسایل مذهبی و عرفانی از خود نشان داد.
وی با بیان اینکه سلمان هراتی نیز پیش از سیدحسن حسینی، شعر آزاد مذهبی سروده است، افزود: در عین حال اثر سلمان هراتی درباره عاشورا بکر و خام بوده و سیدحسن حسینی با وجود تاثیرگیری از هراتی تاثر وی تقلیدی نبوده است.
توکلی با تاکید بر اینکه به انزوا رفتن شاعرانی چون سیدحسن حسینی سطح شعر انقلاب را تنزل داد، گفت: هر جریان شعری به یک «بزرگتر» نیاز دارد و اگر شاملو مورد حمایت روشنفکران حزب توده قرار نمیگرفت بزرگ نمیشد.
.jpg)
این منتقد بر تسلط حسینی بر فنون شعر کلاسیک و انواع صنایع ادبی لفظی و معنوی تاکید کرد و افزود: وی انواع صنایع را بدون اینکه بوی کهنگی در لفظ بدهد در اشعار بیوزن خود به کار میبرد.
توکلی همچنین به اماننامه اشاره کرد و گفت: خالق این اثر پس از آوردن هر متن که منبع آن از مقاتل و زیارتنامهها با ذکر نام ماخذ است، شعرش را درآورده که این کاری جسورانه است. نام اماننامه نیز ایهام دارد، معنای غریبش یعنی امان خواستن و معنای موردنظر شاعر کتابی برای امان و آرامش یافتن است و حتی عناوین نامهها نیز در این اثر دارای پارادوکس است.
وی در پایان گفت: خالق اماننامه از تمام ابزارهای شعری و صنایع بدیعی استفاده و گاه تنها به یک اشاره در کلامش بسنده کرده است. با اینکه نویسنده اثر تاکید دارد که نخواسته به سوگ بپردازد، اثرش روضهایتر از «گنجشک و جبرییل» سیدحسن حسینی است.
نظر شما