کتاب «پارلمان در ایران» فرصت از دست رفته با تمرکز بر عصر ناصری و توجه به اصلاحات سیاسی و همچنین، با بازخوانی متون مشروطه، به ویژه سفرنامهها، تلاش شده به آشکارسازی نام واژه پارلمان در ایران عصر قاجار پرداخته شود.
«فرصتهای بر باد رفته در تاریخ ایران، اندک نیستند! اما هنگامی که از دریچه نهادها، به این مساله بنگریم! ریشه بسیاری از کژتابیها، نقصانها و خلافآمدهای کنونی را میتوان به نقاط عطف تاسیس نسبت داد. بزنگاههای تاریخی ناگزیری که در نتیجه هجمههای ویرانگر منتج شده از ارتباط با فرنگستان! نتوانستند معمار مناسبی برای آینده ایران باشند. در این میان! به نظر میرسد نهاد مجلس مطالعه موردی مناسبی است که از یک سو ریشه در سنتهای ایرانی و اسلامی داشت و از سوی دیگر؛ همراه با نخستین پیامآوران و نقالان ایرانی که به توصیف دیدههای خود از فرنگ پرداخته بودند؛ مابه ازایی به نام «پارلمان» یافته بود...» این چند سطر نشاندهنده پیچ و خمی است که پشت ایجاد یک نهاد مدنی قرار دارد. مولف با تکیه بر سفرنامه ایرانیان عصر قاجار سعی کرده از جزئیات این سوغات فرنگ رمزگشایی کند.
در مقدمه پرفسور کری پالوئن به دو نکته اشاره شده است: «این کتاب با در نظر گرفتن تاریخ پرفراز و نشیب پارلمان در جهان، نگاهی به درون ایران میاندازد. پژوهش پیشرو نشان میدهد که چگونه مجلس ایران در وضعیت یک مجلس مشورتی و تشریفاتی باقی ماند و هرگز نتوانست جز در دورهای محدود، ادعای تبدیل شدن به یک پارلمان مستقل و شکل گرفته در برابر شخصیت حقوقی پادشاهی را داشته باشد.»
مولف بیش از هر توضیحی درباره هدفش از این تالیف مینویسد: «در این کتاب، با تمرکز بر عصر ناصری و توجه به اصلاحات سیاسی و همچنین، با بازخوانی متون مشروطه، به ویژه سفرنامهها، تلاش شده به آشکارسازی نام واژه پارلمان در ایران عصر قاجار پرداخته شود.»
محدثه جزائی در چند فصل سراغ بررسی مفهوم پارلمان میرود، سرفصلهایی که عبارتند از: چون «تاریخ مفهومی پارلمان»، «پارلمان دال بی مدلول سفرنامه نویسان قاجاری»، «فکر پارلمان در خیال روشنفکران»، «عصر ناصری و ناگزیری اصلاح در ساختارهای سیاسی»، «دال سرگردان عدالتخانه»، «عبور از مفهوم عدالتخانه»، «مجلس شورای ملی، آشنایی در لباس بیگانه»، «فرنشینی مفهوم مشروطه»، «منازعات مفهومی مشروطه در برابر مشروعه» و «تاریخ مفهومی مجلس».
پس از آنکه فرنگرفتگان به ایران بازگشتند با خود مفاهیمی نو آوردند از جمله پارلمان. اما پارلمان به چه معناست: «درباره اینکه آیا نهادهای مشورتی در دوران قدیم را میتوان پارلمان خواند یا نه، مناقشات زیادی وجود دارد. به نظر میرسد اگرچه در آن دوران گاه مجامعی از شهروندان یا اشراف تشکیل میشد و اینان گاهی تصمیمهایی میگرفتند، اما از آنجا که فلسفه وجودی آنها به اراده شاه بستگی داشت در حاکمیت نیز به مردم یا نهادی به نام پارلمان تعلق نداشت، نمیتوان از سابقه تاریخی این نهاد سخن گفت.»
«پارلمان دال بیمدلول سفرنامهنویسان قاجاری» وقتی سفرنامههای ایرانیان فرنگ رفته را میخوانیم تصور آنها از پارلمان چندان واضح نیست: «سفرنامهنویسی به عنوان ژانر نوشتاری حاکم در دوره قاجار، یگانه نگرشی بود که میتوانست همه آنچه را که جامعه ایرانی به آن نیاز داشت، فراهم آورد. تخیل آشنایی با دنیای جدید که در نتیجه مواجهه ایرانیان با تصورات سفرنامهنویسان از غرب و اندیشه غربی فراهم آمده بود، نخبگان قاجاری را به تکاپو واداشت؛ که نتیجه آن راهی کردن محصلاتی به فرنگ برای یادگیری فنون مختلف بود. با این همه، سفرنامههای به جا مانده از این دوران سرشار از تخیل، شعر، نکات نغز و توصیفاتی است که برای جامعه ایرانی که هنوز پای در رکاب قافله در حال ترقی نگذاشته بود، اگاهیبخش بود.»
«فکر پارلمان در خیال روشنفکران قاجاری» به کند و کاو در سیاستنامهها و آثار روشنفکران عصر قاجار به ویژه دوره ناصری میپردازد: «نگاهی به اندیشههای چند تن از روشنفکران این دوران با سودای واکاوی جایگاه پارلمان در اندیشه آنها مورد توجه است. از آنجا که نوشتههای این روشنفکران مورد بحث و بررسیهای فراوان بوده است. طی آنچه بررسی شد؛ سیاستنامهها کمتر، و رسالههای روشنفکران که بازگوکننده خیال روشنفکران قاجاری بود، اندکی بیشتر، به اهمیت تاسیس نهادی برای قانونگذاری به منظور مقابله با جاماندگی تاریخی ایرانیان پی بردند. سیاستنامهنویسان که میخواستند بنمایه نظری طرح ترقی را پیریزی کنند، منبعی جز سنت و شریعت اسلامی در اختیار نداشتند. در نتیجه به نزدیکترین مفهوم در دسترس، همچون «مشورت»، برای آشناسازی مفهوم به پارلمان و نهادهای مدرنی که نماد جامعه مترقی فرنگ بود، چنگ زدند. این مساله را روشنفکران و نخبگان قاجاری نیز تائید کردند و مفهوم «مشورت» در کنه مفهوم نهادهای مشورتی ایرانی جای گرفت.»
در «عصر ناصری و ناگزیری اصلاح در ساختارهای سیاسی» مولف در جستوجوی نهادهای شبیه پارلمان است، آنچه به عنوان شورای دولت، مصلحتخانه و مشورتخانه مصلحتی، دارالشورای کبیر برای اعاظم دربار، پاد مجلس مشورتی را مرور میکند و مهمترین نقص آن را عدم حضور مردم یا نمایندگانی از طرف آنها برمیشمرد.
«اگرچه بیشتر گزارشنویسان و سفرنامهنویسان مشروطه پندار و رفتار مردم نسبت به شعارهای مشروطیت، از درخواست عدالتخانه تا دارالشوری، را حاکی از نوعی ناآگاهی توصیف کردهاند، اما گفتوگوهایی که نمونه مختلف آن در متون مختلف، حکایت از برداشتهای متفاوت، درست یا نادرست، آگاهانه یا تقلیدی از معنای مفاهیم میان گروهها و اقشار مختلف دارد.» در «دال سرگردان عدالتخانه» به برداشت از مردم از مشروطه اشاره دارد و در پی آن است که میزان آگاهی جامعه را نسبت به عدالت و پارلمان بسنجد.
«عبور از مفهوم عدالتخانه پیروزی پادمفهوم مجلس» عنوان فصلی است که در آن تقابل دربار با شکلگیری مجلس را شرح میدهد: «دروان مشروطه، که با صدرو فرمان آن از سوی شاه قاجار عقبنشینی نهاد سلطنت آغاز شده بود، جدالهای معنایی جدیدی پیرامون مفاهیم ایجاد و تاریخ ایران را آبستن تحولاتی کرد که فرجام خوشی را برای مشروطهخواهان رقم نزد. با این همه، نام جدید تنها اندک زمانی پس از پیروزی خود در کانون منازعات قرار گرفت. «مجلس» با تاریخ بلندی که با خودش یدک میکشید، مفهوم آشنایی بود که با تکیه زدن بر جای مفهوم غریبی همچون پارلمان، با پیش کشیدن مفاهیم و مقرراتی همچون نمایندگی، وکالت، انتخابات، رای، قرعه، مساوات و ... در کانون تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دورانقاجار قرار گرفت.»
در «مجلس شورای ملی، آشنایی در لباس بیگانه» به پیاده شدن یکی از نهادهای مدرنیته به شکل مثلا ایرانی پرداخته که از ابتدا با دیوار کج شکل میگیرد: «وضعیت جسمانی مظفرالدینشاه موجب شد انتخاباتی سهلالصول و در نهایت سرعت ترتیب داده شود تا قبل از پادشاه شدن ولیعهد و سردشدن معرکه، اولین مجلس بازگشایی شود. این امر سبب شد تا نه تنها مبنای انتخابات طبقاتی باشد، بلکه تقلب نیز در این انتخابات بر مبنای همان نظام نامه تهیه شده چندان مورد توجه قرار نگیرد؛ به گونهای که انتخابات با استبداد برگزار شد.»
«واقعیت این است که مفهوم مشروطه باتاخیر قابل توجهی نسبت به مفهوم مجلس در ادبیات سیاسی ایرانیان رایج شد. دلمشغولی و دغدغه نخستین روشنفکران ایران، نه پیرامون مشروطهخواهی که بر درخواست مبهم عدالتخواهی سامان یافته بود که البته خود را در تاسیس نهاد مجلس شورای ملی متبلور ساخت. این مساله حتی در فرمانی که با نوعی فرمان مشروطه خوانده میشود، دیده میشود.» در «فرنشینی مفهوم مشروطه» به بررسی واژه مشروطه در ادبیات سیاسی ایران عضر قاجار پرداخته است.
«منازعات مفهومی مشروطه در برابر مشروعه» سخن از دو واژه مهم مشروطه و مشروعه است که صحنه بازی سیاسی را دستخوش رویدادهای دیگری میکند: «شاید بتوان یکی از اشتباهات رسالهنویسان را تلاش برای اثبات شرعی بودن مشروطه، به جای تمرکز بر ارائه توضیح روشن و مشخص از چیستی مشروطه با نهاد انضمامی آن، یعنی مجلس دانست. «رخنه در مشروطیت» بر اساس منازعات مفهومی صورت گرفته و از رهگذر مجادله با نهاد دربار و «کشتیگیری مجلس با وزراء» سبب شد تا بار دیگر پرسش از جایگاه و اهم وظایف آن در دستور کار قرار گیرد. «شاه را در مواجههای ناگزیرانه با آنها به رسمیت شناخت، اما برداشت رعیتگونه از مردم، تصلب مفاهیم کهن و درز تنها صورت و لفظ مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی غرب سبب شد تا توانایی مقاومت مجلس و اعضای آن در هم شکسته شود.»
محدثه جزائی در «تاریخ مفهومی مجلس» به این نکته رسید که مشروطیت در جامعه ایران دستخوش کش و قوسی شد که به تعبیر فوران مات شد: «شاید بتوان این ادعا را مطرح کرد که علیرغم همه کاستیها و مشکلات پیشروی نهاد تازه تاسیس مجلس شورای ملی، عملکرد و خروجی این نهاد، حداقل در عرصه نظر، شکستن اقتدار و بالانشینی شاه و البته وابستگان به نهاد سلطنت است که خودش را در اموری جزئی، همچون موارد گفته شده نشان میداد، ما تاکید بیش از اندازه بر این ایده برابریخواهانه در جامعهای که هنوز از نظر اندیشهای آماده پذیرش ضعف و فترت در نهاد شاهی به عنوان تنها راه حل جلوگیری از هرج و مرج و آشوب، سبب شد تا نهاد تازه تاسیس مجلس از حمایت کمتری برخوردار شود و نتیجه، آماج دشمنیها و کینهتوزیهای فراوان قرار گیرد. به تعبیر جان فورن، مشروطیت در عرصه شطرنج جامعه ایرانی مات شد و برای نهادی که برای ابتناء بر مبانی قدرتمند در مورد توجه نظری قرار نگرفته بود و از حمایت نیروهای سیاسی قدرتمند و ریشهدار محروم بود، این مساله به عنوان خاتمه حیات سیاسی تلقی میشد.»
کتاب «پارلمان در ایران» فرصت از دست رفته تالیف محدثه جزائی در 436 صفحه، به بهای 150 هزار تومان از سوی نشر هزاره سوم اندیشه به چاپ رسیده است.
نظر شما