نشست «سیاستگذاری علم و فناوری در دانشگاهها» برگزار شد
نورمحمدی: سیاستگذاری علمی نباید آنارشیستی باشد/ اسدی: تصویر درستی از اثر بخشی سیاستها نداریم
نورمحمدی گفت: بعضیها اعتقاد دارند سیاستگذاری علمی باید آنارشیستی باشد که من مخالف آن هستم، نمیشود ما از پایین به بالا سیاستگذاری داشته باشیم!
نورمحمدی در ابتدای این نشست در پاسخ به این سوال که سیاستهای علم و فناوری دنبال چیست و در ایران با سیاستگذاری علم قرار است چه اتفاقی بیفتد عنوان کرد: در حوزه سیاستگذاری به ویژه علم مکان مندی و زمان مندی مهم است چون نمیتوان از جاهایی دیگر آن را کپی کرد. علم و فناوری پایه همه موارد دیگر است و افراد به آن نیاز دارند به ویژه علم، پایه فناوری هم است. همچنین حوزه علوم انسانی جدای از حوزههای فنی و ... است. در حوزه علوم انسانی چون با انسان سروکار داریم وضعیت متفاوت است.
او افزود: در علوم انسانی چون متغیر انسان است نمیتوان آن را از جایی گرتهبردای کرد بلکه باید بومیشود. چند سالی هم هست که این کار آغاز شده و دارد ادامه پیدا میکند. نقشه جامع علمیکشور در این حوزهتهیه و ده سال هم هست اجرایی شده است. همچنین بیش از هزار صفحه سند برای اولویت گذاری در حوزههای مختلف تهیه شده است. چون سیاستگذاری پایه کار است باید در آن دخالت شود و مسیرمان باید مشخص شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در حوزه سیاستگذاری نظریههای متفاوتی داریم عنوان کرد: نظریه کلان باید در دست بالادستی باشد اما وقتی به سطح میرسد باید در سطح خرد انجام شود. اگر این نباشد کار به بیراه میرود. ما باید دانشگاهها را ماموریت گرا کنیم. سیاستهای کلان باید حاکمیتی باشد اما وقتی دانشگاهی دارد این سیاستگذاری ها را اعمال میکند خودش میتواند بر اساس ظرفیتهایش آن را تطبیق دهد. ماموریتگرایی برای همین است. بعضیها اعتقاد دارند سیاستگذاری علمیباید آنارشیستی باشد که من مخالف آن هستم،نمیشود ما از پایین به بالا سیاستگذاری داشته باشیم!
نورمحمدی در پاسخ به این سوال که آیا سیاستگذاری علمیبا آزادی علمیو استقلال دانشگاه معارض است توضیح داد: سیاستگذاری هیچگونه معارضتی با استقلال دانشگاه ندارد چون همه دانشگاهها یک اساسنامه دارند و هدفشان مشخص است که برای چه تاسیس شدهاند. اگر خلاف آن هدف باشد دچار آنارشی میشود. سیاستگذاری استدلال و استقلال دانشگاهها را زیر سوال نمیبرد. دانشگاهها مراکزی به نام مراکز رشد دارند که در انها شتابدهندهها را داریم که کسی به آنها نگفته که آنها را بیاورند اما برای اینکه به هدفشان برسند آنها را میآورند. تنها نکته این است که دانشگاهها نمیتوانند ماموریت و هدفی که دارند را نادیده بگیرند.
او با بیان اینکه سیاستگذاری کلان از آن دولت است و سیاستگذاری و اجرا از آن دانشگاه است یادآور شد: وقتی ما مارپیچ سه گانه دولت، صنعت و دانشگاه را مطرح میکنیم نمیتواند جدای از هم باشد. حتی دانشگاه خصوصی هم نمیتواند بگوید که من خارج از این محدوده کار میکنم. بنابراین در بحث سیاستهای کلان نمیتوانیم به پایین واگذار کنیم. چون سیاستگذاری کلان باید جایی دیگر اتفاق بیفتد.
نورمحمدی در پاسخ به این سوال که چه قدر روح سیاستگذاری علمیدر آییننامهها وجود دارد گفت: درباره آئیننامهها خیلی سخت است به این سوال پاسخ بدهم چون به هر حال اگر درست بود هر سال این آئیننامهها عوض نمیشد. تجربه کشورهای مانند کره جنوبی و چین که وارد مهندسی معکوس شدند و موفق بودند نشان میدهد، در این زمینه سیاست گذاری کلان کردند. معتقدم آیین نامهها و دستورالعملها بر اساس سیاستگذاریهای کلان باید پیش برود.
او تاکید کرد: البته سیاست گذاریها نباید همه حوزهها را یکسان ببیند. بنابراین آیین نامه ایراد ندارد و نیاز به دستورالعمل اجرایی دارد و اساسا با روح سیاست گذاری منافات ندارد و این ایرادات به اجرا بر میگردد. وقی به هنرمند میگویند مقاله ای اس ای داشته باشید خب مشخص است که نمیتواند مقاله بنویسد یا وقتی در رشته حقوق فردی درباره ترور سردار سلیمانی کار میکند بعد به او بگوییم مقاله ات را در خارج از کشور چاپ کن ایا میتواند؟ پس آیین نامه با روح سیاست گذاری کلان منافاتی ندارد.
نورمحمدی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه دولت برخی از دانشگاهها را سوگلی در سیاستگذاری میداند گفت: دولت از دانشگاه مادر انتظار ندارد هر طور دلش خواست جلو برود بلکه میگوید تو باید براساس برنامههایی که مشخص کردی حرکت کنی و اگر در خواست رشته جدیدی دارید باید آن را در شورای گسترش ببری. من سوگلی بودن برخی از دانشگاهها را قبول ندارم. ما در ایران دانشگاههایمان بر اساس نیاز نیست و برخی از رشتهها اساسا فایده ای ندارند. بهترین رشته برای بچههای ریاضی برق است و در آخرین انتخابهایشان در کنکور به سراغ صنایع پتروشیمیمیروند در حالیکه با توجه به اینکه ما کشور نفتی هستیم باید بیشتر به سراغ این رشتهها برویم اما در واقع نیاز در دانشگاهها طور دیگری حرکت میکند بنابراین اگر سیاست گذاری بهتری صورت میگرفت وضعیت ما بهتر بود.
او با بیان اینکه سیاست گذاریهای کلان بر اساس چشم اندازها توسط متخصصان تدوین میشود افزود: از سوی دیگر استقلال دانشگاهها زیادتر شده و در سطح جامعه نیز نیازهای کاذبی شکل گرفته است. اینها باید سیاست گذاری و برایشان ریل گذاری شود از این منظر الویت ما در مهندسی باید تغییر کند.
نورمحمدی در ادامه با بیان اینکه همچنان روی استقلال دانشگاه تاکید میکند اضافه کرد: امروز هر دانشگاهی میتواند سیاست گذاری کند. امروز به استقلال دانشگاهها وزن خوبی داده شده اما در حوزه علم و فناوری بحث مرجعیت علمیمطرح شده است. مقام معظم رهبری هم در این باره رهنمودهایی داشته اند. این مرجعیت فقط با یک مقاله قابل تشخیص نیست اما میشود آن را سنجید. ما زمانی ارزش داریم که تولید علم داشته باشیم. تولید علم، چیزی است که جدید است و دیگران آن را نمیدانند و شما آن را در قالب سخنرانی، کتاب، مقاله و ... عنوان کردید و این هم برپایه علوم دیگر بوده و بر اساس آن شکل گرفته است.
او گفت: ما روی غول دانش سوار هستیم و همه اینها قابلیت اندازه گیری دارند. دانشگاهها هم اگر ببینند در یک بخش مرجع شدند نشان میدهد استقلال دارند. مهم است که هر دانشگاه بر اساس سیاست گذاریهای خودش و سیاستهای کلان قطب شود. از سوی دیگر باید بر اساس ماموریتهای دانشگاه بودجه بندی صورت بگیرد و تولیدات علمیسنجش شود. ما زمانی ارزش داریم که مصداق داشته باشد به طور مثال در حوزه نانو میگویند ایران سر امد است چون تولید علم و مظاهرش را دیدهاند.
نورمحمدی در پایان گفت: وقتی ما دو درصد تولید علم دنیا را داریم یعنی 98 درصد را استفاده میکنیم.پس مظاهر تولید علم باید مشخص شود و از سوی دیگر در حوزه علم و فناوری باید مشخص شود که دانشگاهها تولیداتشان چه قدر به صنعت تبدیل شده است.
اسدی هم در این نشست با بیان اینکه سیاستگذاری علم یا سیاست علمییک وظیفه حاکمیتی است و یک سابقهمشخصی در قرن بیستم دارد گفت: در گذشته علم برای علم بود و بدون دخالت حکومتها پیش میرفته تا اینکهرقابتهایی در قرن بیستم رخ داد. به ویژه در جنگ سرد حکومتها برای اینکه بر رقیب خودشان برتری داشته باشند آمدند و در علم سیاستگذاری کردند. بنابراین سیاستگذاری علمییک کار حاکمیتی و حکومتی است.هدف هم شکستن مرزهای دانش مانند رفتن به سیارات دیگر بوده اما هدف دیگر با انگیزه بالاتر برای دولتها برتری بر رقیب بوده است.
او با طرح این سوال که اما اینکه در کجا سیاستگذاری اتفاق افتاده است توضیح داد: سیاست علمیاولین چیزی بوده که در مورد آن تفکر شده و بعد از آن در نیمه دوم قرن بیستم با پیشرفت کامپیوتر ما سیاستگذاری فناوری هم داریم و در ادامه الان سیاستگذاری نوآوری هم داریم. یعنی سه سیاستگذاری داریم و این سه با هم یک پیکرو در واقع یک حوزه بینرشتهای هستند.
این استاد دانشگاه در ادامه ضمن قبول اینکه سیاستگذاری علمی کار حکومتهاست افزود: یکی از اهداف دولتها در ایران این است که بهداشت را گسترش بدهند. برای اینکار دانشگاههای علوم پزشکی ایجاد کردهاند. در کشورهای صنعتی صنعت کاملا خصوصی است و دانشگاهها عمدتا وقفی هستند و دولت فقط بخشی از بودجه آن را جبران میکند اما در اینجا دولت به دانشگاه پول میدهد و انتظاراتی دارد و این با ماهیت ذاتی دانشگاه تعارض دارد و ما را به جایی نمیبرد.
اسدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: اگر به دانشگاهها و مدارس علمی نگاه کنیم هیچکدام از اینها مستقیما توسط حکومتها ایجاد نشدهاند بلکه در یک فرایند تاریخی که پایهگذار آنها دانشمندان بودند شکل گرفتهاند. بنابراین فکر میکنم در دنیای کنونی ارتباطات بیشتر شده و ارتباط آن سه نهاد هم بیشتر شده است. بحث این است که شاید دولت بخواهد بر آن دو غلبه کند و آنها را در اختیار بگیرد. شرکتهای بزرگ الان نوآورانه هستند مانند آمازون، مایکروسایفت و ... که با شرکتهایی مانند لاکید و ... متفاوت هستند. دولت را نباید به گونهای دید که آن دو را در خود میپیچد بلکه دولت هم یکی از آن سه است. اگر دولت برای خودش اختیار بیشتری در نظر بگیرد در آن دو نهاد دیگر اخلال ایجاد میکند و روحیه علمیدانشگاه را از آن میگیرد.
اسدی هم در در پاسخ به این سوال که چه قدر روح سیاستگذاری علمیدر آییننامهها وجود دارد گفت: در کشورهای دیگر بر اساس اسناد بالادستی آیین نامه عملی برای دانشگاههای مختلف طراحی شده است. در آموزش به نوعی سیاست گذاری کلان کمرنگ دیده میشود البته در سیاست گذاریهای فرهنگی دیده میشود به طور مثال در رشتههای مختلف ما نخ پیوند سیاست گذاریهای کلان را با دروسی که تدریس میشود نمیبینیم. البته در حوزه پژوهش در حوزههای کلان تا حدی دیده میشود.
او افزود: در برخی از دانشگاهها، مراکز پژوهشی بزرگ میبینید که با بودجه دولتی و با ماموریتهای مختلفی راه اندازی میشود. برنامههای راهبردی هم توسط اعضا نوشته شده و اینها حاصل پژوهش هستند بنابراین اینها به صورت رفت و برگشتی بین سیاست گذار و اعضا آمده و رفته و در نهایت تبدیل به سیاست و راهبرد شده است. در کشور ما گروهی جدا از دانشگاه سیاست علم و فناوری را انجام نمیدهند اما اینکه آیا همه دانشگاهها و دانشگاهی ها در آن نقش دارند موضوع دیگری است و اساسا همه دانشگاهها در آن شرکت ندارند به طور مثال در حوزه بهداشت چند دانشگاه برتر مشارکت میکنند یا مثلا دانشگاه شریف بیشتر در سیاست گذاری دخالت میکند. در پزشکی هم چند دانشگاه دیگر در سیاست گذاری همکاری میکنند.
اسدی در پاسخ به این سوال که باید چه بکنیم تا دانشگاههای کارامدتری داشته باشیم عنوان کرد: در فرهنگ ما برخی از قداستها در نقشه علمیهم دیده میشود و هیچ کس نمیخواهد هویت علم را بگیرد اما در عمل انتظارات از دانشگاهها به این سو میرود که از یک حدی بیشتر میشود. ما باید واقع بین باشیم در جامعه ما دانشگاهها با هزینه دولت هستند، اعضا، بودجه و ... را دولت میدهد و دولت کارفرماست بنابراین مقررات زیادی در این باره نمیتوان داشت. دانشگاههای ما بودجه اش از دولت میآید و بحث کشورهای دیگر نیست که هویت دانشگاه مستقل تر است.
او یادآور شد: ما طی سه دهه اخیر سیاست گذاری علمیزیادی داشتیم و اسناد بالادستی بسیاری داشتیم حتی در سالهای اخیر هم تب سیاست نویسی و سیاست گذاری فروکش کرده است. بنابراین وقتی برنامههای پنج ساله توسعه سیاسی و اقتصادی بود این سیاست گذاری و اسناد علمیبیشتر بود بنابراین اسناد کم نداریم و فقط باید به روز شوند. از سوی دیگر باید ببینیم چه قدر از این اسناد پیاده شدند؟ آیا اینها تبدیل به برنامه و کار پژوهشی در دانشگاه و بازخورد در جامعه هستند؟ ما در این بخشها ضعف داریم. پژوهشهای پزشکی در اسناد بالا دستی چه قدر کارامد هستند؟ در پژوهش مشحص شد ما اسناد خوبی داریم اما بعد از فعالیتها سنجش برای ارزیابی آن سخت است. کارهای جزیره ای زیادی میشود و سنجش این کارها هم سخت است.
این استاد دانشگاه گفت: وقتی میخواهیم از پیشرفت علمیحرف بزنیم مدام به تولید مقاله بسنده میکنیم اما این جز کوچکی از سنجش است. ما تصویر درستی از اثر بخشی سیاستها و تبدیل آن به پیشرفت، رفاه، و ... نداریم. بنابراین ابزارها و نگاه دقیق موجود نیست.
نباید از نقشه جامع علمیکشور ترس داشته باشیم
حجتالاسلام رضا غلامیرئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی طی سخنانی گفت: ابتدای بحث با علم سنجی شروع شد اما سریع از علم سنجی عبور کردیم و به سیاست گذاری رسیدیم در حالیکه مهم است با ادبیات علم سنجی در ایران آشنا شویم. ما در ایران در حوزه علم سنجی کار بومینکردیم و بیشتر ترجمه است. اینکه وضعیت ما در علم سنجی مشخص شود خوب است. از سوی دیگر در حوزه سیاستگذاری هم خوب است درباره اندیشه پشت سر آن سخن گفته شود تا برخی ابهامات رفع میشود و جایش خالی است. مساله سیاست گذاری که همواره طرح میشود از بالا به پایین باشد یا برعکس، میتوان در این میانه راه وسطی را انتخاب کرد و بخشی از سیاستگذاری را به دانشگاه و بخشی را به حاکمیت سپرد.
او ادامه داد: در کشورهای غربی بیش از اینکه سیاست گذاری علنی و آشکار نقش داشته باشد گفتمان نقش دارد! وقتی گفتمان شکل گرفت مثل جریان پرخروش اب است که کسی خلافش شنا نمیکند! حالا من معنای شبه استبدادی نمیتوانم از گفتمان ارائه دهم اما اگر گفتمان در دانشگاههای ما شکل بگیرد بسیاری از مشکلات ما حل است و بحث عدم استقلال کنار میرود چون گفتمان تعیین میکند ما چه بکنیم و نکنیم. همچنین بحث نگرش فرهنگی چه سهمیدر سیاست گذاری دارد جای بحث دارد.
غلامیبا بیان اینکه بحث ارتباط علوم انسانی با علوم فناوری هم مهم است افزود: ما در پیوند علم و فناوری افراط میکنیم. اصرار به پیوند علم و فناوری در علوم انسانی ما را دچار عمل زدگی شدید کرده و حتی میتواند ما را به سوی تجاری سازی ببرد و نگاه کالایی به علم رواج مییابد.
او با طرح این سوال که بروکراسی حاکم در دانشگاه چه میزان استعدادهای برتر را برای نوآوری آزاد گذاشته است؟ عنوان کرد: گرچه با بروکراسی ما منویات خود راپیش میبریم و حتی شانزدهمین کشور در تولید مقاله هستیم اما آیا نمیشد فرصتهای بهتری را برای نخبگان به وجود بیاوریم که نوآوریهایی بیشتری توسط نخبگان خلق شود. امروز بسیاری از نخبگان نوآوری هایشان از دل مقاله خلق نشده است!
غلامیبا بیان اینکه صلاحیتهای سیاست گذار حتی حاکمیت باید بررسی شود تا دانشگاه به آن اعتماد کندگفت: نباید از نقشه جامع علمیکشور ترس داشته باشیم اگر این نقشه کارآمد باشد باید به نیازهای ما پاسخ دهد. حوزه علوم انسانی که در این نقشه اصلا مفقود است ولی در حوزههای دیگر هم قابل بحث است که این نقشه تا چه کارامد است.
نظر شما