کتاب جدیدی از شما در نمایشگاه کتاب امسال حضور دارد؟
باتوجه به مجازیبودن دو دوره از نمایشگاه، از سال 98 تا حالا چندکتاب دارم که در نمایشگاه امسال عرضه میشود. کتابهایی مانند «ایرانشاه» از نشر صاد، «پاپیلو» از انتشارات ققنوس، «آتوننامه» از سوره مهر (که در سال 99 جایزه قلم زرین را کسب کرد و قبلا هم جایزه رمان حماسی را)، «ساعت دنگی» از سوره مهر (که پارسال در بخش داستان کوتاه جایزه کتاب سال را دریافت کرد و در جایزه جلال تقدیر شد)، و کتاب «مینار» از انتشارات کتابستان معرفت که در سال 1400 منتشر شده است.
کتاب «مینار» چه موضوعی دارد؟
«مینار» پرتره یک شهید ارمنی غواص است در عملیات کربلای پنج. این اثر زندگی شهید را از سال 53 تا 65 در اصفهان و خرمشهر روایت میکند. کاریست قصهگو و خوشبختانه مخاطبان را همراه کرده و موردپسند بوده است.
چرا به چنین ایدهای پرداختید؟
سالهای قبل کاری داشتم به نام «سمفونی بابونههای سرخ» از نشر آموت. راجعبه ورود ارامنه به اصفهان است و تأثیری که بر دورهی صفویه گذاشتهاند. ارامنهی امروز یعنی تاریخ معاصر را کار نکرده بودم. چون مسئلهی اقلیتها برایم مهم است تصمیم گرفتم به تاریخ معاصر ارامنه در «مینار» بپردازم.
نظر شما دربارهی شروع دوبارهی نمایشگاه حضوری کتاب چیست؟
برای من نمایشگاه حضوری حس بهتری دارد. دربارهی دو سه دوره نمایشگاه مجازی فکر میکنم اصلا نمایشگاهی برگزار نشده است. نمایشگاه فرصت دیداری هم است. هم مخاطب که با نویسندهها و دستاندرکاران نشر و انتشاراتهای مختلف دیدار میکند و هم نویسندهها و جمع فرهنگیای که با کتاب سروکار دارند همدیگر را میبینند و تبادل اطلاعات و حالواحوال انجام میدهند. چنین فرصتهایی مغفول مانده است. در کشور اتفاقات خوب و فراگیر دربارهی کتاب کمتر داریم. نمایشگاه کتاب همان فرصت خوب و فراگیر است که به نظرم بودنش خیلی بهتر است و میتواند منافع بیشتری برای جامعه فرهنگی ایران داشته باشد.
دربارهی بحث کتابفروشان محلی و برگزاری نمایشگاه کتاب چه نظری دارید؟
واقعیتش این است که استدلالهای دوستان را متوجه نمیشوم. اگر یک نشری در نمایشگاه کتاب حضور پیدا نکند آیا مخاطب به کتابفروشیهای محله میرود تا کتاب بخرد؟ این استفهام انکاری برای من حل نشده است. اگر من میخواستم از کتابفروشی کتاب بخرم، میخریدم. ضمن اینکه آنهایی هم که میآیند نمایشگاه کتاب بخرند اینطور نیست که کتاب یکسالشان را از آنجا بخرند و دیگر کتابی در طول سال نخرند. زمانی این امکان وجود داشت؛ ده، دوازهسال پیش من از نمایشگاه کتاب دو سه کارتن کتاب خریده بودم؛ اما الان با قیمت پشت جلدی که برای کتابهاست و این اقتصاد ضعیف خانوادهی ایرانی نمیتوانم کتاب زیادی بخرم. بنابراین از نمایشگاه تا نمایشگاه بعدی آنقدر کتاب ندارم که کل سالم را پوشش دهد، پس اگر آدم کتابخوانی باشم از کتابفروشیهای محل هم استفاده میکنم.
مسئله این است که ما خلطِ موضوع پیدا کردهایم سر این ماجرا. پاخورِ آدمها به کتابفروشیها کم شده است. ما باید برای این درد چارهای بیندیشیم. یک زمانی مردم جمع میشوند در مکانی و پاخورش میکنند برای خرید کتاب. آیا این مشکل است؟ ما که در بحث کتاب دنبال این بودیم که مردم راحتتر کتاب در اختیار داشته باشند. خب نمایشگاه کتاب این کار را انجام میدهد. آیا دسترسی آسان، انتخاب از بین آثار و تنوع سلایق نکتهی بدی است که بخواهیم در نمایشگاهها حضور پیدا نکنیم و بگوییم که کتابفروشیهای محلی را باید مهم بدانیم؟
شاید صحبتها سرِ خوشهچینی کتابها باشد. اینکه برخی کتابها از نشرهای مختلف اجازه حضور در نمایشگاه را پیدا نمیکنند، یا بحث زمانبندی کتابها که کتابهای پیش از پنجسال گذشته نمیتوانند شرکت کنند و باید کتابها بهروزتر باشند. فکر میکنم چند موضوع مختلف را در کالبد این دلیل آوردهاند که باید از کتابفروشیهای محلی حمایت شود. البته به آنها هم میخواهم حق بدهم چون درگیر مسائلی هستند که باید برایش توجیهی داشته باشند؛ اما فیالواقع حضور در نمایشگاه، آدم کتابخوان را از حضور در کتابفروشی محلهاش منع نمیکند.
در یکسال گذشته چه کتابهایی مطالعه کردهاید که دوست دارید برای خرید در نمایشگاه کتاب به کتابخوانان پیشنهاد دهید؟
از کارهای خوب نشر ققنوس این است که هر ساله به نویسندهها و خبرنگارها و افراد موثر در حوزهی نشر، کتاب عیدی میدهد. امسال چون خودم درگیر و پیگیر این موضوع بودم به عنوان عیدی، کتاب «جامعهنگاری عهد قاجار» را از طرف نشر ققنوس دریافت کردم. کتاب وزینی است. کار پژوهشی خیلی خوب و جامعی را خانم پریسا کدیور انجام داده است. برای همهی آدمهایی که میخواهند دورهی قاجار را بهتر بشناسند این کتاب بهترین مرجع است. چندینکتاب را در این دوره به واسطه چند کاری که دربارهی دورهی قاجار مینوشتم خواندهام (هم از کتابهای کهن و هم کتابهای جدید) اما این کتاب، اثر جامعتر و کاملتری بود و اساس و پایه پژوهشی، دستهبندی و نگارش خوبی دارد. مخاطب را خسته نمیکند و خواندنش لذتبخش است برای اینکه هم تاریخ و جامعه ایرانی را در دورهی قاجار خوب بشناسیم و هم جزئیات و ظرایف جامعهشناسی و مباحث مربوط به فلسفهی ایرانی را. پیشنهاد من برای همهی کتابخوانان و آنهایی که در فضای اهل قلماند از شعر، داستان، فیلمنامه، نمایشنامه و کسانی که پژوهش میکنند این کتاب است که میتوانند در نمایشگاه تهیه کنند.
سال گذشته هم کتاب «تاریخ ایرانی» اثر تورج دریایی را هدیه گرفته بودم که مجموعهای بود از نشر ققنوس. این اثر نیز برای شناخت گذشتهمان مفید است.
در حوزهی شعر، داستان، رمان و فیلمنامه هم روزبهروز کتابهای خیلی خوب و قوی از مولفهای ایرانی منتشر میشود که واقعا دارند عرصه را برای رمان ترجمه از لحاظ کیفی تنگ میکنند. باید نگاه ویژهای به آنها داشت. در حوزهی ترجمه هم بیشتر در بحث فلسفه و مبانی نظری کارهای خوبی ارائه شده است، بهویژه آثار نشر بیدگل در این زمینه.
به عنوان تجربهی شخصی چه نکاتی را برای انتخاب یک کتاب مناسب در نمایشگاه کتاب مدنظر دارید؟
اولین چیزی که توریست فرهنگی (کسانی که وارد نمایشگاه کتاب میشوند) باید بدانند این است که بهگزین باشند. قبلا انتخابشان را کرده باشند و ناشران، موضوعات و مترجمهای مختلف را بررسی کرده و بعد کتاب بخرند. بهتر است با این فرم پیش بروند چون در غیر اینصورت زمان را از دست میدهند و هجمهی کتابها آنها را وادار میکند که انتخابهایی کنند که شاید در آینده بگویند ای کاش جای این کتاب، کتاب بهتری خریده بودم. با توجه به اینکه الان سفره اقتصادی خانوادهها خیلی کوچک شده است این بهگزینی باید بیشتر اتفاق بیفتد، چون قیمت پشت جلد کتابها خیلی زیاد است.
البته مجمع ناشرین، وزارت ارشاد، فضاهای خصوصی و نشرهای دولتی باید اتفاقنظری پیدا کنند و دستبهدست هم دهند قیمت پشت جلد کتابها را کمتر کنند تا مردم بتوانند کتاب بخرند. این از هر چیزی مهمتر است و نتیجهی بهتری خواهد داشت. چون وقتی مردم پولی نداشته باشند که بروند کتاب بخرند صحبتهای ما و این همه تولید خوب به ثمر نمینشیند. این وانهادگی توسط همهی اقشار درگیر، نتیجهی مثبتی نخواهد داشت؛ همه انگار پذیرفتهاند که این قیمتها روزبهروز بالا برود. این افزایش قیمت نفعی برای کسی ندارد؛ نه ناشر را تقویت میکند و نه کتابفروش و مؤلف را. رقمی که به دست میآید چون رقم ناسالمی است نمیتواند کمک کند.
نکتهی دوم اینکه آنهایی که میخواهند کتاب انتخاب کنند باتوجه به محدودیتهایشان اول راجعبه کتابها پژوهش و گشتوگذار اینترنتی داشته باشند. خوشبختانه این فضاهای کتاب دیجیتال مثل فیدیبو و طاقچه و کتابراه این امکان را دارند که چندصفحه از کتاب را در اختیار مخاطب میگذارند. مخاطبان میتوانند مواجههی بیشتری با متن داشته باشند و انتخاب درستتری. چون نثر دریچهی ورود به متن است.
ضمن اینکه امیدوارم باز هم نشرهای مختلف در دورهی نمایشگاه نویسندههایشان را دعوت کنند که بیواسطه با مردم گفتوگو کنند و مخاطبان با دیدگاههای آنها آشنا شوند. در اینصورت انتخاب بهتری انجام میشود. اگر مردم بخواهند بیگدار به آب بزنند زمان را از دست میدهند و در آخر هم بهخاطر اینکه بینصیب از این ماجرا بیرون نروند کتابهایی را انتخاب میکنند که در شرایط عادی انتخاب نمیکردند.
بهنظرم دورهی این گذشته است که بگوییم فلان نشر را پیگیری کنید و هرچه منتشر کرد بخرید یا فلان نویسنده هرچه بنویسد خوب است. چون سفره اقتصادی کوچک شده است باید دقت کنیم که از انتخاب عمومی به انتخاب حرفهایتری برسیم؛ یعنی بررسی دقیقتری داشته باشیم و همهی نشرها را ببینیم. چون در اینسالها بعضی نشرها خود را به سختی برای این زمانها مثل نمایشگاه حفظ کردهاند. و اگر در این فرصتها هم نادیده گرفته شوند از گردونهی چاپ و نشر خارج میشوند و به ضرر جامعهی کتابخوان است.
نظر شما