یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۹
مترجم حق دست‌درازی در احساسات خالق اثر را ندارد

حکیمه مرادی، مترجم کتاب «مادونای پالتوخزپوش» بر این باور است که حسی که بعضی از واژگان در زبان مبدا دارند، باید با همان حس و حال به زبان مقصد منتقل شوند و مترجم حق دست‌درازی در احساسات خالق اثر را ندارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آذربایجان‌شرقی، کتاب «مادونای پالتو خزپوش» نوشته «صباح الدین علی» نویسنده ترکیه‌ای، از پرفروش آثار در این کشور است که به تازگی توسط «حکیمه مرادی» به فارسی ترجمه و روانه بازار کتاب شده است. مرادی متولد سال 1363 و دارای مدرک دکترای دبیری زبان انگلیسی از دانشگاه ترکیه است. «مادونای پالتو خزپوش» اولین اثر این مترجم است و چند اثر دیگر او نیز در نوبت چاپ قرار دارند.

به بهانه انتشار این کتاب با وی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
نخستین تجربه در حوزه مترجمی چه حسی دارد؟

مترجمی و تدریس دو زمینه‌ای هستند که از دوران دبیرستان به آن‌ها علاقمند شدم. شما وقتی رمان می‌خوانید، بیشتر از سن و تجربه‌ی شخصی‌تان با زندگی‌ها و انسان‌های مختلف آشنا می‌شوید و به‌طور قطع رمان‌خوان‌ها و داستان‌خوان‌ها از این لذت آگاهند، اما وقتی می‌خواهید آن اثر را از زبانی دیگر ترجمه کنید، این لذت چندین برابر می‌شود؛ چرا که خودتان قلم به‌دست می‌گیرید و آن فضا را به زبان مقصد منتقل می‌کنید و در حین این پروسه، کاملا غرق آن اثر می‌شوید.
 
به عنوان اولین تجربه مترجمی فکر می‌کنید صِرف شناخت از زبان مبدا، ملاک خوبی برای ترجمه است؟
 
شرط لازم است ولی کافی نیست و البته که باید تسلط کافی داشته باشیم؛ هم به زبان مبدا و هم زبان مقصد. من از همان سال‌های اول دانشجویی، به‌صورت خودجوش با چند نفر از هم دانشگاهی‌هایم گروه ترجمه‌ای تشکیل داده و شروع به ترجمه و نقد کارهایمان می‌کردیم که به نوعی می‌تو‌ان آن را یک ورکشاپ دانشجویی و آماتور حساب کرد. من بعدها در کلاس‌های داستان‌نویسی و ورکشاپ‌های دیگری شرکت کردم. با این حال فکر می‌کنم بالاتر از همه این‌ها، خواندن، خواندن و خواندن موثر است؛ چه آثار ترجمه شده از مترجمان زبده و چه آثار نویسندگان ایرانی.

چرا کتاب «مادونای پالتو خزپوش» را برای اولین ترجمه خود انتخاب کردید؟
 
این اثر را با مشورت اساتید و دوستان ادبیاتی‌ام در ترکیه انتخاب کردم و ضمن تحقیق درباره آن پی بردم که اثر ارزشمندی است که به بیش از هشت زبان زنده دنیا ترجمه شده و در سال ۲۰۱۶ از طرف انتشارات پنگوئن جزء آثار برگزیده «کلاسیک مدرن» انتخاب شده است. این اثر یکی از شاه‌اثرهای ادبیات ترکی است که توسط صباح‌الدین علی نگاشته شده و دارای چندین جایزه بین‌المللی نیز است و از طرفی مورد تایید بسیاری از اساتید ادبیات ترکی از جمله شاعر معروف تبریزی «ناظم حکمت» است.
 
این کتاب علاوه بر اینکه یک رمان عاشقانه محسوب می‌شود، رنگ و بوی تاریخی و حتی سیاسی نیز دارد، در این مورد بیشتر توضیح دهید.
 
بله، همانطور که گفتید این رمان صرفا رمانی عاشقانه نیست. به قول «ناظم حکمت» رمان از دو سمت جدا شده است؛ در نیمه‌های اول رمان، خواننده با سبک زندگی فئودالی، اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ترکیه آشنا می‌شود و نیمه دوم آن درباره اروپای بعد از جنگ جهانی دوم است که در لابه‌لای سطور رمان و ماجرای عاشقانه آن استادانه نمایش داده شده است.
 
شما ترجمه‌ای سلیس همراه با حفظ اصالت واژه‌ها و اسامی خاص در این کتاب از خود به جای گذاشته‌اید. این روان‌ و جاری بودن کلمات از چه چیز نشأت گرفته است؟
 
من از کودکی رمان می‌خواندم و همواره به جستجوی معنی کلمات نوشته شده در رمان‌ها علاقه داشتم و فکر می‌کنم مهم‌ترین دلیل این روانی نثر، همین مطالعه‌ها است و البته تسلط کاملی که به دو زبان مبدا و مقصد دارم.

من سعی کرد‌ه‌ام مفاهیم فرهنگی از جمله اسامی خاص را به مخاطب انتقال دهم، نه اینکه ترجمه کنم، حسی که بعضی از واژگان در زبان مبدا دارند، باید با همان حس و حال به زبان مقصد منتقل شوند و مترجم حق دست‌درازی در احساسات خالق اثر را ندارد.
 
علیرغم تسلط به زبان مبدا و مقصد، سختی‌هایی در فرایند ترجمه داشتید یا نه؟

ساختار دو زبان فارسی و ترکی بسیار متفاوت از هم هستند و همین مساله برای مترجم ترکی همواره چالش‌برانگیز است. برای مثال جمله‌ای در همین کتاب، یک صفحه پشت سر هم فقط با یک فعل قید شده که شکستن این جملات و ترجمه آن به فارسی نیاز به تسلط زبانی دارد.
 
ظاهراً این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در ترکیه است! راز این استقبال را در چه می‌دانید و فکر می‌کنید همین اقبال در ایران برای «مادونای پالتو خزپوش» وجود دارد یا خیر؟
 
این رمان یک اثر عاشقانه، تاریخی و روانشناسی بوده و نگاه کتاب به روابط انسانی، بی‌نظیر است. این رمان به قدری بر روح و روان خواننده تاثیر می‌گذارد که تا مدتی نمی‌توان سراغ کتاب دیگری رفت. داستان رمان از جایی به بعد به طور ناگهانی تغییر می‌کند و تعلیق اعجاب‌انگیزی در قسمت‌های مختلف رمان وجود دارد و پایان شگفت‌انگیز رمان نیز نقطه قوت آن محسوب می‌شود.
 
این اثر طی سالیان طولانی به‌خوبی معرفی و شناخته شده است و مطمئنم اگر در ایران هم به‌خوبی معرفی شود، استقبال خوبی از آن خواهد شد.
 
ما شاهد این هستیم که آثار زیادی از کشور ترکیه به زبان فارسی ترجمه می‌شوند. نظر شما به عنوان فردی که سال‌ها در ترکیه زندگی کرده است، در رابطه با استقبال از آثار فارسی در این کشور چیست و اینکه فکر می‌کنید چه نوع آثار و نوشته‌هایی مورد اقبال مردمان ترک‌زبان همسایه قرار می‌گیرد؟
 
تا جایی که شاهد بودم مردم ترکیه هم آثار ترجمه شده ایرانی را خیلی دوست دارند، در کنار آثاری مثل بوستان و گلستان سعدی و آثار مولوی، کتاب‌های صادق هدایت، فروغ فرخزاد، علی شریعتی و رمان‌های معروف ایرانی از جمله کتاب‌هایی بودند که شاهد خوانده شدنشان بودم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها