گردهمایی انجمن ترویج زبانوادب فارسی/15؛
یاریگران انسانی و حیوانی تفاوت قصههای ایرانی و کشور رومانیایی هستند
آدلا نیکولتا چیرو استادیار بخش زبان فارسی و ایرانشناس دانشگاه بخارست رومانیایی معتقد است: قصههای ایرانی و رومانیایی مشترک و تنها تفاوت قصهها در یاریگران انسانی و حیوانی هر دو کشور است.
نیکولتا چیرو قصهها و افسانهها را اسناد رمزگذاری شده ادیان دانست که بررسی و گردآوریشان می تواند نوع زندگی ، تفکر مردمان، تفاوت و تشابههای فرهنگی هر ملت را نشان دهد.
وی افزود: در این پژوهش نبرد میان قهرمان با شخصیتهای شریر قصهها و سفرهای قهرمانان را تحلیل و تفاوت شخصیتهای قصههای رومانیایی را با شخصیتهای ادبیات فارسی بررسی کردیم . شخصیت اول «فدفوموس» قهرمان مرد قصهها و افسانههای رومانیایی است و این نام با شخصیتش رابطه تنگاتنگی دارد. «فدفوموس» شبیه به شاهزادهی افسونگر ادبیات آمریکایی است و دارای ویژگیهایی مانند: شجاعت، پاکی عدالت، نمادجوانی ، عشق و نیکی است و مردم را از مصیبتها نجات و شخصیتهای شریر را شکست میدهد و پس از فوت پدرش بر تخت پادشاهی می نشیند.
استادیار بخش زبان فارسی و ایرانشناس دانشگاه بخارست رومانیایی دیگر شخصیت قصههای رومانیایی را «زیمن» نام برد و گفت: زیمن در قصههای فولکلوریک رومانیایی موجود تخیلی و شریری است که تلاش میکند آرامش را بر هم بزند و قهرمان قصه با آن مبارزه می کند. شکل زیمن به انسان شبیه است با این تفاوت که او ۱۲ سر و 12 قلب دارد. در ساختمان های بالای کوهها ، آسمانها و یا در جاهای دور دست سکونت دارد و آدمیان قادر به رسیدن به آن مکانها نیستند؛ بلکه فقط پهلوانان قصهها به آنجا دسترسی دارند. این شخصیت سوار بر حیوانات وحشی و اسبهای اساطیری است و همچنین گفته میشود که هنگامی که قصد ربودن دختری را داشت به واسطه ابری به زمین فرو میرود.
نیکولتا چیرو اضافه کرد: «پرسیلا» نام یک قهرمان در فولکلوریک رومانیایی است که نقش برادر کوچک خانواده در این قصهها را ایفا میکند و واژه «پرسیلا» در زبان رومانیایی به معنی فرزند کوچک خانواده است. در بخش شخصیتهای زن قصهها، «ایلانا» قرار دارد. معمولاً شخصیت شریر او را می رباید و فدفوموس او را نجات میدهد و سرانجام عاشق هم شده و ازدواج میکنند. «ایلانا» شخصیت اسطورهای دیگر به عنوان زیباترین پری معرفی میشود که چشمان خورشیدی و اندام دریایی دارد و لباسش از گل دوخته شده است . ایلانا عطر خودش را به گلها می بخشد. او صاحب گلها و گاوهای زیبای شیردار است و فقط به مناسبت خاص ظاهر میشود.
وی ادامه داد: در اغلب اسطورهها «ایلانا» به عنوان خواهر خورشید معرفی میشود. خورشید در فرهنگ رومانیایی جنسیت مذکر دارد. خورشید به خواستگاری ایلانا میرود اما ایلانا چهرهاش را معیوب کرده و خود را به دریا میاندازد. بیشتر یاریگران انسانی قصههای رومانیایی ، پیر زنانی هستند که دارای اسامی روزهای هفته مانند قدیس چهارشنبه یا قدیس جمعه و... هستند.
این پژوهشگر رومانیانی با اشاره به شخصیت پرندگان در قصههای رومانیایی بیان کرد: در این قصهها پرندگان شبیه سیمرغ وجود دارد. مانند «باژورا» یا عقاب طلایی که پرنده نیرومند و دارای نیروهای معجزهآسا است که در سرزمین دیگری یا در سرزمین تاریکی و در زیر زمین زندگی میکند و آشیانه خود را در بالای درخت بسیار بزرگی نزدیکی دریاچه و چاه آب میسازد. پرنده دیگر که نام آن را میتوان به پرنده اعجاب انگیز ترجمه کرد، پرنده نمادین و اسطورهای در قصههای رومانیایی است که به عنوان ملکه پرندگان شناخته شده ؛ این پرنده بسیار زیبا نغمهاش شنوندگان را جوان و مانند سیمرغ ویژگی دست نیافتنی بودن را دارد و فقط برای کسانی ظاهر میشود که لیاقت آن را دارند.
وی قهرمانها و شخصیتهای قصهها را معمولاً مشترک دانسته و افزود: خویشکاری قهرمانان عناصر ثابت و پایداری در تشکیل یک قصه است . توالی خویشکاریها یکسان و از جهت ساختمان نیز یک نوع هستند و بیشتر نامهای شخصیت ها بدین گونه است که قهرمان را به جایی، کشوری و یا بلاد خاصی نسبت میدهند در حالی که خصوصیتهای دیگر آنها معمولاً یکسان و مشترک با قصههای هردو ملت هستند.
استادیار بخش زبان فارسی و دانشگاه بخارست رومانیایی به دیگر ویژگیهای مشترک قصهها در ایران و رومانیایی پرداخت و عنوان کرد: قهرمان مرد در قصههای رومانیایی «فدفوموس» است که «ایلانا» را نجات میدهد. این دو اسم تنها در ادبیات رومانیایی وجود دارد. اما موضوع داستان آن جهانی و مشترک با قصههای ایرانی است. در قصههای ایرانی این نوع نامهای کلی برای اشخاص قصهها وجود ندارد بلکه قهرمانان معمولاً دارای نامهای معمولی مانند :علی ، حسین ، احمد، ابراهیم و غیره هستند. بعضی وقتها هم نام قهرمانان مربوط به نقص فیزیکی آن شخص است. مانند پهلوان کچل و بعضی قهرمانان قصههای ایرانی نیز فاقد اسم هستند.
وی گفت: قهرمانان هم در ادبیات رومانیایی و هم در ادبیات فارسی فرزندان یک پادشاه و یا یک آدم فقیر هستند و در قصههای ایرانی قهرمانان میتوانند فرزندان تاجر، بازرگان و یا شخصیت تاریخی همچون ابوعلی سینا با اسطوره هم باشند. در داستانهای دیگر در برخی موارد پدر و مادر هم تلاش میکنند تا بچهدار شوند و این بچه در پایان داستان، قهرمان میشود و یا این بچه در صورتی دیگر به طور معجزه آسایی به کمک جادوگر در ادبیات رومانیایی و یا در ادبیات فارسی توسط درویشی به دنیا میآید.
نیکولتا چیرو در بخش پایانی سخنان خود به نماد حیوانات در قصههای ایرانی پراخت و بیان کرد: حیواناتی چون: پلنگ ، شیر وببر یاریگر قهرمان قصه هستند. در حالیکه در قصههای رومانیایی این شخصیتها یافت نمیشوند و بیشتر مورچهها، زنبورها و ماهیها نقش یاریگر دارند و حیوانات یاریرسان مشترکِ قصههای هردو ملت اسب، گاو و مارهستند و تنها چیزی که باعث ایجاد تفاوت میان قصههای هر دو کشور میشود یاریگران انسانی، حیوان مخصوص هر کشور، منظرهای که در قصه توصیف میشود و یا برخی سنتهای مخصوص هر دو کشور هستند.
نظر شما