شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۲
شعر گرگان همیشه بستری آماده برای ظهور پدیده‌های نو بوده است

«سعید ابوطالبی» شاعر گرگانی و مولف کتاب شعر «ویرانی ات» بر این باور است که شعر گرگان از گذشته دور میزبان طبع‌آزمایی‌های گوناگون از تمام گونه‌های ادبی بوده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان، «سعید ابوطالبی» شاعر گرگانی که به اقتضای شغل پدر، روزهای کودکی را در جای جای ایران از اهواز گرفته تا بابل و بندرعباس گذراند، با فارغ‌التحصیل شدن در رشته مهندسی عمران، بار معیشت را بر دوش این رشته گذاشت و تحصیلات تکمیلی را به دغدغه‌های خود در حوزه زبان اختصاص داد تا با تحصیل در رشته زبان‌شناسی، حضور در فضای آکادمیک را با مضمونی نزدیک‌تر به علایق‌ خود تجربه کند.

‏وی با تجربه قریب به دو دهه عضویت در انجمن شعر گرگان و فعالیت در انجمن‌های ادبی این شهر، در حالی سرانجام نخستین کتاب خود را در روزهای پایانی سال ۹۸ به همت نشر هشت به زیور طبع آراست که شرایط ناشی از پاندمی و تقارن آن با نابسامانی‌های اقتصادی کشور در کنار عدم برگزاری نمایشگاه‌های کتاب و گردهمایی‌های مرسوم، رونق چندانی را در بازار نشر نوید نمی‌داد.

‏با این حال، مجموعه اشعار کتاب «ویرانی‌ات» که تقریباً هم‌زمان با اعلام رسمی شیوع ویروس کووید در کشور در 103 صفحه و مشتمل بر 80 شعر تحویل مراکز پخش شد، این بخت را یافت که طی تنها چند ماه، دومین مرحله از چاپ خود را نیز به عنوان نخستین مجموعه شعر منتشرشده از سوی شاعر خود تجربه کند. ‏متن حاصل گفت‌و‌گویی‌ است با شاعر این کتاب، درباره‌ی ویژگی‌های کتاب «ویرانی‌ات» و اشعارش و دلایل احتمالی استقبال از آن از سوی مخاطبین شعر فارسی که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
در فاصله بسیار کوتاهی، کتاب مجموعه شعر شما با عنوان «ویرانی ات» به چاپ دوم در سال جاری رسید. لطفا کمی درباره این کتاب، روند چاپ و نشرش بگوئید.

در مورد چاپ کتاب باید بگویم که در کنار تجربه‌های گوناگونی که با رویکردهای مختلف به شعر داشتم، همیشه به چاپ کتاب هم فکر می‌کردم که البته با یک پرسش ساده که آیا می‌خواهی این کارها پس از این به عنوان پیشینه‌ات شناخته شود در تمام این سال‌ها از انتشار کتاب منصرف شدم و البته شاید آن‌ها تجربه‌هایی بود که باید می‌شد تا اینکه احساس کردم که کم‌کم خواسته و راه خود را از ادبیات یافته‌ام؛ این بود که به فکر چاپ کتاب افتادم و نخستین مجموعه انتخابی بود که از میان آن تجربه‌ها با نام ویرانی‌ات و با حال و هوای مشترک ا‌نتخاب شد که البته در این روند، از انتخاب کارها تا انتخاب ناشر از کمک دوست دیرینه‌ی خود «عباس اسماعیلی» هم بختیار بودم. البته باقی کارها جز فرایند گرفتن مجوز، چندان گاه‌گیر نبود.
 
شما سال‌ها دست‌کم با برخی از اهالی شعر و ادب گرگان در ارتباط و تعامل بوده‌اید. جایگاه شعر و ادب گرگان را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه افقی را می‌توانید برایش متصور شوید؟

در مورد جایگاه گرگان در شعر و ادبیات این‌طور به نظرم می‌آید که شاید همان گشادگی که در طبع همشهریان ما هست و نبودن یک گویش غالب در شهر یا حتی تا حدودی چندزبانگی موجود در شهرمان که می‌بینید بر شعر و ادبیات گرگان هم سایه انداخته، از گذشته دور میزبان طبع‌آزمایی‌های گوناگون، از تمام گونه‌های ادبی بوده و من هم شانس آشنایی و دوستی با بسیاری از این عزیزان را داشته‌ام. به این ترتیب دور از انتظار نیست که گرگان همیشه دست کم بستری آماده برای ظهور پدیده‌هایی نو بوده باشد و تجربه سالیان نیز این را ثابت کرده است. اگرچه در درازای تاریخ همیشه فراز و نشیب‌هایی در ادبیات بوده و دوره‌های رشد و اُفت و خیز، اما حتی در آن روزهای تاریک و کم‌صدا هم می‌شد روزن‌هایی به روزهای بهتر جُست.
 

 
بدون شک شعر و ادب گرگان از گذشته تا به امروز چهره‌هایی داشته است که توانسته روی شعر و ادبیات اکنون گرگان به طور مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر بگذارد. به باور شما نیاز امروز گرگان و نیز استان و حتی کشور در این حوزه‌ها چیست؟

‏به باور من شعر و ادبیات امروز ما بیش از هر چیزی نیازمند مخاطب است، چرا که ما مردم روزگاری زبان معیار خود را از شاعران و نویسندگان گرفته‌ایم، پس به تبع آن، همه ما در گنجینه واژگان ذهنی خود اندیشه‌های آنان را به نوعی ذخیره داریم و امروز کمترین توجه را به ادبیات خود داریم که البته باقیمانده‌ی گفتار از چرایی و چگونگی به حوزه‌های دیگری به غیر از ادبیات مربوط است. اما به هر روی و با تمام آنچه می‌توان به این گفتار افزود که در روزگار ما، بسیاری از حوزه‌های زیر نفوذ ادبیات، به عرصه‌ای برای هنرهای دیگر واگذار شده، اما هرگز چیزی تا اکنون جای زبان را نگرفته و خیال هم نمی‌توان کرد که روزگاری امری جایگزین زبان و در نتیجه جایگزین ادبیات شود. پس اگر به ادبیات و زبان خود بی‌توجه هستیم، درواقع به اندیشه و کیفیت زیست خود بی‌توجهی کرده‌ایم.
 
در این سال‌ها آثار متعددی از اهل شعر و ادب استان گلستان خصوصا شهر گرگان، به همت ناشران بومی یا غیربومی روانه بازار نشر شده است. نظرتان درباره این آثار چیست و برای ارتقاء کمی و کیفی این آثار چه پیشنهادهایی دارید؟

به صورت کلی امروز ما دست‌کم با یک اُفت در شمارگان عموم آثار ادبی ایران مواجهیم که البته کم‌ترین گناهش را می‌توان بر گردن ذوق و سلیقه‌ی هنرمند انداخت چرا که این روزها نمی‌شود گذران زندگی را بر گرده‌ی کم‌زور ادبیات گذاشت. تقریباً باید گفت با ظهور عوارض نوین زیستی و نگاه نادرستی که حتی در نزد برخی از متولیان شعر و ادب وجود دارد و جامعه‌ای که راه‌های ارزان‌تر و کم خطرتری برای دیده شدن در آن فراهم است، جایی برای اندیشه و ادبیات و شعر نیست.
 
بیش از همه اما حلقه‌های نادیدنی چون مالکیت معنوی کارها و نبودن بستری مناسب برای معرفی کارها باعث شده که بدون آشنایی‌های پیشین و محفلی، حتی جویندگان ادبیات هم کمتر یابنده و خواننده‌ی نوشته‌هایی که دوست‌دارشان هستند باشند، تا چه رسد همه‌ی ما مردم. نمی‌توان آنچه که چاپ می‌شود را معیار درستی از همه‌ی کارها دانست چرا که بسیاری از تجربه‌ها هرگز شاید بخت چاپ را هم نیابند و در ناامیدی شاعران و نویسندگان‌شان، از دسترس همه‌ی ما و تاریخی که شاید بهترین گواه از ارزش و ماندگاری آثار باشد، دور مانده باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها