
استاد دانشگاه استنفورد اعتقاد دارد خواندن رمانهای ناتمام با توجه به سابقه نویسندگانش به همان اندازه رمانهای تمامشده ضروری است؛ چون نکتههای بسیاری از زندگی و آثار این نویسندگان به دست میدهد.
ردموند اعتقاد دارد خواندن رمانهای ناتمام با توجه به سابقه نویسندگانش به همان اندازه رمانهای تمام شده ضروری است چون نکتههای بسیاری از زندگی و آثار این نویسندگان به دست میدهد. یک نکته دیگر درباره رمانهای ناتمام جذابیت خاص آنهاست که خواننده میتواند خودش را برای انتهای داستان آماده کند.
در آرزوهای بزرگ، چارلز دیکنز به نظر میرسد انتهای داستان را به اختیار خواننده داده است که سرنوشت پیپ را برای ترک ویرانههای خانه ساتیس در حالی که به استلا نرسیده است، تخمین بزنند. در انتهای داستان به نقل از پیپ میخوانیم: من هیچ سایهای از او (استلا) در اینجا نمیبینم. در چنین نور ضعیفی از انتهای داستان به نظر میرسد رمانهای نیمه تمام چیزی کمتر از انواع تمام شده خود نداشته باشند و حتی ممکن است خواندن این گونه داستانها برای خیلیها جذابیت بیشتری داشته باشد.
استاد دانشگاه استنفورد آمریکا در ادامه یادداشت خود به کلاسهای نویسندگیاش در این دانشگاه اشاره میکند که از دانشجویان خواسته به ابتدا و انتهای داستانها فکر کنند و اینکه چطور میشود یک داستان را مثل نویسندهاش تمام کرد. نویسندگی برای اکثر مشاهیر ادبیات چیزی بوده که همیشه ادامه داشته و اکثر آنها از انتهای داستان زیاد خوششان نمیآمده است. ردموند مینویسد: در زمانه ما که مسائلی مثل شیوع ویروس کرونا اهمیت پیدا کرده و اینکه یک رئیس جمهوری حاضر نیست شکست را بپذیرد و کاخ سفید را تحویل رئیس جمهور بعدی بدهد، مسائل مطرح شده در رمانهای دوره ویکتوریا زیاد جذابیت ندارد و در این مقوله رمانهای نیمه تمام کارآیی بیشتری خواهند داشت.
رویاروییهای پیچیده جین آستن در رمانهای عاشقانه و برخورد نژادها و طبقات مختلف با یکدیگر، سفر آلن پو به نیمه هوشیار بردهداران و مراقبه و تعمق دیکنز در جنایت و مکافات همگی مسائلی هستند که در سالهای قرن بیست و یکم زیاد به کار نمیآید و در اینجاست که شاید رمانهای نیمه تمام برای مخاطب امروزی ایدههای جدیدی ایجاد میکنند. رمانهای ناتمام فرصت فکر کردن به خواننده میدهد و به نوعی از داستان فراتر رفته و معمایی برای او ایجاد میکند که حتی ممکن است خلاقیت خواننده و تبدیل شدن به یک نویسنده را به دنبال داشته باشد.
متیو ردموند استاد دانشگاه استنفورد در رشته زبان و ادبیات انگلیسی سالها در زمینه داستان های قرن نوزدهم تحقیق کرده است. وی اعتقاد دارد چیزی که رمانهای ناتمام از نویسندگان این قرن و قرنهای قبل از آن برای ما مفید است، گفتوگوی بین نسلها و ارتباطی است که مخاطب کنونی میتواند از این داستانها بگیرد. خواندن این داستانها به ما یاد میدهد در موقعیتها و شرایط غیرقابل پیشبینی دنیای امروزی تصمیمات بهتری بگیریم.
نظر شما