محمد پروین نویسنده و منتقد ادبی یادداشتی بر رمان «با تو سقوط میکنم» نوشته سارا نظری نوشته و برای انتشار در اختیار خبرگزاری ایبنا قرار داده است.
مسئله دیگر، راه مواجهه آدمها با این مسئله است که تاثیر زیست اجتماعی و فردی آنان را تحت شعاع قرار میدهد. سارا نظری با تکیه بر قصهگویی به لایههای زیرین این فقدان رفته است. آنقدر که پگاه (شخصیت فوت شده در این رمان) نیز با این پرسش و این روایت روبهرو میشود. این پرسشگری از سوی پیوند (خواهر پگاه) به پیش میرود. آدمها در موقعیت حال و رجعت به کُنش میرسند. در نهایت تصمیمها، حرفها و عملهای آنان به اتفاق میرسد. انگار این مرگ به مانند آینهای است که اسرار هوایدا میکند و در قدم بعد این فقدان است که آنها را به سمت کُنش سوق میدهد. نه در وادی سیر و سلوک که به مانند کندوکاو است. بیشتر در شناخت کارها و بزنگاههایی که میخواستند کار دیگری را انجام بدهند ولی آن نشده است. و حالا بر اثر این اتفاق تصمیم میگیرند که تلافی آن وقایع را انجام بدهند. حتی در جاهایی که رمان اشاراتی به شلوغیهای آن روزها هم دارد خودش نشانهای از همین هویت است.
بعد شخصیتها هر کدام بسته به ظرفیت و توانشان در بازههای زمانی که به آن میرسند مسیر و عملهایشان تغییر میکند. یکی مانند کیوان و پیوند در فصل آخر، یکی مانند امید هنگام رفتن به کانادا و مابقی شخصیتها. انگار منتظر همین مرگ بودند تا تسویه حسابهای درونی و گشتالتهای خویش را شروع کنند. این شروع کردن نیز برمیگردد به زیستشان با رجعتی که دنبال مفاهیم و معنی بگردند. مولف، مخاطب را همراه خودش در سپری کردن این فرایند و رسیدن به معنی با خودش همراه میکند. آنقدر که مخاطب نیز دست به واکاوی بزند. نه در مواجهه با شخصیتها که با تاثیر محیط و زیستش بر خودش، عقایدش و چقدر و تا چه زمان. همانندی که نقشها را هم بهم میریزد. فرار میکند و باز خودش را در دایرهای بزرگتر میبیند.
شخصیت عمه نمود خوبی برای این عمل در رمان «با تو سقوط میکنم» است. درهم آمیختگی خودش را به افراد دیگر منتقل میکند. خروجی این راهکار برای شخصیتی میشود پرخاش که کیوان این نقش را برگردن گرفته است و نوع دیگرش فرار از واقعه است که این مورد را پدر پیوند و پگاه دارد ایفا میکند. اما چیزی که نباید این وسط در هم آمیخته شود مرز مسخ شدن و خلسه در رجعت است. عقبگردی که نهیب به کُنش میزند. بیدار میکند و از آنجا مسئلهای جدید را باز میکند که شخصیتها با آن درگیر میشوند. پرداخت مسئله فقدان و مواجهه با این امر جز پرسشگری و تجربه زیستی به جواب نمیرسد که در این بین بستر این پرسشگری، گفتوگو میباشد که سارا نظری در رمان «با تو سقوط میکنم» با دست گذاشتن روی این موضوع نشان داده است که عدم گفتوگو چه مصائبی را به همراه دارد. این مسئله با پرسش و سوالی که اول هر فصل نیز شروع میشود قرابت معنایی دارد. در نهایت ساختمان روایت و موضوع با در هم تنیدگی در خدمت این جستجو درآمدهاند تا مخاطب نیز خودش بخشی از این جستجوی درونی و روایتی باشد.
رمان «با تو سقوط میکنم» نوشته سارا نظری به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است.
نظر شما