در چنین شرایطی، بهترین کار توجه به نظرات افراد مطلع و دریافت اطلاعات از منابع موثق است. دکتر مصطفی جلالی فخر؛ متخصص بیماریهای داخلی، نویسنده کتابهای «نبض لیلا» و «تب چهل تکه تقدیر» و منتقد ماهنامه فیلم، در گفتوگو با خبرنگارایبنا، درباره ماهیت و چهره واقعی این بیماری، حواشی و شایعات پیرامون آن، به نکات مهم و موارد کاربردی اشاره کرد.
این روزها درباره ویروس کرونا، اطلاعات درست و نادرست بسیاری در جامعه و از طریق فضای مجازی منتشر میشود که تا اندازهای تشخیص اخبار درست از غلط را مشکل کرده است. علت اصلی این آشفتگی در چیست و بهترین راهکار از نظر شما کدام است؟
در این مقطع پیش از آنکه بخواهیم بفهمیم آمار واقعی مبتلایان یا فوتیها چقدر است و یا به اطلاعات ضد و نقیض فضای مجازی و علل مشکلات بپردازیم، مهمترین مساله این است که در یک اقدام هماهنگ جمعی کوشش کنیم زنجیره انتقال قطع شود تا موارد ابتلا و آمار فوتیهای کاهش یابد. این رسالت کادر درمان، مسئولان و مردم است. گاهی ورود به حاشیهها باعث میشود از اصل قضیه دور شویم. در حال حاضر همه فقط باید تلاش کنیم با قرنطینه خانگی، آمار مبتلایان پایین بیاید. بحثهای ضد و نقیضی که این روزها درباره کرونا گفته میشود، بخشی به خاطر این است که گروههای درمان فقط اطراف خود را میبینند؛ مثلا ممکن است من در دو یا سه مرکز درمان فعالیت میکنم و ارزیابیام بر همان اساس است. دیگر همکاران ما نیز همینطور، ولی به این معنی نیست که واقعیت کلی جامعه را درک نکنیم و هشدار ندهیم. منشأ بخشی دیگر از شایعات نیز برخی از شیادان طب سنتی است که از این فضای اضطراب اجتماعی برای سودجویی خود استفاده کنند.
برخی از درمانهای موردی که براساس تجربیات بالینی همین مدت چند ماهه بهدست آمده، برای تبدیل شدن به یک پروتکل، باید یک مسیر را طی کند. بهرهگیری از برخی از این داروها همچون actemra در چند مورد در کشورهایی مانند چین موفقیتآمیز بوده و در کشور ما نیز در اصفهان یک مورد موفقیتآمیز گزارش شده است. اما این دارو یک سری ملاحظات بسیار مهم و عوارض جدی دارد و نمیتوانیم برای هر مریضی آنرا تجویز کنیم. اینگونه موارد نوعی مطالبهگری در جامعه ایجاد کرده که چرا داروها برای همه بیماران استفاده نمیشود و حتی کادر درمان و مسئولان هم به کمکاری متهم میشوند. برای یافتن پاسخهای درست باید به منابع علمی مراجعه کرد. بهعنوان نمونه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی سایتی را طراحی کرده که همکاران ما به پرسشهای مردم پاسخ میدهند. اینگونه اقدامات میتواند تا اندازه زیادی از تشویشهای موجود جلوگیری کند.
با وجود اینکه بارها از سوی مسئولان، کادر درمان و نخبگان و افراد مشهور جامعه از مردم خواسته شده برای قطع زنجیره انتقال، به قرنطینه خانگی تن دهند، ولی همچنان شاهد هستیم که عدهای برای خرید در خیابانها یا بازارها تجمع کرده یا مخفیانه مراسم جشن برگزار میکنند و متاسفانه عدهای نیز با وجود همه هشدار راهی جادهها و سفر شدهاند. دلیل بیتوجهی و سهلانگاری عدهای از مردم نسبت به شیوع این ویروس چیست؟
این شرایط چندبعدی است و ابعاد متناقضی در کنار هم دارد. واقعیت تلخ و ملموس این است که سطح فرهنگی جامعه برخلاف ادعا و توقع ما، شرایط خوبی ندارد. بنابراین افرادی که در جامعه تأثیرگذارند، باید سعی کنند حداقل بهصورت موردی حساسیتزدایی کنند. از طرفی نظری وجود دارد که براساس آن نباید جامعه را مضطرب کرد و باید به جامعه امیدواری داد. باید دید که بین امید دادن یا هشدار دادن، کدامیک اولویت دارد. ابتدا این بیماری کماهمیت و ساده جلوه داده شد و سیر اقدامات در همان جهت بود، ولی امروز جریان فرق کرده است. در یک جریان مرگآفرین، بهنظر میرسد به هشدار بیشتر نیاز داریم تا به امیدی که با واقعیت تناسب چندانی ندارد. تردد و اجتماع مردمی که بدون استرس و ترس در جادهها، خیابانها، فروشگاهها و ... صورت میگیرد، محصول کماهمیت جلوه دادن این بیماری است.
باید تمام کسانی که مخاطب و تریبون دارند، در عین انتقال اطلاعات درست علمی، به جامعه هشدار دهند و آنها را قانع کنند در این مقطع چندهفتهای هماهنگ عمل کرده و در خانه بمانند. برخی افراد سرشناس، سلبریتیها و کادر درمان این کار را انجام میدهند. از طرفی کسانی که هشدار میدهند در معرض این اتهام هستند که اذهان عمومی را دچار تشویش میکنند که این یک برچسب خطرناک است که گریبانگیر افرادی است که با نیت خوب میخواهند جامعه را قانع کنند در خانه بمانند. باید در حدی که جامعه را بیش از اندازه نگران نکنیم، به مردم بفهمانیم جه رفتار خطرناکی میکنند و تا وضعیت بدتر نشده و کشتههای ما به طرز خطرناکی بالا نرفته، در خانه بمانند. سیستم درمانی هم برای خدماترسانی، سطح و گنجایشی دارد و با این روند نگرانکننده، اگر مردم تغییر رویه ندهند، در هفتههای آینده با یک سیر صعودی روبهرو خواهیم شد.
در صحبتهایی که با پزشکان و پژوهشگران رشتههای مرتبط انجام دادیم، همگی متفقالقول بودند که مراحل ساخت، آزمایش و تأیید تأثیرگذاری دارو برای این بیماری، پروسهای حداقل چندین ماهه است، بنابراین تولید آن در زمان کوتاه ممکن نیست. ولی هر روزه خبرهایی در رسانههای رسمی و غیررسمی و حتی رسانه ملی درباره ساخت داروی ضد ویروس کرونا شنیده میشود. شما در اینباره چه نظری دارید؟
این ویروس جدید نه فقط ما، بلکه همه جهان را غافلگیر کرده، حتی چینیها هم هنوز نتوانستهاند درمان یا واکسنی را برای آن تولید کنند. واقعیت این است که تا امروز هیچ درمانی نداریم و مهمترین کار ما این است که از مریضها حمایت و مراقبت کنیم تا از این ویروس جان سالم بهدر ببرند. درمانهای موجود نیز مقطعی هستند. یک سری اقدامات اورژانسی در برخی مراکز برای بیماران بدحال کمککننده است، اما اساسا بهعنوان درمان محسوب نمیشود و یک اقدام حمایتی است. محققان در تلاش برای ساخت و تست واکسن هستند که مطمئنا به این مقطع نخواهد رسید. اگر واکسن تولید و تأیید هم شود، در پاییز و زمستان بهکار میآید. تکرار میکنم هنوز هیچ درمانی کشف و تأیید نشده است. برخی همکاران داخلی مدعی یک ترکیب سه دارویی برای کنترل التهاب و کمک به بهبودی بیمار شدهاند که هنوز تأیید نشده است. این موارد بیشتر به خبررسانی تبلیغاتی شباهت دارند نه یک کار علمی درمانی. هنوز در نقطه شروع ایستادهایم. در این مقطع فقط با امکانات و دانشی که در اختیار داریم باید از بیماران حمایت کنیم و امیدوار باشیم سیستم ایمنی آنها به دادشان برسد.
یکی از بحثهای داغ این روزها، مربوط به استفاده از ویتامینها، مواد معدنی و برخی مواد غذایی برای بالا بردن سطح ایمنی بدن در مقابل ویروس کرونا است. آیا مصرف غیراصولی، ناآگاهانه و بیاندازه ویتامینها کمککننده است و میتواند در برابر این ویروس بهعنوان یک سپر دفاعی عمل کند؟
بهطور کلی اگر سیستم ایمنی قوی باشد، بدن در برابر هر بیماری عفونی بهتر میتواند واکنش نشان دهد. هر مرکزی براساس کارها و تجربیات خود، گزارشها و ادعاهایی را ارائه داده و یک سری پزشکان نیز براساس کلیات تئوریک نظر میدهند. مثلا حرفهای ضد و نقیض درباره عنصر «روی» یکی از این موارد است. همچنین بیشتر مقالات و گزارشها تأیید کردهاند بهبود سطح ویتامین D میتواند باعث کاهش سطح اتصال ویروس به سلول شود. لذا برخی افراد دوز بالایی از ویتامین D را بدون نظارت پزشک و بهصورت روزانه میخورند که نه تنها کارساز نبوده، بلکه موجب مسمومیت میشوند و قبل از اینکه ویروس آنها را بکشد، خودشان به اینصورت خود را میکشند. این موارد باید با مبنای علمی درست مصرف شوند. یا مثلا بلاهت از این بیشتر امکان ندارد که برخی الکل خوردهاند تا درون خود را ضدعفونی کنند! اینها از اثرات اخبار ضد و نقیض فضای مجازی و ناآگاهی مردم است. استفاده از ویتامینها، باید اصولی و با نظر پزشک باشد. البته با مصرف مولتی ویتامین و ... هم شخص رویینتن نخواهد شد، بلکه انتظار ما بهبود نسبی شرایط است. کرونا یک بیماری هزارچهره است و در هر فرد میتواند تظاهرات متفاوتی داشته باشد، بنابراین سیستم ایمنی، رفتار بالینی ویروس و ... در افراد مختلف متفاوت است.
این بحث که در ایران شاهد یک ویروس جهشیافته هستیم، صحت دارد؟
این اظهارنظر بیاساس و غیرعلمی است. هر ویروس در طول زمان ممکن است جهش پیدا کرده و اشکال جدیدی از خود نشان دهد، مانند آنفولانزا که هر سال با سال بعد متفاوت است. چیزی که فعلا نیاز داریم، افزایش آگاهسازی، قرنطینه و کاهش انتقال است. اینکه این ویروس از چه نوعی است و چه میکند، به عهده پژوهشگران است و ربطی به جامعه و حتی پزشکان بالینی ندارد.
یک بحث دیگر این است که آیا انتشار این ویروس، عامل جنگ و بیوتروریسم است؟
تأیید یا رد این سوال هیچ کمکی به ما نمیکند. وظیفه مهم ما کاهش شیوع و نجات بیماران است. عدهای به این موضوع چسبیدهاند که این ویروس بیوتروریسم است، اگر بفهمیم که هست یا نیست، چه کمکی به ما میکند؟ بخشی از این بحث هم تخیلی بوده و فقط فضا را هیجانی میکند. این بحثها مسأله امروز ما نیست، بعدها فیلمسازان میتوانند از آن فیلم بسازند. اکنون در یک وضعیت حاد و بحرانی قرار داریم که باید از آن عبور کنیم، اگر توانستیم اپیدمی را کنترل کنیم، بعد میتوانیم به این بحثها بپردازیم. این بحثها بیشتر دغدغه هیجانی ذهن است.
سخن پایانی...
من و تمام همکارانم که هشدار میدهیم، نه قصد ترساندن جامعه را داریم و نه تشویش اذهان عمومی، بلکه براساس نگرانیهایی است که حس میکنیم. رسالت ما در مقطع فعلی نه تنها بحث درمان، بلکه هشدار و اطلاعرسانی و فرهنگسازی برای قطع زنجیره انتقال و کاهش شیوع است. همه ما به دنبال یک هدف هستیم و آن کاهش آمار ابتلا و مرگ و میر است، اما براساس شرایط و احساس وظیفه، ممکن است راهکارهای ما کمی متفاوت باشد. ما چون بیماران، مراجعان و مرگ و میرها را میبینیم، تصور میکنیم جامعه در شرایط کنونی بیش از آنکه نگران باشد، سربههواست، لذا امید کاذب دادن درست نیست، بلکه باید بخشهای تلخ ماجرا را هم به مردم نشان داد تا کمی هشیار شده و چشمانشان باز شود و رویه خود را تغییر دهند.
نظرات