مجموعه «فرهنگ افسانههای مردم ایران» در سه دهه گذاشته از سوی چند ناشر منتشر شده است و مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده است. کمی درباره روند انتشار این مجموعه توضیح میدهید.
بله این مجموعه 19 جلدی پیش از این نیز چاپ شده بود و در حال حاضر در ظاهری جدید تجدید چاپ شده است. این پروژه از اواخر دهه 60 با همکاری من و علیاشرف درویشیان آغاز شد و نخستین جلد آن در سال 77 یا 78 منتشر شد. این مجموعه برای نخستین بار از سوی نشر آنزان منتشر شد اما در ادامه به مشکلاتی برخوردیم و کار را انتشارات کتاب و فرهنگ در دست گرفت. حدود ده سال طول کشید تا جلدهای بعدی این مجموعه نیز منتشر شد. البته باز هم نشر کتاب به مشکل خورد و کار چند سالی متوقف بود تا اینکه حدود یک سال پیش با انتشارات ماهریس صحبت کردم و این انتشارات کار را به دست گرفت و تا به امروز نیز چند جلدی از این مجموعه منتشر شده است.
به نظر شما انتشار این مجموعه در شمارگان 300 نسخه، توهین به سالها تلاش و پژوهش شما و علیاشرف درویشیان نیست؟
قبول دارم که شمارگان 300 نسخهای کم و ناراحتکننده است و من نیز مثل همه مولفان به این موضوع علاقه دارم که شمارگان کتابم بیشتر باشد؛ اما باید قبول کنیم که این پروژه سنگینی است و به دلیل حجم بالا، هزینه زیادی روی دست ناشر میگذارد. با این حال همه میدانیم که صنعت نشر وضعیت بد و نابهسامانی دارد و متاسفانه این شمارگان برای همه عادی شده است.

با اینکه شاید در نگاه اول این مجموعه یک منبع و مرجع محسوب شود اما میتواند مخاطب عام هم داشته باشد و افراد از خواندن داستانهای افسانهها لذت ببرند. از دیدگاه شما مخاطب این مجموعه چه گروهی هستند؟
سری کتابهای «فرهنگ افسانههای مردم ایران» مجموعهای است که خوانندگان زیادی دارد و از کودک 9 ساله تا سالمندان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و به عبارتی محدودیت سنی ندارد و برای هر گروه سنی مناسب است. این کتاب هم مخاطب عادی دارد که برای تفریح و داشتن لحظات خوش آن را میخوانند و هم میتواند مخاطبان حرفهای داشته باشد که از این کتاب برای تحقیقات خود استفاده میکنند.
آیا از فعالیتهای جدی که بر اساس این مجموعه انجام شده است نیز اطلاعی دارید؟
تا به امروز حداقل 10 پایاننامه فوقلیسانس و دکتری برای من ارسال شده که بر اساس این مجموعه آماده شده است و این نکته بسیار امیدوارکنندهای است.
آیا کار روی افسانهها در این 19 جلد تمام شده است یا این تازه شروع ماجراست؟
تصور اولیه ما این بود که این مجموعه در 10 جلد تمام میشود؛ اما وقتی وارد گود شدیم، دیدم که کار بسیار وسیعتر از این حرفهاست و در نهایت 19 جلد شد. البته قرار بود که جلد بیستم این مجموعه نیز پیرامون طبقهبندی و دستهبندی افسانهها منتشر شود که متاسفانه علی اشرف درویشیان در سال 86 دچار سکته مغزی شد و مشکلاتی نیز در همان سالها برای من پیش آمد و مجموع این اتفاقات مانع از چاپ جلد بیستم شد. الان نمیتوانم با قاطعیت صحبت کنم، اما شاید جلد بیستم در آینده نزدیک منتشر شود. بدون شک این مجموعه پایان کار نیست و عرصه همچنان باز است و پژوهشگران میتوانند روی این موضوع کار کنند.
برای جمعآوری مطالب این کتاب از چه شیوهای استفاده کردید؟
شیوه جمعآوری مطالب این کتاب، شیوه کتابخانهای است؛ البته هستند مولفانی که به صورت میدانی به شهر یا روستایی رفته و داستانهای فولکلور و افسانهها را ضبط کردهاند، اما شیوه کار ما به این شکل نبوده است؛ چراکه میخواستیم کار فراگیر باشد و همه نقاط کشور را پوشش بدهیم. واقعیت این است که جمعآوری مطالب این مجموعه کار یکی دو نفر نبود، از این رو به سراغ منابع کتابخانهای رفتیم. البته کسانی که کارهای میدانی کرده بودند، مطالبشان را برای ما ارسال کردند و ما از منابع آنها نیز استفاده کردیم.
حجم مطالب ارائه شده چقدر است؟
ما به صورت خلاصه به ویژگیهای افسانه پرداختهایم و از توضیح پنج خطی تا توضیح پنج صفحهای در کتاب آمده است. ما در این 19 جلد حدود دو هزار روایت را مطرح کردیم.
آیا این مجموعه را با تیمی جدید ادامه خواهید داد؟
راه همچنان باز است و جوانترها میتوانند در این حوزه فعالیت کنند؛ اما واقعیت این است که این کارها در کشورهای دیگر با حمایت موسسات بزرگ و حمایتهای مالی مناسب انجام میشود. برای مثال در آلمان یا شوروی سابق دایرهالمعارف افسانهها وجود دارد و همه این کارها با حمایتهای سازمانها انجام شده است.
شما به روایتها اشاره کردید اما نگفتید که در ایران چند افسانه داریم.
بر اساس تحقیقاتی که ما انجام دادهایم، در ایران بیش از 250 افسانه نداریم و سایر آنها در روایت است. برای مثال شاید بیش از 20 روایت از سنگ صبور وجود دارد. عرصه در این حوزه بسیار فراهم است اما نیاز به حمایتهای جدی دارد. ما کار را با این مجموعه شروع کردهایم و این میتواند تازه نقطه آغازی باشد و باید بگویم که کارهای انجام نشده از کارهای انجام شده بسیار بیشتر است.
شما تحقیقات گستردهای در حوزه افسانهها انجام دادهاید، نقش افسانهها در زندگی مردم به چه شکل است؟
افسانهها در زندگی مردم ایران مثل زندگی مردمان شرق و غرب دنیا وجود داشته و دارد. شاید این افسانهها در مناطق جغرافیایی متفاوت، گوناگون باشد؛ اما شبیه به هم هستند. انسانها علاقهمند هستند که دنیای بیرون از خود را بشناسند و افسانهها نوع هنری این ذهنیت بیرونی هستند. قصهگویی از دوران آغازین انسان مدرن شروع میشود و رفتهرفته به یک نیاز معنوی در انسان تبدیل شده است. انسانها چون دانش کافی برای بیان تخلیات ذهنی خود نداشتند، این موارد را در قالب افسانهها بیان کردهاند و مردم ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. این افسانهها به زیبایی به کنجکاویهای انسان جواب داده است و هنوز هم دنیای جادویی که افسانهها خلق میکنند، برای خیلیها شنیدنی است. اگر چه سنت قصهگویی از بین رفته است؛ اما در نوع مدرن قصهگویی نیز از افسانهها استفاده میشود. برای مثال شما به هریپاتر نگاه کنید.
آیا این کتاب میتواند یک پتانسیل مناسب برای فیلمسازان و نویسندگان ما باشد تا دست به خلق کاراکترهای ماندگار بزنند؟
بله. با توجه به مشکلاتی که در حوزه ژانر تخیلی، فانتزی و وحشت داریم این افسانهها میتوانند منبع بسیار خوبی باشند و ما نیز میتوانیم از این افسانهها الهام بگیریم و کاراکترهای جذابی را برای سریالها، فیلمها و رمانها ایجاد کنیم. پتانسیلهای افسانهای در کشور ما بسیار است و فقط باید کسی باشد که از این پتانسیل موجود استفاده کند.
بهعنوان سوال پایانی، یک توضیحی درباره تقدیمیهای کتاب بفرمایید.
هر جلد این مجموعه به بزرگی تقدیم شده است که در این حوزه فعالیت داشتهاند. برای مثال جلد نخست این کتاب به احمد شاملو تقدیم شده است. امیدوارم که این کار باعث شود که ما یاد این بزرگان را زنده نگه داریم.
نظر شما