وی با اشاره به این که در نمایشنامه دیگر این کتاب به داستان «رستم و سهراب» نگاهی داشتهام اظهار کرد: شما جوانان چندان اطلاعاتی در این زمینه ندارید و افراد قدیمیتر این مسائل را دیدهاند؛ در زمانهای قدیم پردهخوانها وقتی به روایت ماجرای «رستم و سهراب» میرسیدند اهالی محل پول جمع میکردند و به مرشد یا پردهخوان میدادند که «سهراب کشی راه نیندازد». یعنی پایان بسیار خوش و زیبایی داشته باشد و سهراب کشته نشود. من این موضوع را دستمایه کار خود قرار دادم؛ تراژدی دردناکی را از آن به وجود آوردم و نمایشنامه «مویه کور» شکل گرفت.
نویسنده این نمایشنامه که در میان نامزدهای جایزه کتاب سال در گروه هنر است، همچنین بیان کرد: موضوع مورد بحث نمایشنامه «دل و دشنه» که نام کتاب نیز از آن گرفته شده است درباره «زورخانه» است. در زمانهای قدیم کشتی در گود زورخانه انجام میگرفت و تنها زمانی کشتیگیرها و پهلوانان با یکدیگر کشتی میگرفتند که یا شب تولد حضرت علی(ع) باشد یا شب جشن باشد اما به مرور این رسم منسوخ شد و کشتی از گود زورخانه به میادین آمد و به تشک متکی شد؛ حتی تاجایی که اگر یک حاکم یا فردی قدرتمند میهمانی از کشور دیگری داشت، گذشته از این که به رسم میهماننوازی سفرههای رنگین پهن میکرد، دو کشتیگیر را مجبور میکردند که کشتی نمایشی بگیرند تا سر میهمان گرم شود.
نویسنده «دو روایت جامانده از باد» گفت: من با استفاده از مثلهای بسیار عمیق در فرهنگمان نوعی دیالوگپردازی خاص به وجود آوردم، که شاید بتوان گهگاهی آن را در کار علی حاتمی و برخی از پیشکسوتان دید.
وی افزود: نویسنده در این نوع دیالوگپردازی و شخصیتپردازی حتما باید از نظر واژگانی اطلاعات بسیاری داشته باشد تا بتواند واژههایی را کنار یکدیگر قرار دهد و دیالوگهایی را بسازد.
آریانفر همچنین درباره نمایشنامه «دل و دشنه» اظهار کرد: قصه این نمایشنامه در اواخر حکومت قجری و اوایل سلطنت رضاشاه اتفاق میافتد؛ قاعدتا میبایست زبان همان دوره را ارائه میکردم. حال این زبان میتواند زبان آرکاییک باشد یا یک زبان فوقالعاده عامیانه همانند چیزی که در فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی دیده میشود.
او در ادامه بیان کرد: یعنی آن صلابتی که مختص خود ماجرا، شخصیتپردازی و از همه مهمتر مختص همان زمانهای است که این اتفاق و حادثه رخ میدهد. من هم در این نمایشنامه سعی کردم به این زبان و فرهنگ عامه و در عین حال آرکاییک و عمیق نزدیک شوم. همچنین من با ضربالمثلها شخصیتپردازی، دیالوگپردازی و شاعرانهگی به وجود آوردم. به هرحال من صاحب 4 مجموعه شعر هستم و به اوزان عروضی آشنایی دارم و این تکنیک را در نحوه دیالوگپردازی به وجود آوردم.
این نویسنده همچنین درباره ویژگی مجموعه نمایشنامه «دل و دشنه» که به عنوان یکی از نامزدهای بخش نمایشنامه جایزه کتاب سال انتخاب شد بیان کرد: یکی از ویژگیهای این اثر نوع حوادث آن است؛ همچنین همین که من نگاهی به آثار کلاسیک خودمان داشتم و براساس آنها نمایشنامه را نوشتم میتواند امتیاز خوبی باشد. از همه مهمتر به مردم نزدیک است.
وی افزود: البته این را هم بگویم که ویژگی زبانی اثر هم برای انتخاب تاثیر گذار بود. من با تاسی به تاریخ معاصر مجموعه نمایشنامه «دل و دشنه» را نوشتم و سال قبل نیز «شبی که گوزنها در آتش سوختند» را درباره آتشسوزی سینما رکس به نگارش درآوردم.
محمدرضا آریانفر درباره مدت زمان نگارش این مجموعه نمایشنامه بیان کرد: نزدیک به سیوپنج سال نوشتن این اثر زمان برد زیرا من تجربه سیوپنج ساله خود را برای نگارش «دل و دشنه» به کاربردم. چکیده هرچه اندوخته و مطالعه آثار کلاسیک داشتم در این مجموعه وجود دارد.
انتشارات کتاب نیستان مجموعه نمایشنامه «دل و دشنه» اثر محمدرضا آریانفر را سال 1397 در 216 صفحه 500 نسخه و با قیمت 24000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما